گزارشگر:هارون مجیدی/ 1 میزان 1393 - ۳۱ سنبله ۱۳۹۳
شماری از استادان دانشگاه و پژوهشگران با استقبال از امضای توافقنامۀ تشکیل دولت وحدت ملی میان عبدالله عبدالله و اشرفغنی احمدزی میگویند که این دو تیم در زمینۀ حکومتداری با چالشهایی روبرو خواهند بود.
آنان همچنان میگویند، با امضای این توافقنامه افغانستان وارد مرحلۀ جدیدی شده است، اما اگر تعهد وجود نداشته باشد، این وضعیت از هم میپاشد.
داکتر طاهر هاشمی استاد دانشکدۀ حقوق دانشگاه کابل به روزنامۀ ماندگار میگوید: در شرایط کنونی، افغانستان با مشکلات زیادی دچار بود که باید به این بن بست خاتمه داده میشد و امضای این توافقنامه قدم مثبتی است که مردم را از لحاظ روانی اطمینان داد.
داکتر هاشمی همچنان میگوید: «انتخابات ما انتخابات ملی نبود؛ بل، بر بنیاد نفوذ رهبران قومی صورت گرفت که دستههای انتخاباتی با چینش بزرگان قومی تشکیل گردیده بود و در عین حال، حاکمیت ملی نادیده گرفته شد و حاکمیت سران قوم جانشین آن شد. چون قدم اول بر بنیاد قانون اساسی گذاشته نشده بود و این حکومت بر بنیاد توافقنامۀ سیاسی شکل گرفت.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه این دو دسته باید در آینده از خود گذری بیشتری کار بگیرند، افزود: در حال حاضر وارد مرحلۀ جدیدی شدهایم که با اندک بیمبالاتی ممکن است که ما را به بحرانهای سیاسی بزرگی مواجه سازد؛ اگر این دو نامزد نظام را به گونۀ درست پایهریزی نکنند این احتمال وجود دارد که باز هم به بیراهه برود.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: «امروزه هر دو تیم یکجا شده اند و منشای این یکجا شدن هم تقسیم قدرت و مقامات دولتی است و در این جا به دو نتیجه میرسیم، قدرت میان هر دو تیمی که آرزومند هستند تا قدرت را به دست آورند چگونه تقسیم میگردد و همچنان تقسیم کارهای کابینه میان هر دو تیم نیز از مشکلات دیگر خواهد بود.»
آقای هاشمی همچنان میافزاید: یکی از مشکلات دیگر این است که به نظر هر دو تیم، آنان آنقدر افراد شایسته دارند که دیگر به شایستههای ملی که جزء این دو دسته نبودند در قدرت سیاسی و کار برای ملت باقی نمیماند.
او تأکید میکند: «از همینجا است که بار دیگر دولت با این دو دسته از ملت جدا میشوند و ملت با تمام کسانی که با این دو دسته ارتباط ندارد و شایستهگیها و آرزو مندیهای دارند، جدا میمانند؛ یک فاصله میان دولت و ملت پیدا میشود و دولت منحصر میشود به کسانی که در هر دو دستۀ انتخاباتی فعالیتهای سیاسی انجام دادند و آنان را به قدرت رساندند.»
در عین حال، اکرام اندیشمند نویسنده و پژهشگر میگوید: چون انتخابات نتیجه نداشت و در آن تقلبات سازمان یافته صورت گرفت، حکومت وحدت ملی که تشکیل میشود بر بنیاد ناگزیریها و شرایط حساس افغانستان است.
آقای اندیشمند با بیان اینکه این احتمال وجود دارد که حکومت تشکیل شده چالشزا باشد، میافزاید: هیچگونه تضمینی وجود ندارد که دو طرفی که در پای توافقنامه امضا کرده اند متعهد باقی بمانند و این توافقنامه را به مرحله اجرا در آورند.
او میگوید: با تشکیل دولت وحدت ملی حمایت جامعۀ جهانی مجدداً کسب شد و تمام کشورهاییکه به افغانستان کمک میکردند دوباره تعهد سپردند که کمکهای خود را ادامه دهند و این بزرگترین شانسی است که برای افغانستان به وجود آمد.
آقای اندیشمند تأکید میکند: این مربوط میشود به رهبران هر دو تیم که تا چه حد از فُرصت به دست آمده در آینده استفاده میکنند.
آقای اندیشمند با بیان اینکه حکومت وحدت ملی باید اعتبار و اهمیت از دست رفتۀ نهادها و پروسههای ملی را اعاده نماید، میگوید: «این دو تیم باید نواقصیکه در گذشته وجود داشته را از میان بردارند؛ بهگونۀ مثال در عرصۀ انتخابات همان بیاعتباریییکه به دو نهاد ملی انتخاباتی به وجود آمده باید جبران شود، نواقصی که در قانون انتخابات وجود دارد باید برطرف شود؛ چون ما در آینده انتخاباتهای دیگری را در پیش رو داریم.»
او تأکید میکند: حکومت وحدت ملی باید توسعه و ثبات سیاسی و اجتماعی افغانستان را به شکل متوازن و عادلانه ادامه دهد و شکافها و عدم توازنیکه در گذشته وجود داشت را از میان ببرد.
آقای اندیشمند همچنان میگوید: تمرکزگرایی قدرت که حکومت را ناکارا ساخته بود مطابق این توافقنامه پست اجرایی که ایجاد میشود در واقع یک نوع تقسیم و تعادل قدرت را به میان میآورد و قدرت توزیع میشود و این مورد باید مطابق قوانینیکه در افغانستان وجود دارد، عملی شود.
در این حال، کاظمیه محقق استاد دانشگاه میگوید: حکومت وحدت ملی به ترتیبی که در افغانستان تشکیل شده است نمونۀ منحصر به فرد است، ما حکومتهای وحدت ملی را در دنیا شاهد هستیم که شرایط بسیار متفاوت دارند.
این استاد دانشگاه میافزاید: آنچه پیش از این گفته شده بود که حکومت وحدت ملی برای همه است که اگر این گونه شود که سراسر همکاری است و همه در این حکومت جایگاهی دارند.
اما، بانو محقق میگوید: «در این حکومت دو دستۀ انتخاباتی حضور دارند که پیش از آن در رقابت تنگاتنگ با هم قرار داشتند و حتا نسبتهایی را نیز به همدیگر دادند، آیا اینان میتوانند این برداشتهای ذهنی خود را بردارند و بعد از این به عنوان یک رفیق نه یک رقیب به همدگر نظر داشته باشند؟»
این استاد دانشگاه به اختلافات ایدیولوژیک میان هر دو دستۀ انتخاباتی نیز اشاره کرده، میگوید: دیده میشود در یک طرف بیشتر چپیهای سابق جمع اند در حالی که در طرف دیگر عمدتاً مجاهدین هستند که به نظر من چنانی که دیده میشود این تفاوتها کنار گذاشته نشده است که همکاریها را دشوار میسازد و شاید نتوانند همدیگر را بپیذیرند.
Comments are closed.