گزارشگر:غلام محمد محمدی/ 15 سرطان 1393 - ۱۴ سرطان ۱۳۹۳
حوادثِ انتخاباتِ ریاستجمهوری ۱۳۹۳، همانند انتخابات ۱۳۸۸، از داخلِ ارگ مهندسی شده است؛ چنانکه به گفتۀ آقای محمود کرزی، تعددِ نامزدانِ ریاستجمهوری در دور نخست، از جملۀ طرحهایی بود که ارگ برای به بحران کشاندنِ جامعه و تدوام بقایِ خود روی دست گرفت و سازماندهی تقلباتِ گسترده در دور دوم بهسودِ تیم بازندۀ دور نخست نیز، طرحی بود از سوی ارگِ ریاستجمهوری بههدفِ ایجاد نزاعِ قومی در کشور و ماهی گرفتن از این آبِ گلآلود.
خوشبختانه با هوشیاریِ مردم و تعداد کثیری از بزرگان و شخصیتهای افغانستان، تا کنون آقای کرزی در تطبیقِ برنامهها و اهدافِ خود در انتخابات، ناکام بوده و روز به روز بر رسواییِ متقلبان افزوده شده است. برای اینکه بحث، فراخ و از حوصلۀ خوانندهگانِ گرامی خارج نشود، در این مقال به چند موضوعِ مهم که در رسانهها بهصورتِ انحرافی مطرح میگردند، بهگونۀ مختصر میپردازم:
۱ـ سخنگویان، صاحبنظران و کمپاینران تیمِ محترمی که هر دو نهاد انتخاباتی (کمیسیون نامستقلِ انتخابات و سمع شکایات) را در خدمتِ خود دارند، میفرمایند که شنود و ثبتِ صدایِ تقلبکاران و خاینین به آرای مردم، خلاف مادۀ ۳۷ قانون اساسی است و کسانی که چنین کردهاند، مرتکب جرم شدهاند و باید مجازات گردند. همچنین آنها استدلال میکنند که پیش از انجام ثبت صدا، باید حکم دادستانی گرفته میشد. اما به این آقایان باید گفت: در کجای دنیا معمول است قبل از اینکه دزد را در حالِ سرقت بسته کنند یا زخمی ساخته از کار بیندازند، دادگاه رفته استعلام دستگیریِ آن را دریافت کنند و کدام سارقِ احمق اجازه میدهد کسی صدای آن را ثبت کند یا از جریان دزدیاش فلم بگیرد؟
کسانی که صدای امرخیل را ضبط کردهاند و از جریانِ تقلبها فلم گرفتهاند، قابل تحسین و دریافتِ پاداش هستند. زیرا کار پولیس، سارنوالی و محکمه را در شناختِ مجرم و اثبات جرم، آسان ساختهاند. بسیار شرمآور است که کمیسیون سمع شکایات بهجای تحقیق از مجرم، دنبال کسی میگردد که سارق را غافلگیر کرده است.
۲ـ سخنگوی کمیسیون انتخابات یک روز اعلام کرد که پروندۀ امرخیل با استعفایش بسته شده و دیگر بهانهیی برای تیم اصلاحات و همگرایی باقی نمانده است. اما همین کمیسیون چند روز بعد زیر فشار افکار عامه مجبور شد بگوید: پروندۀ امرخیل بسته نشده است. منطقِ این آقایان چهقدر ضعیف و موضعشان چهقدر جانبدارانه است. در تمام جهان، سارق و محل سرقتشده را بهدقت برسی میکنند که چهقدر اموال و اجناس به سرقت رفته است؛ ولی این کمیسیون نامستقل، حق متضرر را سلب نموده، پرونده را مختومه اعلام میکند. در این صورت چه کسی میتواند باور کند که این کمیسیون بیطرف بوده و شریک جرم امرخیل نیست؟!
۳ـ آقای نورستانی نیز در حضور رسانههای داخلی و خارجی، پس از استعفای امرخیل، او را فردی صادق، خدمتگار و وطنپرست معرفی میکند. این اظهارات مسوولِ یک نهاد بزرگ که مستقل و بیطرف خوانده میشود، بسیار شرمآور است. جناب نورستانی اگر کمی غیرت و شهامت میداشت، باید با نشرِ این افتضاح بزرگ و خیانتِ ملی به یک پروسۀ ملی، خودکشی میکرد یا دستکم استعفا میداد.
۴ـ مسوولین ستاد «تحول و تداوم که خود را سیاستمدارانی تکنوکرات و لیبرالیست میخوانند، در پردههای تلویزیونها با دیدهدرایی میفرمایند که «صدای ثبت و ضبط شدۀ امرخیل و فلمهای افشا شده از جریان تقلب، همه مشکوک و جعلی هستند». اما دوستان عزیز، ضربالمثل معروفی است که میگویند «دروغگویان دروغ گویند عاقلان قیاس کنند». تا کنون بخش کوچکی از تقلبها و مکالمات تلیفونی آقای امرخیل رییس دبیرخانۀ کمیسیون انتخابات و مغز متفکر تقلبها افشا گردیده که مشت نمونۀ خروار است. در این مکالمات، او سه بار با مسوولین کمپاین داکتر اشرفغنی (در لغمان، غزنی و ننگرهار)، دو بار با مسوولین کمیسیونهای ولایتی (در فراه و فاریاب) و یک بار آمر دفترش (آقای سیرت) با «کامه وال» تماس برقرار کرده و دستورهای لازم را دربارۀ پُر کردن صندوقها یا همان «چاق کردن گوسفندها» صادر نمودهاند.
در این مکالمات که بهصورت گفتوشنود ضبط گردیده، آقای امرخیل ۱۷ بار با مسولین کمپاین داکتر اشرفغنی در غزنی، ۱۶ بار با کامهوال در مشرق، ۱۲ بار در لغمان، ۱۰ بار در فراه، و ۴ بار در فاریاب، دوجانبه گفتوگو کرده است. همچنان ۴ بار دستور چاق کردنِ گوسفندها را صادر نموده و در ضمن در فاریاب به مسوولین ولایتی کمسسیون نامستقل انتخابات دستور داده است که «چوب را بگیر و ناظران را بیرون بران» و ۶ بار در این مکالمات گفته است «چیزها را چیز کنید» یعنی کسانی را که در سایتها و مراکز از جمع تقلبکاران نیستند، اخراج و صندوقها را با جرات پُر کنید.
سخنگویان، تحلیلگران، نظریهپردازان و مصاحبهکنندهگانِ طرفدار دکتر اشرفغنی، باید بدانند که مردم افغانستان در شبکههای اجتماعی، تیم «تحول و تداوم» را «تیم تحولِ تقلب و تداوم تقلباتِ آقای کرزی» مینامند و برایش فکاهه و طنزها ساختهاند و به جای سمبول این تیم تکنوکرات، تصویرهای گوسفند را نصب کردهاند.
جریان پُر کردن صندوقها در سروبی، چهارآسیاب، غورماچ، پکتیا، میدان وردک، خوست و… با اسناد انکارناپذیر افشا گردیده است. اینکه آقای امرخیل و باند تقلبکارش از مدت یکسال بدینسو چهقدر به نفعِ یک نامزد کار کرده و چه تعداد ملاقاتهای مستقیم، تماسهای تلیفونیِ تقلببار داشته و چه مقدار پول توزیع نموده، چه تعداد آرای آقای دکتور عبدالله را باطل و چه تعداد را از روند خارج و چه تعداد رایها را خریداری نمودهاند، بسیار بزرگ است و میتوان حدس زد که آقای عبدالله با چه جنایتکارانی در حال مبارزه بوده است که بهآسانی نمیتوان آثار اعمالِ آنها را تصفیه کرد. هنوز هم تقلبکاران حاضر نیستند به این خیاتِ بزرگ در حق مردم مظلومِ افغانستان اعتراف کنند و هنوز هم مصروف شمارشِ یکجانبۀ آرای تقلبی هستند و نمیخواهند پروسه را متوقف سازند. با ملاحظۀ این وضع، فقط یک راه وجود دارد و آن اینکه: یا تقلبکاران جام زهری را که برای داکتر عبدالله آماده کرده بودند، خود داوطلبانه بنوشند و از مردم افغانستان معذرت بخواهند، و یا هم اینکه نوشانده شوند!
آقای امرالله صالح درست میگوید که «اگر ناگزیر شویم، دروازههای ارگ را خود به روی رییسجمهورِ منتخبِ مردم باز میکنیم». گمان نمیرود که کسانی که سیزده سال به تقلب، خیانت، زورگویی و پایمال کردنِ حقوق مردم خو گرفتهاند، بدون چنین جدیت و قاطعیتی، عقبنشینی کنند و به آرای پاکِ مردن گردن نهند.
مسلماً مردمِ افغانستان با هیچ نامزدی دشمنی ندارند؛ دشمن مردم: تقلب، تقلبکاران و ستمگراناند، و ظلم چیزی نیست جز پایمال کردنِ حقوقِ ملت، و عدالت هم چیزی جز رعایتِ حقوق شهروندان نخواهد بود!
Comments are closed.