گزارشگر:21 اسد 1393 - ۲۰ اسد ۱۳۹۳
دستکم پنج سال است که پروژۀ رهاسازیِ طالبان از سوی آقای کرزی جریان دارد؛ پروژهیی که ظاهراً به نیتِ بهدست آوردنِ دلِ طالبان روی دست گرفته شد و همزمان با طرحِ بحثِ مذاکره با طالبان، در مراحلِ گوناگون به اجرا درآمد.
شاید هنوز خیلی زود باشد که نیت باطنیِ آقای کرزی را از اجرای این پروژه دریافت، زیرا چنین برنامههایی سالها زمان در بر میگیرد و تنها اسناد نهادهای استخباراتیِ کشورهای منطقه و جهان است که میتواند سرّ اصلیِ چنین ماجراهایی را فاش سازد.
به هر صورت، جناب رییس جمهور در مراحل مختلف، گروه گروه از طالبان را از زندانها آزاد کرد؛ حتا کسانی را که در قتل مردمِ بیگناه و شهروندانِ بیدفاع دست داشتند. او کسانی را که عملاًً در ماینگذاری کنار جاده، در جریان عملیات انتحاری، حملات موشکی و… گرفتار شده بودند، بیهیچ ملاحظهیی رها کرد.
حداقل در چندین مورد از جنایتهای سازمانیافته و حملات بر تأسیسات نظامی، افرادی که دستگیر شدهاند همان طالبانی هستند که پیشتر مورد عفو جناب رییس جمهور قرار گرفته بودند. از جمله میتوان به حمله به جان افراد بیگناه در غور (کارگرانی که در شب و روزِ عید به سمت خانههای شان می رفتند)، حمله در ولسوالی زرمت ولایت پکتیا، حمله در حصارک ولایت ننگرهار و حمله به خانۀ فرمانده پولیسِ ولایت قندهار اشاره کرد که آشکار شده همۀ این وقایع کارِ طالبانی بوده که همه به دستور رییس جمهور آزاد شده اند.
البته این تنها مواردی نیست که بیانگر چنین فاجعهیی باشد. بارها و در سالهای گذشته، گزارشهای مشابهی از پیامدِ رهایی بیرویۀ زندانیان طالب وجود داشته، اما هیچ گوش شنوایی نبوده است که ماجرا را جدی بگیرد.
هرچند در نظامی که همهچیز بر محورِ تصمیمها و عملکردهای یک فرد چرخیده، بسیار دشوار است کسی یا کسانی جلودارِ این پروژۀ آقای کرزی شوند؛ اما به هر صورت، اگر فشاری در این زمینه صورت میگرفت، امروز ما با این اندازه از درد و مصیبت روبهرو نبودیم.
به هر حال، آنچه مهم مینماید این است که وضعیت مغشوش و نگرانکننده است و اینک افغانستان با یک دشمنِ تا دندان مسلح و خونریز مواجه است که به یمن عملکرد رییس جمهور، هیچ بازخواستگر و نیروی بازدارندهیی در مقابلش وجود ندارد. بیتردید که این دشمن هرگاه اراده نماید، میتواند ضرباتِ سهمگینی به نظام و یا مردم غیر ملکی وارد آورد؛ چنانکه همین اکنون در هر نقطه از افغانستان آتشِ حملات انفجاری، انتحاری و مخربانه شعلهور است.
همۀ این وضع در شرایطیست که رییس جمهور کرزی دورۀ کاریاش به پایان رسیده و قرار است که رییس جمهورِ جدید جانشینِ او شود. هرچند تا کنون سرنوشتِ انتخابات روشن نیست، ولی بالاخره یکی از نامزدانِ ریاست جمهوری بر کرسی قدرت تکیه میزند.
این در حالیست که وضع امنیتی بینهایت نابهسامان و جبهۀ دشمن فوقالعاده قوی است. بنابراین، حکومت آینده با این پدیده چهگونه مبارزه خواهد کرد، آنهـم در شرایطی که کمکها و همکاریهای جامعۀ جهانی قطع و یا حد اقل کمرنگ شده است؟
حکومتِ آینده بدون شک با چالشهای امنیتیِ فراوان روبهرو خواهد بود که بهسادهگی نمیتوان دامنۀ ویرانگرِ آن را پیشبینی کرد. در هر صورت، تمامِ این چالشها کشتِ آقای کرزی است که سرانجام یکی از نامزدانِ ریاست جمهوری باید آن را درو کنــد.
Comments are closed.