در آستانه نخستین سالروز شهادت استاد ربانی پرسش های از رییس جمهور

- ۲۷ سنبله ۱۳۹۱

یک سال از شهادت استاد برهان‌الدین ربانی هم گذشت؛ اما این پرسش هم‌چنان به گونه حل‌ناشده باقی مانده است که چرا پرونده شهادت او به‌طور جدی بررسی نمی‌شود.
به تازه‌گی استاد عطامحمد نور، والی ولایت بلخ، بر این مساله به‌شدت اعتراض کرده است. انتقاد آقای نور از بررسی نشدنِ پرونده شهادت استاد ربانی، شاید حرف تمام مردم افغانستان باشد که به این شهید راه صلح علاقه و محبت بسیار دارند. استاد عطا که در هفته شهید و آستانه  سالگرد شهادت استاد ربانی رییس‌جمهور پیشین و رییس قبلی شورای عالی صلح، و یازدهمین سالگرد شهادت احمدشاه مسعود قهرمان ملی کشور، صحبت می‌کرد، به گونه آشکاری حکومت را متهم کرد که نمی‌خواهد پرونده شهادت استاد را دنبال کند.
او گفت که عاملان به شهادت رساندن استاد ربانی، رهبر فقید جهاد و مقاومت، هم‌اکنون زنده و در مقامات بالاتر حکومتی تکیه زنده‌اند. والی بلخ با انتقاد شدید از معصوم استانکزی، عضو برجستۀ شورای عالی صلح که فرد انتحارکننده همراه وی وارد منزل استاد ربانی شده بود، گفت: «استانکزی اگر انتحاری را نیاورده، غفلت کرده و عامل شهادت استاد ربانی است و جرم وی نیز اعدام می‌باشد. ما انتظار داشتیم او محاکمه شود؛ اما می‌بینیم که در پست بلند دولتی تکیه زده است.»
اما در این میانه، به نظر می‌رسد که حکومت از روی عمد به این پرونده رسیده‌گی نمی‌کند.
به شهادت رسیدنِ استاد ربانی، از دردناک‌ترین رویدادهایی‌ست که در حاکمیت نظام موجود صورت گرفته است. هرچند انتظار داشتن از این حکومت برای رسیده‌گیِ درست و صادقانه به پرونده شهادت استاد، انتظاری به‌جا به نظر نمی‌رسد و شاید تا پایان عمر این حکومت کسی برگ‌های این پرونده را بازهم نکند (چنان‌که یازده سال از شهادت قهرمان ملی گذشته، اما هیچ خبری از رسیده‌گی به پرونده ترور او شنیده نشده است)؛ اما بازهم ما ناگزیرانه تقاضای رسیده‌گی به این پرونده را از حکومت به عنوان یگانه مرجع مسوول و پاسخگو داریم.
در این ده سال و به‌خصوص در همین یکی دو سال پسین، چهره‌های مهمی در توطیه‌های زنجیره‌یی به شهادت رسیدند که به پرونده هیچ کدام آن‌ها رسیده‌گی نشده است. در این ده سال نخبه‌گان جهاد و مقاومت، به گونه هدف‌مند مورد حمله قرار گرفته و از بین رفته‌اند؛ اما هیچ چشمی برای بررسی پرونده ترور آن‌ها، خم و هیچ اراده‌یی برای جلوگیری از این روند، جزم نشد. همه این نخبه‌گان به گونه برنامه‌ریزی‌شده مورد حمله انتحاری و انفجاری قرار گرفتند و حتا در مورد جنرال داوود، بعد از انفجار بمب، حمله مسلحانه نیز به جان او صورت می‌گیرد.
در شامگاه روز سه‌شنبه، ۲۹ سنبله، کسی در لباس پیام‌آور صلح، به آسانی توانست رهبر جهاد و مقاومت مردم افغانستان و رییس شورای عالی صلح را با یک توطیه مهندسی‌شده، آماج قرار دهد. این توطیه چنان به آسانی اجرا شد که حتا مجریان آن‌سوی خط نیز از موفقیتِ خود شگفت‌زده شدند.
اما در پیوند با این قضیه، این پرسش که چه رازی بین رییس‌جمهور و حلقه توطیه وجود داشته است، و آقای کرزی بر بنیاد کدام منطق، صرف با دیدن یک پیام ویدیویی، از استاد می‌خواهد تا هرچه عاجل سفرش را نیمه‌تمام گذاشته به کابل برگردد، همواره مطرح می‌باشد. هم‌چنین به این پرسش چه کسی پاسخ می‌دهد که چرا رییس جمهوری پیامی را که باید شخص رییس شورای عالی صلح می‌دید و می‌شنید، در غیاب او دیده و شنیده است؟ و بازهم چه کسی به این سوال پاسخ می‌دهد که چه‌گونه معصوم استانکزی پیام‌هایی را که مربوط استاد می‌شده، پیش از این‌که او ببیند، نزد رییس‌جمهور می‎برده است؟
اگر رییس‌جمهور هیچ نقشی در طرح توطیه ترور استاد ربانی نداشته باشد، دست‌کم کوتاهیِ کلانِ او و فریفته شدنش با یک پیام استخباراتی، و سرانجام فریب خوردنش به‌واسطه خوش‌زبانی‌های چند مزدور معلوم‌الحال، بزرگ‌ترین گناه و تقصیرِ او در به شهادت رسیدن استاد ربانی بوده است. آیا رییس جمهوری بعد از این رویداد دردناک، از خود پرسیده است که چه اشتباهی را مرتکب شده، و نیز از خود پرسیده است که چه کسانی او را اغفال کرده‌اند تا استاد ربانی را به قتلگاه فرا بخواند؟
آیا کسی پرسیده است که چه‌گونه تروریست توانست آن‌همه مدت را در مهمان‌خانه رسمی شورای عالی صلح و جاهای دیگر سپری کند و بعد با بمب بسته به‌سر، بیاید و آن جنایت را سامان بدهد؟
پرونده شهادت استاد ربانی به‌سان پرونده شهادت قهرمان ملی کشور، پیچیده نیست و عاملانِ آن کاملاً آشکار اند. رفتن به پاکستان و یافتن سر نخ‌های قضیه ترور استاد در آن‌جا، فریفتنِ خود است و هیچ منطقی آن را برنمی‌تابد. ورنه، باید به مردم گفته شود که چه رازی در به شهادت رسیدن استاد، کشف‌ناشده باقی مانده است که هیأت حقیقت‌یاب برای دست یافتن به آن، فرسنگ‌ها راه می‌رود و از زرداری و حکومت پاکستان خواهان همکاری می‌شود.
هنوز هم سرِ وقت است و آقای کرزی فرصت دارد که به جبران اشتباهاتش بپردازد. زیرا تمام عاملان و گماشته‌گانی که باعث اغوای رییس جمهور و کشته شدن استاد ربانی شدند، در پناه حکومت، زنده و سلامت‌اند و آقای کرزی می‌تواند فرمان محاکمه و مجازات آنان را به ساده‌گی صادر کند.

طرح توطیه ترور استاد ربانی از همان کانال‌هایی عبور کرده که نقشه قتل‌های زنحیره‌ییِ فرماندهان ارشد مقاومت نیز از آن عبور کرده است. و کسانی بانی و مجریِ این طرح و توطیه هستند که در همه قتل‌های زنجیره‌یی چهره‌های مقاومت، همکار و شریک بوده‌اند. بنابراین، آقای کرزی به این موارد مهمْ توجه و در نهایت به پرونده‌های ملی رسیده‌گی نکند، نتیجه خطرناکی به‌دست می‌آید که قطعاً به نفع او نخواهد بود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.