یک مُلک و سـه رییـس‌جمهور

گزارشگر:احمد عمران - ۱۰ سنبله ۱۳۹۳

در حالی که کمتر از سه روزِ دیگر به آغاز اجلاس کشورهای عضو پیمانِ ناتو در ویلز بریتانیا باقی مانده، نتیجۀ انتخاباتِ کذاییِ کشور هم‌چنان در هاله‌یی از ابهام و سردرگمی قرار دارد.
نشست سرانِ ناتو برای افغانستان از اهمیتی ویژه برخوردار است و یا چنین گفته می‌شود. جامعۀ جهانی تلاش‌هایی را به هدف پایان دادن به بن‌بستِ انتخاباتی انجام داد تا در نتیجۀ آن زعامتِ آیندۀ کشور مشخص شود و رییس‌جمهوریِ تازه ریاست هیأتِ شرکت‌کننده در نشست ویلز را به عهده داشته باشد. mnandegar-3اما قراین نشان می‌دهند که این تلاش‌ها به نتیجه نرسیده و گمان نمی‌رود که فردی به عنوان رییس‌جمهوریِ افغانستان در این نشستِ مهم و تاریخی حضور پیدا کند.
آن‌گونه که آگاهان مسایل می‌گویند، در نشستِ ویلز آیندۀ مناسبات کشورهای عضو ناتو با افغانستان که پیوند تنگاتنگ با کمک‌های جامعۀ جهانی دارد، مشخص می‌شود. روز شنبه هم وقتی شورای حزب اسلامی در کابل برنامۀ فرمایشی خود را در خیمۀ لویه جرگه برگزار کرد، دقیقاً می‌خواست از همین خلأ به سود هدف‌های خود استفاده کند. اعضای این شورا که خود را شاخه‌هایی از حزب اسلامی می‌دانند، اما در حقیقت نماینده‌گان معلوم‌الحال و جیره‌خوار خوانِ ارگ و برخی حلقاتِ آن سوی مرزها استند، مشکلات افغانستان را دست‌مایۀ اعتراض‌های‌شان نسبت به وضعیتِ انتخابات ساختند.
اعضای این شورا که مشخص بود چه نیتی در عقبِ همایش‌شان نهفته است، تلاش کردند یک طرفِ قضیه را متهم به ایجاد و سازمان‌دهی بن‌بست انتخاباتی نشان دهند؛ تلاشی که در همان نخستین لحظات به شکست انجامید و نیات نامیمون و دولتی‌مآبانۀ برگزارکننده‌گان را فاش کرد. در همان روز مشخص شد که اکثریت شرکت‌کننده‌گانِ این نشستِ به‌اصطلاح بزرگ، هیچ پیوندی با آجندای برنامه ندارند و حتا از داشتن تعلق به حزب اسلامی متنفر اند. این افراد که بخش قابلِ ملاحظه‌یی از جمعیتِ حاضر در نشست خیمۀ لویه جرگه را تشکیل می‌دادند، عملاً به‌وسیلۀ یکی از مهره‌های همیشه گوش به فرمانِ ارگ به شرکت در این نشست مجبور ساخته شده بودند. سخنانی هم که در این نشست ایراد شد، پیش از آن‌که به مواضع حزب اسلامی تعلق داشته باشد و یا از این حزب نماینده‌گی کند، سخنانی دیکته‌شده از سوی برخی حلقاتِ انتخاباتی و ارگ ریاست‌جمهوری بود. حالا دیگر در این کشور این‌قدر شعور وجود دارد که حرکت‌هایی از این‌دست را از طرز اجرا و ادای آن بازشناسند.
نشست خیمۀ لویه جرگه دو هدفِ اصلی را دنبال می‌کرد. هدف نخستِ این نشست، هماوردی با نشستِ مردمی و پُرشور تیم اصلاحات و همگرایی بود که در اعتراض به اعلام نتیجۀ اولیه برگزار شد. گرداننده‌گان نشستِ شوراهای به‌اصطلاح حزب اسلامی، همان محلی را انتخاب کرده بودند که یک ماه پیش هوادارانِ تیم اصلاحات و همگرایی در آن نسبت به اعلام نتایج از خود واکنش نشان دادند. هدف دومِ نشست شوراهای به‌اصطلاح حزب اسلامی، حمایت از پیروزی یک نامزد مشخص در نتیجۀ تقلب‌های انتخاباتی بود. این نشست به گونۀ واضح اعلام کرد که در انتظار اعلانِ فوری نتیجۀ تقلبیِ انتخابات است.
برای شوراهای به‌اصطلاح حزب اسلامی، چیزی به نام مشروعیت وجود ندارد. اما این تلاش‌ها عمدتاً در راستای مغشوش کردنِ افکار عامه و ایجاد ذهنیت‌های مخالف با عدالت‌خواهی انجام می‌شود و بدون هیچ تردیدی، مدیریت کلانِ آن را ارگ ریاست‌جمهوری به عهده دارد. وقتی شرایط در زمینۀ حل مشکلات فنی و سیاسی به بن‌بست می‌رسد، عده‌یی این ذهنیت را خلق می‌کنند که تیم اصلاحات و همگرایی گویا کارشکنی می‌کند و وضعیت را به نفعِ خود نمی‌داند. این ذهنیت با اخلال روند تفتیش آرا در چند روزِ پیش صورت گرفت و متهمِ قضیه نیز تیم اصلاحات و همگرایی معرفی شد. در حالی که مدیریتِ این وضعیت از جای دیگری صورت می‌گرفت؛ جایی که خود مشکلات را خلق می‌کند و بعد دیگران را متهم به نقض توافقات می‌سازد.
اگر به رویدادهای پس از انتخاباتِ دور دوم به‌خوبی نظر انداخته شود، عملاً سایه‌های شومِ افرادی را می‌توان شناسایی کرد که عاملان اصلیِ بن‌بست انتخابات هستند. آقای کرزی در رأسِ این حلقۀ خطرناک و سیاه‌کار قرار دارد. او از آن‌جایی که نمی‌خواهد قدرت را به شکل مسالمت‌آمیز تحول دهد، در پی خلقِ بحران است.
بحران‌های اخیر به گونۀ تصادفی و طبیعی به‌وجود نیامده‌اند. این بحران‌ها ریشه در زمین‌های مشخصی دارند. آقای کرزی با ایجاد بحران‌های پیاپیِ انتخاباتی می‌خواهد از یک‌طرف طرح سازمان ملل در مورد رفع بحران انتخابات را ناکام سازد و از طرف دیگر، از رفتن نمایندۀ واقعی مردم افغانستان به کنفرانس قریب‌الوقوعِ ناتو جلوگیری کند.
اگر این‌همه تقلب و جعل‌کاری در انتخابات صورت نمی‌گرفت، بدون شک حالا رییس‌جمهورِ جدید مشخص بود و آمادۀ سفر به لندن. اما وضعیت چنین ساخته شد که از رفتن رییس‌جمهوری آینده به این کنفرانسِ سرنوشت‌ساز عملاً جلوگیری صورت گیرد.
در حال حاضر، به یُمن تلاش‌های میهن‌ستیزانۀ آقای کرزی، افغانستان سه رییس‌جمهور دارد؛ سه رییس‌جمهوری که هر کدام با بحرانی رو‌به‌رو استند: کرزی، رییس‌جمهوری‌ست که مشروعیتِ خود را از دست داده و زمان مأموریتش به پایان رسیده است؛ اشرف‌غنی رییس‌جمهورِ خودساخته‌یی است که فکر می‌کند در نتیجۀ تقلب و در همکاری با کمیسیون و حلقه‌های مافیایی می‌تواند قدرت را به‌زودی قبضه کند؛ و داکتر عبدالله که رای قاطعِ مردم در انتخابات را دارد ولی انحصارگرایان چنان فضایی را خلق کرده‌اند که نتواند به صورتِ قانونی ارادۀ مردم را تمثیل کند. در چنین شرایطی آن‌چه که واقعاً مشخص نیست، این است که افغانستان با چنین وضعیتی به کجا خواهد رفت و آیندۀ آن چه خواهد شد!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.