گزارشگر:محمداکرام اندیشمند/ 30 سنبله 1393 - ۲۹ سنبله ۱۳۹۳
برنامۀ ترور چهگونه و در کجا شکل گرفت و چهگونه به اجرا درآمد؟
شورای عالی صلح که از گروههای مختلفِ تنظیمهای اسلامی و جهادی به شمول طرفدارانِ طالبان تشکیل یافته بود، در فکرِ آن شد که از راه تأمین رابطه با طالبان امتیازاتِ بیشتری بهدست بیاورد و از کمکِ صد میلیون دالری امریکا که به برنامۀ صلح تخصیص یافته بود، سهمِ بیشتری نصیب شود.
رحمتالله واحدیار عضو پیشین حرکت انقلاب اسلامی به رهبری مولوی منصور که در زمان دولت اسلامی به ریاست استاد ربانی عضو ارشد حکومت بود و سپس به جمعِ مقامات طالبان پیوست نیز، عضو شورای صلح بود. او با مولوی عبدالستار از دوستانِ خود که وزیر مهاجرینِ حکومت طالبان خوانده شده است، تماس گرفت. مولوی عبدالستار شخصی به نام حمیدالله آخندزاده باشندۀ قندهار را ـ که در زمان حکومت طالبان رییس اطفاییۀ کابل بود ـ به نمایندهگی از شورای کویته نزد شورای عالیِ صلح به کابل فرستاد.
حمیدالله آخندزاده از طریق رحمتالله واحدیار دو بار با استاد ربانی ملاقات و مذاکره کرد. در دور اولِ ملاقات و صحبت خود، استاد را بهشدت مورد ملامت قرار داد که چرا به عنوان رهبر مجاهدین و عالم دین با حکومت کرزی که توسط یهود و نصارا تشکیل شده و با نیروهای آنها بر سر قدرت نگه داشته میشود، همکاری میکند. اما استاد ربانی در پاسخ و گفتوگو با وی، با لحن آرام صحبت کرد و به مسایل مختلف با استدلال دینی تماس گرفت، جنگ و عملکرد طالبان را به ضرر اسلام و مسلمانها خواند و از حمیدالله خواست تا پیام وی را به شورای کویته برساند.
حمیدالله پس از یکماه تأخیر دوباره به کابل برگشت و به حیث مهمان شورای عالی صلح در مهمانخانۀ ویژه پذیرایی شد. او اینبار در ملاقات با استاد ربانی از حرفهای قبلیِ خود معذرت خواست و گفت که حرفها و پیامهای شما برای شورای کویته بسیار مهم و اثرگذار بود. این نمایندۀ شورای کویته چند بارِ دیگر هم به کابل رفتوآمد کرد. او در تمامِ این سفرها از سوی شورای عالی صلح و مهماندارانِ اصلیاش رحمتالله واحدیار و محمدمعصوم ستانکزی رییس دارالانشای شورای عالی صلح، بهگرمی پذیرایی شد. او در کابل از موتر مخصوص شیشهسیاه و محافظ مسلح برخوردار بود.
حمیدالله آخندزاده قبل از آنکه برای پنجمینبار به عنوان نمایندۀ شورای کویته یا امارت طالبان مهمان شورای عالی صلح شود، به رحمتالله واحدیار تلیفونی خبر داد که من دیگر کابل نمیآیم و بهجای من یک شخص بسیار خاص به عنوان نمایندۀ بااعتماد و باصلاحیتِ شورای کویته با یک پیام بسیار مهم، مهمان شورای عالی صلح در کابل میشود. او گفت که از این وظیفه سبکدوش شده و وظیفۀ دیگری را از سوی امارت به دوش گرفته است.
اما حمیدالله آخندزاده برای پنجمینبار با فردی که مأمور انجام عملیات انتحاری بود، به کابل آمد تا این مأموریت را از نزدیک نظارت و مدیریت کند.
برنامۀ ترور استاد ربانی پس از دور اول مذاکرات حمیدالله آخندزاده در کویته با مشارکت استخبارات نظامی پاکستان و شورای کویته طرح شد. تعلیم برای جابهجایی مواد منفجره و انجام نقشۀ ترور استاد ربانی میان چهار نفر انجام یافت:
۱ـ دو تن افسر ارتش پاکستان که نام و هویتِ آنها حتا برای حمیدالله آخندزاده مشخص نشده است.
۲ـ حمیدالله آخندزاده
۳ـ و شخص چهارم یا انتحارکننده که به نام نصرالله و یا عصمتالله از آن یاد میشود.
افسران پاکستانی، انتحارکننده را در حضور حمیدالله تحت آموزش گرفتند و مواد منفجره را در کلاهی سفید جابهجا کردند. حجم کمِ مواد منفجره و شکل جاگذاری آن در داخل کلاه که بر روی آن عمامه بسته میشد، بسیار با دقت صورت گرفته بود. وقتی مراحل آموزش به پایان رسید و تروریست انتحاری آمادۀ انتحار شد، حمیدالله از کویته به واحدیار تلیفون کرد و اعزام نمایندۀ خاص شورای کویته را با پیام مهم خبر داد و از او خواست که با وی همکاری کند. این پیام خوانشِ متنی بود که از نام شورای کویته عنوانی شورای عالی صلح بهخصوص عنوانی استاد ربانی رییس این شورا با لحن بسیار آشتیجویانه و مؤدبانه در یک کسیت یا سیدی ثبت شده بود.
مأمور انجام ترور (نصرالله یا عصمتالله) روز جمعه ۲۵ سنبلۀ ۱۳۹۰ خورشیدی از میدان کوته سنگی در غرب شهر کابل به رحمتالله واحدیار عضو شورای عالی صلح تلیفون میکند که بهجای حمیدالله آخندزاده از کویته آمده و منتظر او میباشد؛ در حالی که حمیدالله آخندزاده او را تا کوته سنگی همراهی کرده بود. حمیدالله آخندزاده در همراهی با تروریستِ مذکور یکی از زنان (آخندزاده صاحب دو زن است) و فرزندانِ خود را نیز از کویته به کابل انتقال داد تا برنامۀ انتقال مأمور انتحاری بهآسانی انجام یابد. حمیدالله یک شب را در قندهار خانۀ داماد برادرِ خود سپری کرد. او با مأمور ترور بر پشتبام خانه خوابید تا مبادا کلاه در خانه انفجار کند. روز بعد او همراه با زن و فرزند خود، تروریست انتحاری را تا کوته سنگی در غرب شهر کابل همراهی کرد.
واحدیار بلافاصله با موترهای مخصوص و محافظان مسلح به کوته سنگی رفت و نصرالله یا عصمتالله را که گویا عوض حمیدالله آخندزاده نمایندۀ شورای کویته در مذاکرات صلح بود، به مهمانخانۀ شورای عالی صلح آورد. مأمور ترور در مهمانخانۀ شورای عالی صلح که از سوی واحدیار و ستانکزی میزبانی میشد، پیام صوتی شورای کویته را به آنها تسلیم کرد و خواستار ملاقات با استاد ربانی شد. اما استاد ربانی در آن موقع غرض شرکت در کنفرانس بیداری اسلامی (۲۷ سنبلۀ ۱۳۹۰ خورشیدی، ۱۸ سپتمبر۲۰۱۱) به تهران رفته بود. ستانکزی پیام صوتی را به عنوان یک دستاورد بسیار مهم شورای صلح به ارگ ریاستجمهوری برد تا در گام نخست آن را رییسجمهور بشنود. رییسجمهور کرزی در مصاحبه با تلویزیون نور در کابل گفت که وقتی ستانکزیصاحب از چنین پیام مهم خبر دادند، برایشان گفتم که عاجل کسیت را بیاورند تا قبل از آنکه به نیویارک بروم آن را بشنوم. رییس جمهور کرزی گفت که پیام را شنیدم. این پیام استاد ربانی را با القاب بسیار محترمانه خطاب کرده بود.
هرچند آقای کرزی در این مصاحبه نگفت که پس از شنیدن پیام از استاد ربانی خواسته است که به کابل بیاید، اما برخی رسانهها از تلیفونِ رییس جمهور به استاد ربانی خبر دادند که از او خواسته به کابل بیاید و با حاملِ پیام مذاکره کند.
نصرالله یا عصمتالله تروریست انتحاری به عنوان مهمانِ خاصِ شورای عالی صلح، چهار روز را در مهمانخانۀ این شورا سپری کرد. او در این چهار روز، ۳۰ بار با کویتۀ پاکستان تماس تلیفونی داشت. همچنان او در تماس مداوم با حمیدالله آخندزاده در شهر کابل بود. تمام تماسهای او از موبایلش پس از انتحار توسط ریاست امنیت ملی ردیابی و شناسایی شد. حمیدالله آخندزاده نیز از این طریق بهدست نیروهای امنیتی اسیر گردید و از برنامۀ ترور استاد ربانی پرده برداشت.
از ارتباطات وسیع تلیفونیِ تروریست انتحاری این نتیجه بهدست میآید که او در مهمانخانۀ شورای صلح تحت هیچگونه نظارت و پیگردی قرار نداشته است. او بهتکرار از میزبانانِ خود میخواست تا زمینه را برای ملاقاتش با استاد ربانی مساعد کنند. او چهار روز اقامتِ خود را در مهمانخانه ضیاع وقت میخواند و میزبانان خود را بهصورت خشمگینانه به سهلانگاری و بیاعتنایی در انجام امر مهمی چون مذاکرۀ صلح متهم میکرد.
در حالی که استاد ربانی پس از کنفرانس تهران برای معایناتِ صحی عازم کشورهای دیگر بود و دو هفته بعد در نظر داشت به کابل باز گردد، تقاضای پیهمِ ستانکزی و واحدیار برای ملاقات با نمایندۀ جدید شورای طالبان در کویته، او را به کابل آورد. استاد ربانی عصر روز سه شنبه ۲۹ سنبلۀ ۱۳۹۰ (بیستم سپتمبر ۲۰۱۱) به منزلش در وزیر اکبرخان کابل آمد. هنوز دقایقی از بازگشتش سپری نشده بود که ستانکزی و واحدیار با قاصد صلحِ طالبان وارد منزلِ ایشان شدند. قاصد صلح، آغوشش را برای پاسخ به پذیرایی میزبان که با لبان متبسم او را سلام میگفت، باز کرد اما بلافاصله خود را منفجر ساخت.
ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان دقایقی پس از شهادت استاد ربانی در تماس با خبرگزاری رویتر مسوولیتِ این ترور را بهدوش گرفت، ولی اندکی بعد، طالبان از دخالتِ خود در این ترور منکر شدند.
در حالی که سه سال از ترور استاد ربانی میگذرد، اما این پرسشها هنوز بیپاسخ باقی ماندهاند:
ـ پروندۀ ترور استاد ربانی به کجا رسید؟
ـ حمیدالله آخندزاده که به عنوان مجری اصلیِ این ترور دستگیر شد، در کجا بهسر میبرد؟
ـ نقش رحمتالله واحدیار و محمدمعصوم ستانکزی از مقامات ارشد شورای صلح که زمینهساز مذاکره میان استاد ربانی و تروریستانِ طالب شدند، در این ترور چه بوده است؟
ـ توضیحاتِ وارثان خونی و تنظیمیِ استاد ربانی در مورد این پرونده چیست؟
Comments are closed.