مبارزات انتخاباتی و بازی با گزاره‌های دینی؟!

گزارشگر:حلیمه حسینی/ 3 جوزا 1393 - ۰۲ جوزا ۱۳۹۳

انتخابات در حالی به دور دوم کشانده شده است که این روزها شور و هیجان کمتری را در میان مردم شاهدیم. وقتی به درد دل‌های مردم در مورد انتخابات گوش می‌دهیم، نوعی یأس و ناامیدی را می‌توان در صدا و سیمای شان خواند، مردمی که با وجود به میدان گذاشتن بالاترین هزینه یعنی امنیت جانی شان، در دور اول انتخابات مردانه و فاتحانه اشتراک کردند، امروز بیشتر شبیه لشکری شکست خورده‌یی می‌مانند که گویی از درون مورد تهاجم و خیانت قرار گرفته اند و از پشت خنجر خورده باشند.mnandegar-3
اما و اگرهایی که هنوز هم به دور مسایل انتخاباتی و شکایت‌های انتخاباتی وجود دارد و حل نشده باقی مانده، بر گمانه زنی‌هایی بیشتر دامن می‌زند که به نفع امید بخشی به مردم نیست و نقش دست‌های نامریی را بیشتر از سرانگشتان رنگ شدۀ مردم، در انتخابات موثر می‌داند. مردم شاید بتوانند با دوستان و دشمنانی که قابل دید و لمس اند، و رو در رو با آن‌ها در مصاف قرار گرفته اند، تعامل و یا مجادله داشته باشند اما وای به روزی که دست‌های نامریی، ناپیدا و شبه وار وارد میدان سرنوشت‌ساز سیاست می‌شود و به منابع و مراجعی توسل جسته می‌شود که دیگر خارج از اقتدار مردمی است و نام استخاره و الهام آسمانی و پشتوانه الهی و گزاره‌های دینی را با خود دارد. بشر همواره در طول تاریخ در برابر دین و گزاره‌های دینی خلع سلاح بوده است، چه ادیان بر حق الهی که انسان ساز و هدایت کننده بوده اند و چه ادیان و گزاره‌های دروغین و ساخته و پرداخته قصه پردازان سوء استفاده گری که به نام دین، دار و ندار مردم را چوب حراج زده اند. در افغانستان عزیز ما هم کم سراغ نداریم که به نام دین، با مردم بازی‌های سیاسی صورت گرفته و از ادبیات دینی و گزاره‌های دینی برای مشروعیت بخشی و توجیه رویه‌های سیاست‌مداران و زور به دستان و حل و فصل معادلات بزرگ سیاسی کشور، سوء استفاده شده است.
در اولین روزهایی که رسماً پیکارهای انتخاباتی آغاز شده است، بار دیگر بزرگوارانی چون جناب آقای مجددی، از هجرت ناتمام خود بازگشته و برای سرنوشت انتخابات هم الهامات و کشف و شهود خود را با مردم در میان گذاشته است. بدون شک ما امروز نه ادعای رد آن چه در قلب و ذهن این بزرگوار می‌گذرد را داریم و نه توان انکار توانمندی احتمالی ایشان در عرصه کشف و شهود و استخاره را داریم، چرا که این تجربیات کاملاً فردی است و کسی را یارای شریک شدن در این تجربیات فرا مادی با دیگری نیست. اما آن چه در بحث انتخابات مهم و حیاتی است این است که نباید از ادبیات دینی، گزاره های دین، و مکانیسم‌هایی چون استخاره و … برای تعیین یک روند دموکراتیک و مردمی که آغاز و انجام و مکانیسم آن کاملاً روشن و تعریف شده است، استفاده کرد. این که ایشان بعد از استخاره و یا هر رایزنی دیگر به این نتیجه رسیده است که باید از یک نامزد حمایت کند، مورد احترام است اما این که هر از چند گاهی در برهه‌هایی حساس از تاریخ سیاسی کشور، حضور یافته و از تریبون دین، به نفع جریان و فرد خاصی اعلام حمایت کنند بدون شک، نتیجه‌یی جز، تضعیف باور مردم نسبت به دین و گزاره‌های دینی نخواهد داشت. به خصوص وقتی تجربه ثابت کرده است که استخاره‌ها و الهاماتی از این دست در گذشته هم، نتایج ثمربخش و کارآمدی نداشته است. به یاد داریم که برای امضای پیمان استراتژیک با امریکا، صحبت از هجرت از این دیار مطرح بود و هنوز این پیمان به امضا نرسیده، معلوم نیست چرا هجرت را ناتمام رها کرده اند و وارد میدان مبارزات انتخاباتی شده اند و چه انگیزه قدرت‌مندی در پس استخاره‌هایی از این دست قرار دارد که باید برای حمایت از یک نامزد مشخص، حتا از دین سرمایه‌گذاری کرد. حرکت به نفع یکی ولو این که در چهره‌یی خیرخواهانه ظاهر شویم، از دیده پوشیده نیست، و این که اگر کسانی چون این بزرگوار ارتباطی با غیب دارند، ای کاش زودتر و بهتر و دقیق‌تر دست از آستین غیب بیرون کرده و اوضاع سیاسی کشور را به سامان می‌رساندند. شاید این روزها یک چنین ادبیات و یک چنین استراتژی تعریف کردن‌هایی، کمتر میان نسل جوان ما خریدار داشته باشد. دین وقتی ابزاری استفاده شود، به خودی خود، بی رنگی‌اش را نشان داده و برملا می‌شود که در کجا درد دین و دغدغۀ دین کسی را واداشته که به نام دین حرفی بزند، و یا این که گزاره‌ها و ادبیات دینی فقط دست مایه‌یی برای نفوذ در قلب و روان توده‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. جدای از این که در این میان برد یا باخت از آن کدام نامزد باشد، خوب و به جا است، که برای تضمین برد یکی و یا رسیدن به منافعی مقعطی و کوتاه مدت، سنتی و ادبیاتی را در جامعه رایج و باب نکنیم که به ضعف و ناتوانی بیشتر دین و گزاره‌های دینی و ارایه تصویری مخدوش و نامناسب از آن بیانجامد چرا که استفاده ابزاری از دین در عرصه سیاست و مطرح کردن آن به عنوان مکانیسم و ابزاری برای مشروعیت بخشی به هر کسی و هرجریانی که باشد، با نوسان نتیجه و درستی و یا غلط بودن انتخاب، می‌تواند مستقیماً باور عوام را به دین و گزاره‌های دینی دست خوش نوسان کرده و این خود تهدید بزرگی است برای کسانی که می‌خواهند در عین حفظ قوام و سیاست کشور، تدین و تعهد اخلاقی و الهی را مد نظر قرار دهند. خوب است از این پس کاندیدان محترم و حتا کسانی که مشتاقانه و گاهاً آن قدر پُرشور و هیجان در صف حامیان یکی قرار می‌گیرند که حاضر اند برای به هیجان آوردن توده ها و بسیج کردن مردم، از هر مکانیسم و ابزاری سود ببرند، دین و گزاره های دینی را نسنجیده و ناپُخته استهلاک نکرده و از این طریق باب جدیدی برای بازاری شدن و سیاست زده شدن دین و تریبون‌های دینی را نگشایند. دین بدون شک در عرصه سیاست به خصوص دین اسلام، حرف برای گفتن دارد، و الگوها و روش‌های قوی و تعریف شده‌یی هم برای تأمین عدالت و اقامه قسط و عدل تعریف کرده است، و برای یک حاکم و سرپرست و زعیم شایسته و مناسب هم، در تعالیم دینی ما سفارشات و سخنان ارزنده‌یی هست که باید مورد توجه قرار گرفته و مردم برای رأی دادن خود آن معیارها را حتا اگر شده به صورت نسبی لحاظ کنند. علمای ما اگر به حق دغدغه دین دارند و نگران اند که از نگاه اسلامی چه کسی شایسته زعامت است و چه کسی نیست، بیشتر بکوشند تا با تحقیق، معرفی و تبیین شاخصه‌ها و معیارهایی که دین و ارزش‌های دینی برای یک حاکم و سرپرست سیاسی جامعه بر می‌شمارد یعنی برای کسانی که اقتدار سیاسی و حاکمیت بر سرنوشت جمعی را به عهده دارند، به مردم کمک کنند تا انتخابی هوشیارانه‌تر و دقیق‌تر داشته باشند و از این راه حتا خط مشی کاندیدان را از نظر اسلامی ضابطه مندتر خواهند ساخت و توقع مردم هم بدون شک از علما و بزرگان دین همین است،نه این که فقط با استخاره و الهامات شخصی و مکانیسم‌های نامطمینی از این دست بخواهیم مردم را مجاب کنیم که انتخاب کنند و یا انتخاب خود را توجیه کنیم، به همین دلیل توسل به یک چنین روش‌ها و مکانیسم‌هایی به نظر می‌رسد که چندان مورد استقبال نبوده و نباید هم باشد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.