احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





«نفوس مرده‌گان»ِ انتخابات افغانستان

گزارشگر:احمد عمران/ 4 سنبله 1393 - ۰۳ سنبله ۱۳۹۳

روند ابطال آرای تقلبی در کمیسیون انتخابات در حالی آغاز می‌شود که در یک‌ماه گذشته بررسی و تفتیشِ آرا با افت‌وخیزهایی به پایان رسید و سرانجام با همۀ آشفته‌گی‌های خود توانست به‌صورتِ نسبی رضایت خاطرِ تیم‌های انتخاباتی و ناظران را فراهم کند. تجربۀ روند بازرسی آرا نشان داد که موضوع تقلب در انتخابات جدی‌تر از آن بوده که در رسانه‌ها بازتاب یافته است. حالا تیم‌های ناظر با مشکلاتِ جدی‌تری روبه‌رو خواهند بود و بدون شک روند ابطال آرا خالی از جنجال تصور نمی‌شود. mnandegar-3
اما بحث جدی‌تر در خصوص روند ابطال آرا، موجودیت صندوق‌های خالی در کمیسیون انتخابات است؛ صندوق‌هایی که در زمان بازرسی آرا مایۀ شگفتی و حیرت شدند و بُعد دیگری از تقلب‌های انتخاباتی را به نمایش گذاشتند. پیش از آن در مورد محل‌های خیالی در رسانه‌ها زیاد صحبت شده بود، ولی در مورد صندوق‌های خیالی و خالی کمتر کسی چیزی می‌دانست. روند تفتیش آرا در کمیسیون این بُعد از جنجال‌های انتخاباتی را نیز برملا کرد و مهر تأیید بر تلاش‌هایی گذاشت که از سوی تیم اصلاحات و همگرایی به هدفِ شفاف‌سازی آرای انتخابات صورت می‌گرفت.
صندوق‌های خالی، همان گوسفندانِ چاق‌شده‌ اند که دخالت برخی از مسوولانِ انتخابات را در بزرگ‌ترین افتضاح انتخاباتیِ جهان نشان می‌دهند؛ همان افرادی که هویت‌شان پس از افشای نوارهای شنیداری مشخص شد؛ کسانی که انتخاباتِ کشور را به بدنامی‌یی کلان تبدیل کردند و حالا در پشت دیوارهای سنگی به‌آسوده‌گی نفس می‌کشند و به آن شهروندانی می‌خندند که در بهای رفتن به پای صندوق‌های رای، انگشتانِ خود را از دست دادند و یا تا سرحد مرگ رفتند و برگشتند.
در روزهای پایانیِ روند تفتیشِ آرا مشخص شد که هزاران صندوقِ خالی پُر از رای‌های خیالی‌اند؛ رای‌هایی که در صندوق‌ها هیچ نشانی از آن‌ها نمی‌توان سراغ گرفت، ولی در جدول‌های ثبتِ آرا مشخصات‌شان درج شده است. وقتی صندوق‌های خالی با جدول‌های ثبتِ خانه‌پری‌شده از طریق رسانه‌ها به نمایش گذاشته می‌شد، به یاد رمان معروفِ نیکلای گوگول نویسندۀ بزرگ روسی به نام «نفوس مرده» افتادم. در این رمان، گوگول ما را با مردی آشنا می‌کند که در پی خرید رعیت‌هایی‌ست که دیگر زنده نیستند ولی هم‌چنان زنده پنداشته می‌شوند.
فراموش نکنیم که در روسیۀ آن‌زمان زمین را با کشاورزان خرید و فروش می‌کردند و هرکس به تناسب داشتنِ چنین کشاورزانی می‌توانست برای خود شهرت و مال بیندوزد. ریشۀ اصلیِ داستان در خرید رعیت‌های مرده است که چیچیکف برای دست‌یابی به سود حاصل از گرو گذاشتنِ آن نزد بانک و گرفتن وام، دست به خرید این سرف‌ها می‌کند.
ما با چیچیکف همراه می‌شویم و با او به خرید آن‌ها می‌پردازیم، با ملاکانِ مختلف آشنا می‌شویم و روحیات و اخلاقیاتِ آن‌ها را از سر می‌گذرانیم. رمان از همه‌نظر به یک تابلوی نقاشی شباهت دارد؛ تابلویی که تمام جامعۀ روسیه را در بر می‌گیرد. توصیفات گوگول در این رمان حیرت‌آور است و به‌شدت واقعی.
زبان طنزِ او از همیشه قوی‌تر و پخته‌تر است. داستان در بعضی موارد سیاسی می‌شود و به نظام سیاسیِ کشور حمله می‌کند. در بسیاری از فصول بوروکراسی اداری روسیه زیر سوال می‌رود و از رشوه‌گیری‌ها، زدوبندها و رابطه‌بازی‌ها به‌شدت انتقاد می‌شود و در نهایت باید بگویم که در تمامی فصول، به‌شدت رفتار مردم روسیه و اخلاقیات آن‌ها، از یک سرفِ ساده گرفته تا وزیر کشور توسط گوگول کوبیده می‌شود. حجم انتقادات در این کتاب با هیچ کتابی قابل قیاس نیست و تنها از خامۀ نویسنده‌یی چون گوگول برمی‌آید که یک‌چنین هجمه‌یی را در قالب طنز و بدون حس انزجار روی کاغذ بیاورد.
این رمان شباهت عجیبی به مهندسی‌های انتخاباتی در افغانستان دارد. یارانِ چیچکف در افغانستان همان کاری را با انتخابات می‌کنند که او در روسیه با ارواح مرده‌گان انجام می‌داد. یاران چیچکف در افغانستان رای‌های خیالی، محل‌های خیالی و صندوق‌های خیالی ساختند. چیچکف در روسیه می‌رفت و از مالکان، سند مالکیت رعیت‌های‌شان را در بدل پولِ ناچیز می‌خرید و به دولت به عنوان افراد زنده معرفی می‌کرد. چیچکف‌های افغانستان اما صندوق‌های رای را با ارواح مرده پُر می‌کردند؛ صندوق رای‌هایی که وجود نداشتند ولی به نام افراد خیالی پُر ساخته می‌شدند. این‌جاست که مشکل انتخاباتِ افغانستان خود را نشان می‌دهد؛ مشکلی که اگر با واکنش تند نیروهای اصلاح‌طلب و عدالت‌خواه روبه‌رو نمی‌شد، باید در انتظار همان سرنوشتی می‌بودیم که تقلب‌کارانِ روسیه کشور خود را با آن مواجه کردند.
حالا اما کمیسیون انتخابات می‌گوید جزییاتِ روند ابطالِ آرا هر روز با رسانه‌ها در میان گذاشته خواهد شد. در این روند، در مورد صندوق‌هایی که مشکوک تشخیص داده شده و یا محلات رای‌گیری‌یی که در آن اعتراضات و گزارش‌های مستند تقلب موجود باشد، تصمیم گرفته می‌شود. ولی پرسش این‌جاست که کمیسیون چرا در مورد صندوق‌های خالی هیچ سخن نمی‌گوید؟ مگر صدها صندوقِ خالی از محلات به کمیسیون انتخابات منتقل نشده‌اند؟
انتخاباتِ افغانستان زمانی به نتیجه می‌رسد که آرای تقلبی از آرای پاک بیرون کشیده شود و رییس‌جمهوری آینده بر اساسِ چنین آرایی مشخص شود. اما اگر تقلب سرنوشتِ سیاسی افغانستان را رقم زند، بدون شک بحران هم‌چنان دامن‌گیرِ کشور باقی خواهد ماند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.