احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محران موحد/ 8 سنبله 1393 - ۰۷ سنبله ۱۳۹۳
ملا محمد اسماعیل، یکی از مجاهدان و مقاومتگران نستوه و آزادۀ پنجشیر، به ابدیت پیوست. از وقتی که خبر وفات ملا محمد اسماعیل را شنیدهام بارها و بارها زندگی این مردِ تاریخساز را در ذهن خود مرور کرده ام و در مورد رشادتهای این مرد نستوه خیلی اندیشیدهام.
ملا محمد اسماعیل از نسل آدمهایی در سرزمین ما بود که حالا کاملاً یا تقریباً منقرض شده اند؛ آدمهایی که آرمانی میاندیشیدند و برای رسیدن به آرمانهای خود از همه چیز میگذشتند و خمی بر ابرو نمیآوردند. او برخلاف بسیاری از همسنگرانش، پس از سقوط رژیم طالبان، آرمانهای خود را فراموش نکرد و تا واپسین لحظههای حیاتش مجاهد و مبارز باقی ماند.
ملا اسماعیل، توانایی شگفتانگیزی در تحمل درد و رنج داشت. او چند تن از اعضای خانوادۀ خود را در جهاد با روسها از دست داد، امّا چینی بر جبین نینداخت و شکیبایی خود را از کف ننهاد و در عزمش خللی وارد نشد. در دورۀ مقاومت برضد طالبان، در وضعیتی که به تعبیر قرآن، «دلها به گلوگاهها رسیده بود» و نفسها در سینهها حبس شده بود و آنهایی که توانایی بیرون رفتن از کشور را داشتند یک لحظه درنگ را جایز ندانسته بودند و به بیرون از کشور فرار کرده بودند؛ ملا محمد اسماعیل، گروه «فدائیان» را تشکیل داد و لباس رزم پوشید و با «طالبانِ نیرومند و شکستناپذیر» به مصاف رفت و به آنها پاسخ دندانشکن داد. طالبان از بس از رشادتهای ملا اسماعیل و گروهش متعجب شده بودند او را «ملا عزرائیل» لقب داده بودند.
مشکل تاریخ و تاریخنگاران ایناست که همیشه از گردنکلفتها و آدمهای چشمپُرکُن سخن میزنند، و گرنه در واقع امر، سطر سطر کتاب مبارزات آزادیخواهانۀ مردم این آب و خاک توسط ملا محمد اسماعیلها و صوفی دهشکهها و دیگر مجاهدان گمنام و عیار و بیریا و بیمدعا نوشته شده است. کتاب زندگی ملا محمد اسماعیلهای ما سرشار است از داستانهای شگفتانگیزی که با حماسیترین داستانهای ادبیات جهان برابری میکند، اما چرا تاریخ هیچ توجهی به این داستانها نمیکند و فقط به ارباب زر و زور میپردازد؟
نکتۀ تاملانگیز در مورد زندگی ملا محمد اسماعیل ایناست که پس از سقوط طالبان، بسیاری از کسانی که هیچ نقشی در مبارزه برضد طالبان نداشتند از فرش به عرش رسیدند و یکشبه میلیونر و میلیاردر شدند، اما زندگی درویشانۀ او چندان تغییری نکرد و از ثروت خیالیای که از برکت مبارزات وی و امثال وی به دیگران رسید به وی چیزی نرسید و نیز هیچ منصب دولتیای به او تعلق نگرفت. راست گفته اند که انقلابها فرزندان صادق خود را میکُشد.
ممکن بود از بسیاری از عقاید و افکار ملا محمد اسماعیل، خوشت نیاید، اما ممکن نبود در برابر عزیمت و شهامت و اخلاص و صداقتش سرِ تعظیم فرود نیاوری و ادای احترام نکنی. ما وامدار او و امثال او از مبارزان راه آزادی (البته آنهایی که به آرمانها وفادار ماندند و به آرمانها خیانت نکردند) هستیم و حق نداریم در برابر شُکوه آنها فروتنی نکنیم و به عظمت آنان اعتراف نورزیم. ما به وجود یلان دشمنشکن و اسطورهسازی چون ملا محمد اسماعیل، خیلی نیازمندیم چرا که دشمن بار دیگر تا پشت دروازههای ما رسیده و هر لحظه مترصد فرصتیاست تا ما را قلع و قمع کند.
Comments are closed.