اصل طلایی برای دوام و بقای دولت وحدتِ ملی

گزارشگر:حلیمه حسینی / 9 میزان 1393 - ۰۸ میزان ۱۳۹۳

پس از ماه‌ها جنجال و کشمکش و فرو رفتن در فضای مبهم و نامطمین سیاسی، روز گذشته نقطۀ عطفی در تاریخِ کشور رقم خورد و قدرتِ سیاسی بدون بروزِ خون‌ریزی و خشونت انتقال یافت.
رنگِ خون و بوی باروت، از دیرگاهی‌ست که با سرنوشت مردمِ ما عجین شده است و از این‌رو یکی از بزرگ‌ترین آرزوهای شهروندان ما، اندیشیدن به فردای بدون جنگ و خون‌ریزی‌ست.mnandegar-3 تشکیل دولت وحدت ملی، بر گره کورِ انتخاباتِ ما در نهایت نقطۀ پایان گذاشت و دست‌کم بر روی کاغذ توافقاتِ خوبی صورت گرفت تا از این‌پس حکومت‌داری‌یی متفاوت از سال‌های گذشته را شاهد باشیم.
تحلیف رییس‌جمهور و رییس اجرایی کشور و معاونین‌شان، شکوه و عزت‌مندیِ قریب‌الوقوعی را به ملت نوید داد؛ عزت و سربلندی‌یی که فقط و فقط در سایۀ اتحاد و همدلی می‌تواند به‌دست آید. بدون شک طرحِ تشکیل دولت وحدت ملی، توانست اختلاف سلیقه‌ها، اختلاف روش‌ها و انحصارگرایی‌ها را به‌نوعی مدیریت کند و در نهایت بن‌بست انتخاباتی را بشکند و یک بارِ دیگر جامعۀ جهانی را به این باور برساند که افغانستان ظرفیت و پتانسیلِ بالایی برای تبدیل شدن به مکانی سرشار از امید و آرزو برای صلح و ثبات را دارد؛ مکان و جغرافیای امنی که بتواند صلح و ثبات را در منطقه و جهان تقویت کند و بازهم آن‌ها را متعهد به ایستادن در کنار افغانستان بسازد. مسلماً این دستاوردها و یا امیدواری‌ها، همه مرهونِ توافق و تفاهمی است که حولِ دولت وحدتِ ملی شکل گرفته است.
روز گذشته، سخنرانی رییس‌جمهور افغانستان یعنی داکتر اشرف‌غنی حکایت از روی دست داشتنِ برنامه‌یی جامع برای حرکت دادنِ افغانستان به سمتِ فرداهای بهتر داشت. اما این برنامه‌ها عملی نخواهد شد مگر این‌که رییس‌جمهور محترم، تمام توجه خود را برای ساختن زیرساخت‌هایی به خرج دهد که اگر وجود نداشته باشند، ساختِ رو بنا به شکلی که امروز ایده‌ال همۀ افغانستانی‌ها است، ناممکن خواهد شد. و برای آغاز همت گماشتن به ساختِ زیربناهایی که بتواند ترقی و توسعه را به کشور هدیه کند، هیچ اصلی مهم‌تر از حفظ دوام و بقای پیمانی که بر اساسِ آن دولت وحدت ملی شکل گرفته، وجود نخواهد داشت. بنابراین، نه داکتر عبدلله عبدالله به عنوان رییس اجرایی کشور و نه داکتر اشرف‌غنی به عنوان رییس‌جمهور، نباید به گروه‌ها و جریان‌های رادیکالی که در اطراف‌شان وجود دارند و یا ممکن است در روزهای آینده پیرامون‌شان حلقه بزنند، این اجازه را بدهند که اساس و بنای این وحدت و توافق را متزلزل سازند و دولت وحدتِ ملی را هنوز به اجرا و قوام نرسیده، با شکست مواجه کننـد.
حل بحران‌های سیاسی راه‌حل‌های سیاسی دارد و بدون شک ایدۀ تشکیل دولت وحدتِ ملی در زمانی مناسب توانست به بن‌بستی پایان دهد که ماندن در آن به نفعِ هیچ‌کس نبود و می‌توانست افغانستان را با بحرانی همه‌گیر مواجه سازد. اما باید از این‌پس سیاست‌مدارانِ ما متوجه این حقیقت باشند که اصل صداقت و پای‌بندی به تعهدات‌شان است که می‌تواند فضای سیاسیِ کشور را یک بارِ دیگر با اعتماد و باورمندی به هم، آکنده ساخته و وحدت و همگرایی را به ارمغان آورد. اگر مهره‌هایی که به هر نوعی توانسته‌اند به دولت وحدتِ ملی وارد شده و بازیگرِ میدان شوند، هر کدام با هر مقدار از قدرتی که به دست دارند، با نگاهی فرودستانه و یا نگاهی فریب‌کارانه به اطرافیان بنگرند و بخواهند با نادیده گرفتنِ آن‌چه که به آن تعهد کرده‌اند، اصل صداقت و اعتماد را خدشه‌دار سازند؛ بدون شک با هر حرکتِ خود جامعه را یک قدم به سوی بحران‌های عمیق‌تر و خطرناک‌تر سوق خواهند داد.
رییس جمهور نباید پس از ورود به ارگ به این فکر باشد که برندۀ میدان بوده و توانسته بر همۀ چالش‌ها فایق آید و بر اریکۀ قدرت تکیه زند؛ بلکه هر دو تیمی که دولت وحدتِ ملی را با فداکاری و درایت بنیان نهادند، باید متوجه و هوشیار باشند که از این‌پس، همۀ دشمنانِ صلح و ثبات در این کشور، دشمنِ شماره‌یک و قسم‌خوردۀ وحدتی خواهند بود که اگر بشکند، غرق شدنِ کشتی افغانستان بسیار سهل‌تر و سریع‌تر انجام خواهد شد. این وحدت و حکومت‌داری با این سیاق، ممکن نخواهد بود مگر این‌که اصل هر حرکت و تصمیم‌گیریِ سیاسی در سطوح مختلفِ اداره و حکومت‌داری کشور، مبنایی داشته باشد که آن مبنا فقط و فقط می‌تواند در نظر گرفتنِ اصل صداقت و تعهد به سند مورد توافقِ هر دو طرف برای تشکیل دولت وحدتِ ملی باشد؛ همان سندی که بر اساسِ آن اگر رفتار شود و در اجرای آن صداقت و تعهد به خرج داده شود، دولت وحدت ملی می‌تواند به یک الگوی پایدار حکومت‌داری نه تنها برای افغانستان، بلکه یک الگو و راه‌حلِ موفق برای دیگر کشورها که با مشکلات و چالش‌هایی نظیر افغانستان مواجه‌اند، مبدل شود. اما هر گونه سوءاستفاده و هر حرکتِ غیرصادقانه نیز می‌تواند طرفین را به‌هم بدبین سازد و در نهایت شکاف‌هایی را در بدنۀ نظام ایجاد کند که بیشترین نفع را دشمنانِ صلح و ثباتِ افغانستان خواهند برد و وعده‌ها و دورنماهای روشنی که روز گذشته رییس‌جمهور تازۀ افغانستان به مردمِ افغانستان و جامعۀ جهانی نوید داد را نقش بر آب خواهد کرد و طرح داشتنِ یک افغانستان توسعه‌یافته و مترقی را عقیم و ناکام خواهد ساخت.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.