گزارشگر:عبدالبشیر فکرت ـ بخشی/ 22 سرطان 1393 - ۲۱ سرطان ۱۳۹۳
بخش دوم
ماه مبارک رمضان در حقیقت ترفندی است برای آمرزش بندهگانِ خداوند و رحمتی است که توسط پروردگار برای مسلمانان ارزانی شده است کما اینکه در روایتی از ابوهریره آمده است «من صام رمضان إیمانا و احتسابا غفر له ما تقدم من ذنبه «: هرکس رمضان را از روی ایمان و برای خشنودی باریتعالی روزه گیرد، گناهان گذشتهاش مورد آمرزش قرار می گیرد. پیامبر اکرم ص، روزۀ ماه مبارک رمضان را فرصتی برای بازگشت از گناهان دانسته و قطعاً گناهان کسی را که برای خشنودی خداوند و از روی ایمان داری روزه میگیرد، مورد بخشش خداوند می خواند. از سویی هم، در روایت دیگری روزه سپری خوانده شده است که انسان را از آتش دوزخ می پوشاند کما اینکه آمده است «عن أبی هریره قال قال رسول الله صلى الله علیه و سلم : الصوم جنه « از حضرت ابوهریره روایت است که گفت: رسول الله فرمود: روزه سپر است. در این جمله تشبیه بلیغی است کما اینکه سپر انسان را از ضربات سلاح در هنگام نبرد محافظت می کند، روزه نیز انسان را در برابر آتش دوزخ مصون نگه می دارد.
روزه و آزادی:
هگل می گفت: آزاد کسی است که از قیوداتِ نفس و شهواتِ نفسانی آزاد باشد که در واقع روزه عاملی در جهت وصول به وارستهگی از بُعد حیوانیِ انسان است و دست انسان را در حرکتی درونی به دستِ آزادی می دهد. امام فخر رازی نیز آزادی را حالتی می داند که در آن بُعد انسانی انسان از بُعد حیوانی انسان رهایی یابد و مطهری نیز با تأکید بر دو ساحتی بودن انسان، آزادی را وضعیتی می داند که انسان در آن به کمال و پروردهگی جسمی و روحی برسد.
با این وصف، نیل به آزادیِ واقعی فقط در پرتو وارستهگی و پالایش های درونی حصول شدنی است، چه اینکه آزادی بهتمامه مستلزم آزادی از زنجیرهای سنگینی است که دست و پای عروج انسان را می بندد و روزه زمینه های وارستهگی درونی انسان را بیشتر از پیش فراهم ساخته و دروازه های قفسِ نفس را می شکند تا روح به سیر معنوی و متعالیِ خودش دوام دهد.
از سویی هم، ابعاد گوناگون دین اعم از اعتقادیات، اخلاقیات، احکام و… در رابطه یی ارگانیک و اندام وار قرار دارند و هریک زمینۀ امتثال دیگری را فراهم می سازد و نیز فروگذاشت هر یک، بر سایر جوارح این پیکره صدمه می زند؛ اما باید متوجه بود که این ارگانیک بودن در حدی نیست که انجام یکی از عبادات را ماهیتاً ملازم با انجام امر عبادی دیگری قرار دهد. مثلاً چنین نیست که هرگاه کسی روزه دارد نتواند نماز نخواند، چون هر یک از نماز و روزه به لحاظ ماهوی دو امر و دو تکلیف جداگانه ییاند که انجام یکی از آن ها مستلزم انجام دیگر آن نیست، ولی تأثیر و تأثر یکی بر دیگری بر صاحبان عقلِ سلیم پوشیده نیست.
با دیدن از زوایۀ دیگری، پُرواضح است که ملکه شدنِ فضایل اخلاقی در انسان، به تمرین و ممارستِ بیشتری نیازمند است و نمی-توان یکشبه به همۀ فضایل اخلاقی آراسته شد کما اینکه تخلیۀ روح با فضایل و تخلیۀ آن از رذایل، جریانی فراگیر و زمان بر است که اهتمام و مشقِ بیشتری می طلبد و به تعبیر ابوالمعانی بیدل:
صدخامه بشکنی که به مشق ادب رسی
خط هاست در کتاب و دبستان بوریا
دین مقدس اسلام که ساختن انسان، غایت دستورات اعتقادی و عملی آن است، رمضان را دستگاهی انسان ساز و راهی برای دستیابی به تقوا و آمرزش می خواند که بدون شک در تکوین شخصیتِ انسان سهم بهسزایی دارد.
۱٫ بُعد اجتماعی روزه:
پیوندی میان درون و بیرونِ ما وجود دارد و هرگونه ناثباتمندی درونی به بی ثباتیِ رفتارهای عملیِ اشخاص و افراد می انجامد، از اینجاست که تیوری تلازم اصلاحِ فرد و اجتماع قوّت بیشتر می یابد و جان تازه یی پیدا می کند. با این توضیح، رمضان را می شود زمینی برای روییدن حس تعاون، هم نوع دوستی، مناسبات اخلاقی میان نوع بشر و سایر ارزش ها توصیف کرد. مثلاً هرگاه حس گرسنهگی در ما وجود نمی داشت، ما هرگز بهدرستی نمی توانستیم بفهمیم که گرسنهگی چیست، و اینکه فلانی گرسنه است، یعنی چه. زیرا احساسات همگون بشری است که بخشی از معارف همگونِ بشر را شکل می دهد و از شناسه های مشترکِ بشر به حساب می آید. بنابراین، گرفتن روزه، زمینه های احساس همگون را فراهم ساخته و شخص روزهدار معنای گرسنهگی و تشنهگی دیگران را بیش از پیش می فهمد و در نتیجه، زمینه های تعاون و تکافلِ اجتماعی فراهم تر می شود.
چنانکه پیامبر اکرم ص نیز در ماه رمضان سخاوتی بیشتر از پیش داشتند. «عن ابن عباس قال: کان رسول الله صلى الله علیه و سلم أجود الناس وکان أجود ما یکون فی رمضان حین یلقاه جبریل وکان یلقاه فی کل لیله من رمضان فیدارسه القرآن فلرسول الله صلى الله علیه و سلم أجود بالخیر من الریح المرسله « از حضرت ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که گفت: رسول الله سخاوت مندترین مردم بود و در ماه مبارک رمضان زمانی که جبرییل علیه السلام وی را ملاقات می کرد و در هر شب رمضان آن حضرت را ملاقات و قرآن را با وی مدارسه می نمود؛ بیشتر از پیش سخاوت داشتند و در رساندن خیر از بادهای نرم و لطیف هم سخی تر بودند.
از این رهگذر، ماه رمضان فضایلی را در انسان برانگیخته و با احیای حس تعاون و همکاری میان مسلمانان، بهنحوی شکاف های طبقاتی را کمتر ساخته و بار اقتصادی می یابد. ویژهگی ها و اثرات اخلاقی را می توان روشن ترین برآیند ماه مبارک رمضان شناخت کما اینکه روزه فراخوانی است که از دورن انسان را به مواسات، عدالت، امانتداری، صبر و ده ها فضیلتِ دیگر رهنمون میگردد و انسان را در وضعیتی قرار می دهد که بتواند ندای راستین وجدانِ خودش را بشنود و درک کند.
ماه مبارک رمضان را می توان پالایش دهندۀ ذهن و ضمیر انسان بهشمار آورد که اثرات آن در باب نظر و عمل برای صاحبانِ بصیرت پوشیده نیست. این ماه میمون و مبارک را بایست فرصتی برای بازگشت به خویش، تعدیل و کنترول غرایز در نظر آورد، اما نتایج آن در رفتارهای مسلمانان چندان مطلوب نیست، کما اینکه روزهداران مسلمان بیشتر از پیش در این ماه عنان از کف می دهند و بیشتر تسلیم نیروهای خشم و غضب می شوند.
با این حساب، رمضان دیگر دستگاهی برای ساختن انسان نیست، بلکه برعکس، مسلمانان از آن در حد تخریب خودشان بهره جستهاند و این امر از دید و رویکرد رویه یی به این ماه ناشی می شود کما اینکه بسیاری ها از رمضان چیزی جز گرسنهگی و تشنهگی نصیبشان نیست و به غایت و مؤثریتِ این ماه کمتر اندیشیدهاند چنانکه در روایتی از ابوهریره آمده است «رب صائم حظه من صیامه الجوع « چه بسیار روزهداری که بهرۀ وی از روزه اش گرسنهگی است. هم چنان آمده است: «عن أبی هریره قال: قال رسول الله: من لم یدع قول الزور والعمل به والجهل فلیس لله حاجه فی أن یدع طعامه و شرابه : کسی که سخن دروغ و عمل کردن به مقتضای آن را ترک نکند، پس خداوند هیچ ضرورتی به اینکه خورد و نوشش را ترک کند، ندارد.
بنابراین، هرگاه روزه توأم با یک رشته واجبات دیگری انجام نگیرد، ارزش چندانی نخواهد داشت و ثمرۀ آن نیز صرف در گرسنهگی و تشنهگی خلاصه خواهد شد. با توجه به روایات فوق، نباید ابعاد اجتماعی و اثرات رفتاری روزه را نادیده انگاشت و تنها بر روزۀ عوام تکیه کرد کما اینکه روزه بستری برای انجام سایر تکالیف دینی بوده و نقش بهسزایی در تزکیه و اصلاح فرد و جامعه دارد.
آیه یی که فرضیتِ روزه را بیان داشته است، نشان می دهد که روزه بر سایر امت ها نیز فرض گردیده است، کما اینکه آمده است (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)[بقره:١٨٣] ترجمه: ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد، تا پرهیزکار شوید.
در آیۀ فوق سه نکته بیشتر درخور توجه است:
۱) فرضیت روزه
۲) فرضیت روزه بر امت های پیشین
۳) هدف روزه (نیل به تقوا)
عبارت «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ…» به معنای « فُرِض علیکم الصیام…» یعنی روزه بر شما فرض کرده شده، آمده است و صوم به معنای سکوت از کلام نیز استعمال شده چنانکه در قرآن کریم می خوانیم (فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا) [مریم: ۲۶]ای صمتاً عن الکلام. ترجمه: بگو من برای خداوند رحمان روزهیی نذر کردهام. یعنی من برای خداوند رحمان سکوت از کلام را نذر کردهام . بنابراین، روزه گاهی به معنای سکوت از کلام نیز آمده است.
روزه بر مسلمان فرض گردیده است چنانکه در امت های پیشین فرض شده بود، بنابراین روزه اختصاصی به مسلمان ها ندارد بلکه بر پیروان سایر انبیا نیز ـ از حضرت آدم الی پیامبر خاتم ـ فرض بوده است. حضرت ابن عباس و مجاهد رضی الله عنهما، منظور از امت-های قبلی را اهل کتاب دانستهاند و کسانی هم، چون حسن، شعبی و غیره منظور آن را مسیحیان گفتهاند. به هر حال، بیان این امر که روزه بر امت های پیشین نیز فرض گردیده بود، برای آن است تا مسلمانان در انجام این تکلیف شرعی تردیدی به خود راه ندهند و مشقت روزه را تحمل نمایند کما اینکه گفتهاند «فإن الأمور الشاقه إذا عمت طابت»: یقیناً امور شاقه هنگامی که عام گردند، پذیرفتنی تر اند . با این توجیه، بیان فرضیتِ روزه بر امت های پیشین، نشان می دهد که این تکلیف تنها متوجه مسلمان ها نبوده و مسلمانان در ادای این فریضه تنها نیستند.
اگر به عمومیت آیۀ کریمه توجه شود، ظاهراً هیچ امتی نبوده است که مکلف به ادای فریضۀ روزه نگردیده باشد و روزه به عنوان امری عبادی در همۀ دیانات پیش از اسلام وجود داشته است با این تفاوت که روزه گاهی خودداری مطلق از طعام بوده و زمانی هم، امساک از انواع معینی از طعام دانسته می شده است. به هر حال، روزه در کلیۀ ادیان به منظور تربیت انسان ـ علیرغم اختلاف در تعداد روزها و کیفیت روزه ـ تکلیفی دینی بوده است .
Comments are closed.