گزارشگر:25 سنبله 1393 - ۲۴ سنبله ۱۳۹۳
رهبر طالبانِ پنجابی اعلام کرده است که پس از این عملیات نظامی در خاک پاکستان انجام نمیدهند. عصمتالله معاویه رهبر این گروه در یک نوار ویدیویی نوشتاری گفته است که این گروه «جهاد» خود را در خاکِ افغانستان علیه «کفار» ادامه خواهد داد. در همین حال، مقامهای کشور از حضور طالبانِ پنجابی در مناطق گستردهیی از افغانستان خبر میدهند و میگویند طالبان پاکستانی به دستور آیاسآی یا سازمان استخباراتی این کشور به عملیات نظامی علیه دولت افغانستان اقدام میورزند. ایمیل فیضی سخنگوی رییسجمهور کرزی گفته است که اظهارات اخیر طالبانِ پنجابی نشان میدهد که رهبری جنگ در افغانستان به دستِ پاکستان است. آقای فیضی تأکید کرده است که ارتش پاکستان زیر نام طالبان پنجابی، نظامیانش را به افغانستان میفرستد و با بدتر ساختن حالات، به اهدافش نایل میآید.
جنگ نیابتیِ پاکستان علیه افغانستان موضوعِ تازهیی نیست و از سالها به اینسو، هم دولت افغانستان و هم جامعۀ جهانی نسبت به آن نگران بودهاند. اما پیش از نگرانیهای دولت افغانستان ـ که باید به آن به دیدۀ شک نگریست ـ و نگرانیهای جامعۀ جهانی، این مردم افغانستان بودند که نسبت به مداخلاتِ گروههای تروریستی و نظامیان پاکستانی در امور افغانستان صدا بلند کردند. مردم افغانستان همواره خواهان سیاست و موضع شفاف و مسوولانه از سوی زمامداران کشور در برابر مداخلات پاکستان شدهاند. اما این دولت افغانستان بوده که از یکطرف با مهمانی دادن و تبارز دیپلماسیِ ضعف و از طرفِ دیگر ممانعت از عملیات نظامی ناتو، پایگاههای تروریستان خارجی را در کشور تقویت کرده است.
حکومتِ افغانستان با این ادعا که هیچ تروریست خارجی در خاک افغانستان فعالیت نمیکند، همواره ناتو را مورد انتقاد قرار داده که با انجام عملیاتهای نظامی، شهروندان افغانستان را آماج قرار میدهد. حالا وقتی سخنگویان ریاستجمهوری از حضور شبهنظامیان ارتش پاکستان در لباس گروههای تروریستی خبر میدهند، چهگونه میتوان توقع داشت که این حرفِ حکومت را کسی باور کند؟
ضعف سیاست و دیپلماسی ارگ از همینجا ناشی میشود که تنها در محور منافعِ خود عمل کرده است. اگر کاخنشینانِ ارگ به صدای مردم گوش میدادند، امروز پنجابیهای پاکستان در قلمرو افغانستان مجالِ حضور نمییافتند. اگر ارگنشینان چیزی به نام منافع ملی را اهمیت میدادند، امروز رو در روی سربازان کشور نیروهای پاکستانی نمیجنگیدند. آقای کرزی بارها از نقض حاکمیت ملی از سوی ناتو انتقاد کرد، ولی یک بار هم نقض حاکمیتِ ملی را از سوی پاکستانیها به رسمیت نشناخت. اگر آقای کرزی گهگاه انتقادی را هم چاشنیِ سخنرانیهای آبکیِ خود به نشانی پاکستان کرد، چنان آن را نامفهوم و مجهول در لابهلای گفتههایش پیچید که هرگز جدی تلقی نشد.
شورای امنیت ملی اعلام میکند که اسناد موثق و انکارناپذیر از دخالتهای پاکستان و حضور نظامیانِ آن کشور در صف گروههای تروریستی دارد که در خاک افغانستان میجنگند؛ ولی این اسناد هرگز ارایه نمیشوند. شورای امنیت از حفر خندق در آن سوی مرز نگران است، اما اینجا دست ناتو را میبندد که علیه پنجابیها عملیات نظامی صورت نگیرد. آقای کرزی از جامعۀ جهانی انتقاد میکند که در مبارزه با تروریسم صادقانه عمل نکرده است، ولی وقتی خودش اسیران طالبان و پاکستانی را رها میکند، هیچ مشکلی ندارد.
مبارزه با تروریسم در همهجا صداقت و اراده میخواهد که متأسفانه آقای کرزی و تیمِ او فاقد آنها هستند. حالا هم که ارگنشینان از حضور پنجابیهای پاکستان در صفوف طالبان سخن میگویند، این سخن را نباید زیاد جدی گرفت. البته این سخن به معنای رد حضور گروههای تروریستی پاکستانی و یا مداخلاتِ آن کشور در اوضاع داخلی افغانستان نیست؛ بل به این معناست که ارگ ریاست جمهوری از چنین واقعیتهایی استفادههای سیاسی و ابزاری میبرد و بدون آنکه اراده و تصمیمی برای حل بحران داشته باشد، آن را گسترده میسازد. یک دهه زمان کافی بود برای اینکه دستکم در مبارزه با تروریسم و مهار جنگجویان خارجی، اقدامهای موثر و عملی صورت گیرد، ولی خلافِ آن میبینیم که هر روز ناامنیها در کشور گسترش مییابد و شبهنظامیان پاکستانی سمارقوار در زمین افغانستان میرویند.
آقای کرزی در آخرین ساعات ملالتبار ریاستجمهوری خود، بحث حضور پنجابیهای پاکستانی را بهصورتِ تصادفی مطرح نکرده است. زیرا بر اساس گزارشهای موثق، از پنج سال به اینسو طالبان پاکستانی در حمایت مستقیم آیاسآی در خاک افغانستان دست به فعالیتهای نظامی میزنند و این بار اول هم نیست که رهبر یک گروه تروریستی شعار جنگ با کفار در افغانستان را سر میدهد. حتا مولانا فضلالرحمن پدر معنوی طالبان بارها جنگ در افغانستان را «جهاد» خوانده است. اما همین پدر معنوی به افغانستان آمده و در کاخ ریاست جمهوری مهمان عزیزِ آقای کرزی بوده است. پس بحث حضور شبهنظامیان پاکستانی و یا حمایتِ آن کشور از تروریسم، موضوع امروز و دیروز نیست؛ ولی جالب اینجاست که چرا آقای کرزی در پایان سفر ناکام سیاسی خود، این موضوع را رسانهیی کرده و هر روز روی آن مانور اجرا میکند؟!… دلیلِ آن روشن است؛ آقای کرزی میداند که میراث شومی را به فرد بعد از خود به جا میگذارد. او میداند که فردا این مسایل آفتابی میشوند و بدون تردید دامنِ او را میگیرند، به همین دلیل تلاش میکند که دستکم در آخرین روزها نشان دهد که بحث تروریسم را جدی گرفته و نسبت به حضور پنجابیها اقدام کرده است. زیرا این سروصداها بدون اینکه راه به جایی ببرد، فقط مصرف داخلی دارد و انتظار هیچگونه اقدام عملی را نباید داشت.
Comments are closed.