بخش نخست

اخراج شدن واقعاً دردناک است و شاید بتوان گفت می‌تواند یکی از بدترین اتفاقاتی باشد که ممکن است در زنده‌گی هر فردی پیش بیاید، اما ممکن است همیشه بدترین اتفاق نباشد و خودش مقدمۀ یک اتفاقِ خاص در زنده‌گی و کار حرفه‌یی باشد؛ اتفاقی که زنده‌گی را زیر و رو و فرد را تبدیل به یک آدمِ موفق می‌کند. گاهی یک تلنگرِ درست و حسابی لازم است تا یاد آدم بیاورد که چه توانایی‌هایی دارد و می‌تواند چه کارها بکند. در این‌ نوشته ماجرای زنده‌گی ۹ نفر که از کارشان اخراج شدند و همین اخراج باعث شد دست به کار بزرگی بزنند، آمده است؛ ۹ نفری که هرکدام نه تنها توانستند به فردی مشهور و موفق تبدیل شوند، بلکه از ثروت‌مندترین مردمان جهان هم محسوب می‌شوند.
خانم رولینگ شما اخراجید!
کارفرمایانِ خانم جی.کی.رولینگ عقیده داشتند او بیش از اندازه روی ایده‌های داستانی وقت می‌گذارد و خوب به کارش نمی‌رسد. خانم رولینگ به عنوان منشی در یک دفتر بین‌المللی در لندن کار می‌کرد، اما همیشه رویای نویسنده شدن در سر داشت. او وقتی پشت کمپیوتر سر کارش نشسته بود، پنهانی می‌نوشت و در رویاهایش به دنبال یک نوجوانِ خاص به نام هری پاتر می‌گشت. اما درنهایت کارفرمایانش شاکی شده و او را اخراج کردند. او توانست تا ۲ یا ۳ سال با کار کردن‌های پراکنده زنده‌گی‌اش را بگذراند تا این‌که تصمیم گرفت روی نویسنده‌گی متمرکز شود. امروز او به عنوان خالق هری پاتر یکی از میلیاردرها و یکی از موفق ترین نویسنده‌گان جهان است.
والت دیزنی بی‌استعداد در انیمیشن!
آقای والت دیزنی شما به اندازۀ کافی برای خلق شخصیت‌های کارتونی خلاقیت ندارید و ما نمی‌خواهیم با شما کار کنیم. با این جمله بود که آقای والت جوان و البته معروف‌نشده از کار خود اخراج شد. کارفرمایان او در کانزاس سیتی استار عقیده داشتند او کمبود قدرت تخیل دارد و نمی‌تواند ایده‌های خوبی ارایه دهد. البته این اخراج، آخرین شکستِ او نبود؛ به استخدام یک شرکت ساخت انیمیشن به نام «او.گرام» درآمد و باعث برشکسته‌گی آن‌ها شد. تا این‌که خودش تصمیم گرفت دیدگاه‌هایش را به یک فضای پرسود یعنی هالیوود وارد کند؛ او و برادرش به کالیفرنیا نقل مکان کرده و شروع به ساخت سری کارتون‌های موفق خود کردند.
برای عشق به نوشتن چند بار اخراج شد
مجلۀ معروف نیویورکر، ترومن کاپوتی را بعد از این‌که به شاعر معروف رابرت فراست توهین کرد، با فضاحت بیرون کرد. اما این اولین اخراجِ ترومن کاپوتی نبود. او از دبیرستان هم به دلیل بردن مجلات اخراج شده بود.