«بی‌گناهی مسلمانان»؛ نشانه گسترش فعالیت تروریسمِ سرد

- ۲۷ سنبله ۱۳۹۱

در چند روز اخیر، اعتراض‌های شدیدی نسبت به ساخت‌ونشر فیلمی موهن به ساحت مبارک پیامبر اسلام توسط مسلمانان جهان صورت گرفته است؛ اعتراض‌هایی که همه ناشی از یک واقعیت است و آن این‌که دنیای اسلام، اکنون به یک بشکه باروت مبدل شده که ممکن است با هر جرقه‌یی، انفجاری غیرقابل کنترل در آن رخ دهد.
بیداری اسلامی و بهار عربی در کشورهای عرب که همه برای سرنگونی دولت‌های استبدادی به‌راه افتاده، از یک‌سو و اعتراضات گسترده و دامنه‌داری که علیه توهین و افترا و جوسازی‌یی که علیه اسلام به‌راه افتاده از سوی دیگر، به این فرضیه قدرت بیشتر داده‌اند که هنوز هم اسلام می‌تواند یک دلیل و یک دست‌مایه بزرگ برای یک انقلاب جهانی باشد. اما این‌که نتایج و پیامدهای آن چه خواهد بود، باید مورد تحلیل و دقت بیشتر قرار بگیرد.
امروز با پخش یک فیلم که در آن به پیامبر اسلام (ص) توهین شده است، ‌می‌بینیم که مردم بی‌پروا از نقاط مختلف دنیا دست به اعتراض زده و حتا کسانی در این اعتراض‌ها جان خود را از دست داده‌اند. این اعمال نفرت‌انگیز مثل کشیدن کاریکاتورهای توهین‌آمیز و حال، ساخت فیلم «بی‌گناهی مسلمانان» و ده‌ها اقدام غیراخلاقی و غیرمسوولانه از سوی کسانی که با اسلام و مخصوصاً اسلام سیاسی مشکل دارند، نشان می‌دهند که اینک تروریسم دامنه و گستره متفاوتی یافته است.
در حالی که امروز در غربْ دنیای اسلام را مساوی با تروریسم می‌دانند، و افراط‌گرایی و اعمالی چون انفجار و انتحار را به جهاد و اسلام پیوند می‌دهند، جالب این‌است که دنیای متمدن غرب، خود به نوعی دیگر تروریسم‌پروری رو آورده و با استفاده از سلاحی غیر از توپ و تانک، انتحار و انفجاری مرگبارتر و دردآورتر را سامان می‌دهد. امروز چه فرق است میان کسانی که به پایگاه «کمپ بسشن» حمله کردند و جان چند نفر را گرفتند و یا کسانی که سفیر امریکا و همراهانش را در لیبیا کشتند و یا کسانی که در سودان و تونس و مصر و دیگر جاها جان باختند، با کسانی که کاملاً طرح‌ریزی‌شده با استفاده از ابزارهایی چون سینما، کتاب، هنر و… دست به عملکردهای ضد انسانی و اخلاقی‌یی می‌زنند که قلب میلیون‌ها نفر را به درد آورده و احساسات‌شان را جریحه‌دار می‌کنند؟ آیا دلیل و ریشه اصلی کشته و زخمی‌شده‌گان چند روز اخیر، حرکت‌های سخیف و شرم‌آوری نیست که از سوی جریان‌هایی راه‌اندازی می‌شود که کینه تاریخی نسبت به اسلام و قدرت سیاسی و فرهنگیِ آن دارند؟
امروز اگر مبارزه برای پاسداشت از ایمان و اعتقادات خویش، تروریسم خوانده می‌شود، پس حمله علیه مقدسات و ایمان و اعتقادات میلیون‌ها نفر را چه باید نامید؟ (باید دقت شود که این پرسش در صدد مهر تأیید گذاردن بر روی عملکرد طالبان و القاعده، و شیوه مبارزاتی آنان نیست؛ بلکه بیشتر صورت سوال متوجه آن عده از مردم مسلمانی می‌شود که به صورت خودجوش، از توهینی که به پیامبر(ص) اسلام شده است، به سرک‌ها ریخته‌اند و هم کشته‌اند و هم کشته شده‌اند.)
امروز اتحادیه اروپا از کشورهای مسلمان می‌خواهد که مردم خود را آرام کنند؛ اما پرسش این‌جاست، آیا این اولین‌بار است که دنیای اسلام چنین دهن‌کجیِ بزرگی را از سوی غرب دریافت می‌کند؟ هنوز پرونده کاریکاتوریست دنمارکی بسته نشده است، هنوز دنیای اسلام به یاد می‌آورد که مسوولین بلندپایه دنمارکی حاضر به محکوم کردنِ عمل شرم‌آور تبعه خود نشدند. آیا آن‌ها حتا تصور این را به‌سرْ راه خواهند داد که شاید این‌بار و یا دفعه دیگر هیچ‌کس نتواند خشم مردم مسلمانی را کنترل کند که به جز زنده‌گی مسالمت‌آمیز بر پایه اعتقاد به خدا و احترام به ارزش‌های اخلاقی و انسانی و اسلامی در جامعه، چیزی نمی‌خواهند.
امروز بدون شک ساخت، نمایش و حتا طرح یک‌چنین فیلمی، شرم‌آور و قابل پیگرد است. امروز هرچه در دنیا اتفاق می‌افتد، و یا خواهد افتاد، باید از جوانب گوناگون بررسی شود و به این پرسش پاسخ داده شود که تروریسم با چه ابعادی در سطح جهان مطرح است؟ آیا ساخت و پخش یک چنین فیلمی، خود مطرح شدن تروریسم در ابعاد تازه نیست؟ و تبعات یک‌چنین حرکت‌های به اصطلاح آرام و مسالمت‌آمیز اما با عمق و گستره غیرقابل پیش‌بینی، از انفجار یک بمب اتم یا یک انتحار جهانی کمتر است؟ اگر تروریسم بی‌ثباتی می‌آورد و ناامنی ایجاد می‌کند، و به معنای خواست و اراده تسلط و حکومت دهشت و وحشت است، و تروریستان کسانی هستند که دگم‌اندیش‌اند و دنیا را فقط از زاویه خود می‌بینند و برای هیچ گفتمان و مصالحه‌یی آماده نیستند، و اگر تروریسم رد است و غیر قابل قبول؛ پس تروریسم هنری و فرهنگی‌یی که تولید غرب علیه اسلام است را چه کسی تبیین و معرفی خواهد کرد و پیامدهای ویرانگر آن را به بحث خواهد گرفت؟
بدون شک کسانی که اقدام به تهیه و پخش یک‌چنین فیلمی کرده‌اند، باید در گروه دشمنان امنیت و صلح و ثبات جهانی قرار بگیرند؛ چرا که آنان با سلاح هنر، قلب احساس و مقدسات بیش از یک میلیارد نفر را نشانه رفته‌اند. و اگر امروز دنیا برای مهار و کنترل سلاح هسته‌یی می‌تواند مشوش و نگران باشد، با ساخت بمب‌های اتمیِ از این‌دست چه خواهد کرد؟
آیا بازهم جواز آزادی بیان، می‌تواند سرپوش گذارنده بر زشت‌ترین حرکت‌ها و دسیسه‌هایی باشد که هیچ نتیجه‌یی جز به‌هم افتادنِ ملت‌ها و نفاق و بی‌ثباتی در جهان نخواهد داشت.
امروز غرب اگر می‌خواهد دنیای اسلام آرام شود، باید صادقانه اعتراف کند که مبنای آزادی بیانِ آن‌ها اگر حاصل و نتیجه‌یی این‌گونه داشته، نیاز به بازنگری و واکاوی دوباره دارد و اگر می‌خواهد خود را در برابر تروریسمِ گرمی که بیشتر معلول تروریسم سردِ آن‌ها بوده، بیمه کند، به جز لشکرکشی و خرج میلیاردها دالر، نیاز به فرهنگ‌سازی و هزینه کردن در جوامعِ خود دارند تا از رشد افراط‌گرایی‌هایی تا این حد زننده و مشمئزکننده جلوگیری شود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.