احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ 21 اسد 1393 - ۲۰ اسد ۱۳۹۳
شورای امنیتِ ملیِ ریاستجمهوری افغانستان، به تمام نیروهای امنیتیِ کشور دستور داده که در برابرِ مداخلههای پاکستان واکنش نشان دهند. این دستور در نشستِ اخیرِ شورای امنیت با حضور وزرای دفاع و داخله و ریاستِ امنیتِ ملی صادر شده است. در اعلامیۀ انتشاریافتۀ ارگ ریاستجمهوری آمده که: «شورای امنیت ملی به نیروهای دفاعی و امنیتیِ کشور اکیداً دستور داد تا با آمادهگی کامل و با تمامِ نیرو هر نوع حرکتِ مداخلهگرانۀ پاکستان و نیروهای وابسته به آن را سرکوب کنند».
این دستور پس از آن صادر میشود که دولت افغانستان مدعی شد که اسنادی را دال بر شرکتِ صدها جنگجوی پاکستانی در جنگ ولسوالی حصارکِ ننگرهار در اختیار دارد. به دنبال این ادعا، دو کشور افغانستان و پاکستان بهصورتِ پیوسته آغاز به وارد کردنِ یک رشته اتهامها به نشانیِ یکدیگر کردند. پاکستان اتهامی را که از سوی دولت افغانستان وارد میشود رد میکند، ولی در عین حال مدعی است که دولت افغانستان در ناآرامیهای آن کشور دست دارد.
مقامهای پاکستانی، حضور شماری از پناهجویانِ پاکستانی را در خاکِ افغانستان، نشانۀ روشنِ مداخله در امورِ خود میدانند و میگویند دولت افغانستان از این پناهجویان به هدف برهم زدنِ امنیتِ پاکستان سود میبرد. از اینطرف اما دولت افغانستان از سالها بدینسو برخی حلقاتِ سیاسی و نظامیِ پاکستان را متهم میسازد که مسبب اصلیِ جنگ در افغانستان هستند.
دولت افغانستان در طول سالهای گذشته، بارها نشستهای چندجانبه با پاکستان برگزار کرد و تلاشهایی را به خرج داد تا از مشکلاتِ میان دو کشور کم کند؛ ولی این تلاشها تا به امروز نتیجهبخش نبودهاند. از جانب دیگر، بهتازهگی نیروهای بینالمللیِ مستقر در افغانستان که متعهد به همکاری در عرصۀ نظامی با افغانستان استند، از حضور سربازان پاکستانی در حملاتِ طالبان اظهار بیخبری کردهاند. وقتی این اظهارات و واکنشها را کنار هم بگذارید، تابلوی جالبی بهدست میآید که تنوعِ رنگهای آن، اغتشاش و سردرگمیِ بیننده را به دنبال میآورد.
این نکاتِ کلیدی در بحران موجود میان دو کشور که اعلامیۀ تازۀ شورای امنیتِ ملی نیز از آن متأثر است، قابل طرح اند:
۱- انتخاب زمان: شورای امنیت ملیِ کشور که در رأسِ آن حامد کرزی رییس جمهوری قرار دارد، زمانی نیروهای امنیتیِ کشور را آمادهباش میدهد که افغانستان در وضعیتِ حساسی بهسر میبرد. جنجالهای انتخاباتی و سردرگم بودنِ سرنوشت سیاسیِ کشور از یکطرف و افزایش دامنۀ ناامنیها و رکود اقتصادی از دیگر طرف، باعث به وجود آمدنِ جو بیعلاقهگی به مسایلِ کشور در سطح جامعه شده است. برخی آگاهان با اشاره به مشکلات انتخاباتی، منشای اعلامیۀ صادر شده از سوی ارگ را در بازیهای انتخاباتی عنوان میکنند و باور دارند که آقای کرزی با توجه به هدفهای سیاسیِ خود تلاش دارد سروصداهای رسانهیی را در مورد واکنش نظامی در برابر مداخلاتِ پاکستان بهراه اندازد. به گفتۀ این آگاهان، این سروصداها عمدتاً مصرفِ داخلی دارد و به اقدامهای واقعیِ نظامی منتهی نمیشود.
۲- تناقض در گفتار و عملکرد: دولت افغانستان در حالی از مداخلاتِ پاکستان خبر میدهد که کمتر گامی در جهتِ نشان دادنِ واکنشهای واقعی به این مداخلات و مستندسازیِ آنها برداشته است. وقتی سخنگویانِ ناتو و آیساف اظهاراتِ مقامهای کشور مبنی بر حضور سربازان و نفراتِ پاکستانی را در جنگ افغانستان رد میکنند، این اتهامها بهصورتِ تعجبآوری واهی جلوه میکنند. در حالی که نسبت به اصلِ مسأله یعنی مداخلات پاکستان در مسایلِ افغانستان نمیتوان تردید کرد، این پرسش به ذهن متبادر میشود که چرا همپیمانان نظامیِ افغانستان چنین مداخلاتی را جدی نمیگیرند؟! حتماً نقصی در کار وجود دارد و یا اینکه واقعاً همپیمانانِ نظامیِ دولتِ افغانستان حاضر نیستند خود را درگیرِ جنجالهای لفظیِ ارگ با پاکستانیها سازند.
۳- جنگ، میراث کرزی: اگر اقدامهای فعلی هیچ پیامدِ دیگری نداشته باشد، حتماً برای دولتِ آینده دردسرساز خواهد شد. آقای کرزی که در آخرین روزهای مأموریتِ خود قرار دارد، میراث شومی را برای جانشینِ خود به جا میگذارد. بهصورت عادی، میراثِ آقای کرزی برای حکومت آینده چیزی جز ناامنیهای گسترده، فساد اداری، نهادهای متلاشی، بانکهای خالی، مافیای اقتصادی و مواد مخدر نیست. ایشان با توجه به ضربالمثلِ معروفِ «کار از محکمکاری عیب نمیکند»، علاوه بر مشکلاتِ موجود میخواهد کار دولتِ آینده را از همین حالا بسازد و جنگ را نیز بر آن تحمیل کند. میگویند «مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان». آقای کرزی که به او امیدِ خیری نیست، میخواهد شرِ دیگری را هم به حکومتِ آینده به میراث بگذارد و آن جنگ با پاکستان.
۴- دیپلماسی وارونه: آقای کرزی در مقابله با پاکستان، هم به میخ میزند و هم به نعل. او از یکطرف اعلام میکند که اگر امریکاییها زمانی با پاکستانیها درگیر شوند، در کنار پاکستان میایستد؛ ولی در عینِ حال خود میخواهد با این کشور درگیر شود. چنین ابهام و تناقضی را ارگنشینان چهگونه میخواهند پاسخ دهند؟ آیا میتوان به سخن و قولِ آنها اعتماد کرد که واقعاً میخواهند در برابرِ پاکستان دست به اقدامِ نظامی بزنند؟
Comments are closed.