گزارشگر:احمد عمران / 23 میزان 1393 - ۲۲ میزان ۱۳۹۳
این روزها افغانستان شاهد موجی از حملات مرگبارِ انتحاری و بمبگذاریهاست؛ حملاتی که بههدفِ نیروهای خارجی و یا داخلی صورت میگیرند ولی دردِ آن را شهروندانِ عادی میکشند. شهرهای بزرگ و پُرجمعیتِ کشور و بهویژه کابل، این روزها شاهد چنین حملاتی است؛ حملاتی که پس از روی کار آمدن حکومتِ جدید و امضای قرارداد امنیتی با امریکا و ناتو انجام میشوند.
هرچند توقع نمیرود که مشکلِ درازدامنی چون امنیت که مهمترین و اساسیترین دغدغۀ جامعه ظرفِ نزدیک به چهارده سال گذشته بوده، یکشبه حل شود؛ اما انتظار میرفت که با اقداماتِ جدیِ حکومتِ جدید، برای کاهش نگرانیهای امنیتی کارهایی صورت میگرفت.
حکومتِ جدید از آغاز به کار تا به حال دستورهایی را به هدفِ کاهش ناامنیها صادر کرده، اما آنگونه که حملات گروههای دهشتافکن نشان میدهند، هنوز امنیت در صدرِ فهرستِ نگرانیهای مردم قرار دارد.
امنیت در افغانستان از مقولاتِ چالشزا و بسیار پیچیده است که توش و توانِ حکومتِ گذشته را به فرسایش کشید و به عنوان اصلیترین معضل، خود را در برابرِ حکومتِ جدید قرار داده است. اینکه چهگونه باید امنیت را تأمین کرد، بزرگترین پرسشیست که در برابر حکومتِ جدید قرار گرفته و پاسخ قاطع و دقیق را میطلبد.
حکومتِ پیشین با وجود تلاشهای چندینساله نتوانست دستاورد ملموسی در راستای تأمین امنیت داشته باشد. یادم است که حامد کرزی در آغازین روزهای دورۀ دومِ ریاستجمهوریاش با اطمینان گفت که مردم در پایانِ دورۀ پنجسالۀ حکومتش شاهد تأمین کامل و سراسریِ امنیت خواهند بود. آقای کرزی فکر میکرد که تلاشهایش در راستای صلح ثمربخش خواهند بود و او این افتخار را در پایان مأموریتش به نامِ خود ضرب خواهد زد که صلح را در کشور تأمین کرده است. اما دیدیم که چنین نشد و یک بار دیگر سخنِ خردمندانۀ کارل پوپر فیلسوفِ معروفِ جهانِ سیاست به کرسی نشست، که نسبت به آینده هرگز نباید با اطمینان سخن گفت و سیرِ تاریخ را به گونۀ خطی تصور کرد. پوپر به این عقیده بود که جامعه را با مهندسیِ گام به گام باید مدیریت کرد و با هر گام باید دید که چه اتفاق افتاده و کاستیها و مشکلات چهگونه بررسی شدهاند.
مشکلات جامعه نیاز به مدیریت دارند و بدون مدیریتِ فعال هرگز نمیتوان انتظار بهبود وضعیت را داشت. آنچه که حکومتِ آقای کرزی از آن بهشدت رنج میبُرد، عدم مدیریتِ فعال و حسابشده در مورد حل مشکلات کلانِ کشور بود. آقای کرزی فکر میکرد با مهمانی دادن و حُسن نیت میتوان به امنیت رسید. آقای کرزی سیاست را بد فهمیده بود و به همین دلیل روزی که مأموریتش به عنوان رییسجمهوری پایان یافت، کشوری را به تیم جدید سپرد که همچنان در بند مشکلات و ناتواناییهای روزهای پس از سقوط رژیم طالبان بود. اما امنیت در این میان همچنان جایگاه نخست را دارد.
تأمین امنیت در افغانستان نیاز به تفکر و برنامهریزی دارد و بدون آنها نمیتوان در این زمینه موفقیتی بهدست آورد. معضل امنیت در افغانستان بدون برآورد جوانب خارجیِ آن به موفقیت منجر نمیشود. هنوز چند روزی از آغاز به کار حکومتِ جدید نگذشته است که شاهد موضعگیری خصمانۀ برخی گروهها در پاکستان نسبت به آن هستیم. وقتی گروهها و نهادهایی در کشورِ همسایه در هماهنگی با نیروهای مخالفِ مسلح دم از همکاری میزنند، باید نسبت به وضعیت امنیتی در کشور نگران بود.
بهتازهگی، جمعیت اسلامی پاکستان در یک نشستِ علنی نسبت به امضای قرارداد امنیتی افغانستان با امریکا موضعگیری کرده است. در این نشست به صورتِ واضح جنگ علیه افغانستان تبلیغ و تشویق شده و از گروههای تندرو در آن کشور خواسته شده که به جنگِ افغانستان بروند. وقتی وضعیت اینگونه است، بدون شک با مهمانی دادن و مهمانی رفتن مشکل حل نخواهد شد و به تبع آن، بحرانِ ناامنی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
حکومت جدید نیاز دارد که استراتژیهای گذشته در مورد بهبود وضعیتِ امنیتی را مورد بازنگری دقیق قرار دهد و در بسا از موارد از آن استراتژیها عبور کند. معضل جنگ در افغانستان بزرگتر و خطرناکتر از چیزی است که گاهی برخی از دولتمردان با سادهلوحی تلاش دارند آن را کوچک جلوه دهند. ابعاد بحران امنیتی زمانی مشخص میشود که تحرکات در آن سوی مرزها به صورتِ موشکافانه مورد توجه جدی قرار گیرند. اگر حکومتِ جدید بخواهد با همان سازوکارهای فرسوده و ناکام همچنان به حل مشکلاتِ امنیتی خوشبین باشد، پس نسبت به آیندۀ امنیت در کشور نباید زیاد خوشبین بود.
اشتباهاتِ گذشته درس خوبی برای دولت وحدتِ ملی است. گذار از مراحل عاطفی حل بحران امنیتی، به تدبیر و مدیریتِ خلاقانه نیاز دارد که تنها در همکاری و قاطعیتِ برخوردهای حکومت جدید امکانپذیر است. از جانب دیگر، همگام با آن باید در سیاستهای خارجی حل بحران امنیتیِ کشور نیز توجه صورت گیرد. سیاستِ منطقهیی و دیپلماسی کشور به گونهیی باید عمل کند که به تغییراتِ لازم در عرصۀ امنیت منجر شود. همفکری و همیاری در میان نهادهای امنیتی و سیاستگذاریهای خارجی میتوانند وضعیت را به گونۀ مطلوب تغییر دهند. آنچه که در روزهای اخیر در کابل و برخی از کلانشهرها شاهد آن هستیم، میتواند بهشدت بر وجهۀ حکومتِ جدید تأثیراتِ منفی بهجا گذارد و به همین دلیل، از حالا باید تدبیر دقیق و همهجانبه را اتخاذ کرد. زیرا در غیر این صورت، حکومت جدید نیز به همان بیماری بیتفاوتی و راهکارهای ناکارآمد دچار خواهد شد.
Comments are closed.