اضطراب زنگ خطر است!

- ۱۸ اسد ۱۳۹۳

بخش نخست

mnandegar-3حسین اسدبیگی ـ پزشک روان‌شناس بالینی

اضطراب یک بیماری روانی نیست، بلکه یک علامت از اختلالات و ناراحتی‌های روانی است.
اضطراب مشابه ترس است، ترس به این معناست که انسان وقتی با شیء، موجود یا موقعیتِ خاصی روبه‌رو شود، او را دچار هیجانِ ترس کند. اما اضطراب یعنی انسان از آینده بترسد، یعنی ترس از موقعیت‌های ابهام‌انگیزی ‌که نمی‌داند چه اتفاقی قرار است بیفتد و نمی‌داند عامل ترسش چیست. اما زمانی که از ترسِ معمولی صحبت می‌کنیم، عامل آن واضح و مشخص است؛ مثلاً یک حیوان وحشی یا ارتفاع یا حشرات یا صدای شدید و…؛ یعنی عامل ترس مشخص است، اما عامل اضطراب نامشخص است و موقعیت مبهمی‌ست که فرد از این‌که اتفاق بدی برایش رخ دهد، می‌ترسد.
این اضطراب شبیه به بیماری‌های جسمی است؛ وقتی فردی تب می‌کند مشخص می‌شود که بیمار شده است، اضطراب هم یک نشانۀ اختلال است. افراد مختلف ناراحتی‌ها، مشکلات و اختلالات مختلف‌شان را با اضطراب‌های مختلفی نشان می‌دهند.
اضطراب یک عامل واجب برای زنده‌گی انسان است
یعنی اضطراب البته در میزانِ کم برای زنده‌گی بشر لازم و ضروری است. اگر افراد اضطراب نداشته باشند، احساس مسوولیت هم ندارند. مثلاً دانشجو یا دانش‌آموزی اگر اضطراب شبِ امتحان نداشته باشد، شاید اصلاً درس نخواند و چیزی یاد نگیرد، یا جوانی که می‌خواهد زنده‌گی تشکیل دهد اگر اضطراب نداشته باشد، دنبال کار و تلاش و مسوولیت و تهیۀ مسکن و… نخواهد رفت. پس وجود کمی اضطراب برای پیشرفت و ساختِ آینده و حذر کردن از موارد خطرناک و خطرساز برای هر کسی واجب است. اما وقتی اضطراب بیش از حد شود، فرد را دچار اختلالات مختلفی می‌کند.
غیر از اضطرابی که نشانۀ مشکلات مختلفِ افراد است، یک سری اختلالات اضطرابیِ مشخص در طبقه‌بندی اختلالات روانی داریم که یکی از آن‌ها وسواس است. افرادی که دچار اختلال وسواس فکری و عملی هستند، اضطراب‌های شدید در رفتارها و افکارشان نشان می‌دهند. آدم‌هایی که وسواسی هستند، رفتارهایی نشان می‌دهند که دیگران زود متوجه آن رفتارهای غیرعادی می‌شوند. مثل نشستن زیاد، مثل چک کردن‌های بیش از حد و وسواس های فکری مثل اشخاصی که در ذهن‌شان فکرهایی می‌آید که دل‌شان نمی‌خواهد به آن‌ها فکر کنند و هر کاری هم می‌کنند، نمی‌توانند این افکار مزاحم را از ذهنِ خود خارج کنند و این وسواس‌های فکری می‌توانند به شکل محتوای پرخاش‌گرانه باشد.
بر فرض در ذهنِ کسی می‌آید که به عزیزترین فرد زنده‌گی‌اش آسیب برساند یا او را زخمی کند. با این‌که خودش اصلاً به این موضوع علاقه‌یی ندارد، اما ناخودآگاه این افکار ذهنش را مشغول می‌کند و دچار اضطراب شدید می‌شود. برخی افراد هم اختلال اضطراب تعمیم‌یافته یا شناور و یا اضطراب‌های فراگیر دارند. کسانی که دچار این اختلال هستند، تعدادشان زیاد است، آن‌ها در مورد همه چیز دچار نگرانی هستند. اغلب مادرها دچار این اختلال می‌شوند و کوچک‌ترین مسأله‌یی می‌تواند آن‌ها را دچار ترس و اضطراب کند و به‌اصطلاح دلواپس شوند. مثلاً فرزندان دیر به خانه بیایند یا مهمانی قرار شود به خانۀ آن‌ها بیاید یا اتفاق‌های خیلی جزیی دیگر.
این افراد سر هر مسأله‌یی اضطراب‌شان بالا می‌رود. یعنی عوامل مختلف و زیادی باعث اضطراب‌شان می‌شود، برای همین می‌گوییم تعمیم‌یافته.
یکی دیگر از اختلالات اضطرابی (post traumatic stress disorder) اختلال استرسِ پس از حادثه است. اشخاصی که دچار این اختلال هستند، مدت‌ها بعد از یک اتفاق خیلی شدید که هر کس را ممکن است دچار تشویش و نگرانی کند، علایم اضطراب شدید را باز هم نشان می‌دهند، مثلاً کابوس‌های ترسناک می‌بینند. حالا این اتفاق‌های خیلی وحشت‌ناک که می‌تواند این اضطراب‌ها را به وجود آورد مثلاً قتل شخصی در حضور این افراد یا حتا دیدن این صحنه در فلم یا آتش‌سوزی عظیم یا تجاوز باعث می‌شود که فرد تا سال‌ها این اختلال را به همراه داشته باشد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.