گزارشگر:شنبه 29 قوس 1393 - ۲۸ قوس ۱۳۹۳
اظهارات رحمتالله نبیل سرپرست ریاست عمومی امنیت ملی در مجلس نمایندهگان، بسیاری از سوالهای شهروندانِ کشور را در پیوند به گسترش ناامنیهای اخیر پاسخ داد.
پیش از اینکه جلسۀ استیضاح سری شود، آقای نبیل از ناتوانی نیروهای امنیتی و نیز عدم داشتن تجهیزاتِ کافی سخن گفت که باعث شده طالبان در برخی از مناطق پیروزیهایی حاصل کنند. او همچنان از فعالیتِ ۱۰۷ مرکز تروریستی در اطراف شهر کابل و ۱۰۳ گروه مسلحِ غیرقانونی یادآوری کرد که نیروهای امنیتی از مهارِ آنها عاجز اند.
این اظهارات از یکسو، افشای مشکلات امنیتیِ پایتخت و برخی دیگر از نقاط کشور است، اما از سوی دیگر مایۀ شرمساری حکومتیست که همواره وعدۀ تأمین امنیتِ سراسری را داده است.
شاید در هیچ کجای دنیا، نهادهای امنیتی اینگونه دستکم گرفته نشدهاند. افغانستان تنها کشوریست که مردمش به دلیل ضعف مالیِ نهادهای امنیتی کشته میشوند. در اکثر کشورها بودجۀ نهادهای امنیتی و استخباراتی از تمامی نهادهای دیگر به مراتب بیشتر و اضافهتر است. به دلیل اینکه امنیت، متضمنِ هر گونه توسعه و پیشرفت است و این امر را شاید سیاستمردانی که حتا یک قبیلۀ کوچک را اداره میکنند نیز بهخوبی بدانند. اما سوگمندانه که مقامات سیاسیِ کشور هنوز به این نکته پی نبرده اند.
ناتوانیهای نهادهای امنیتی، چند مسأله را بهدرستی روشن میکند.
نخست اینکه برخورد ادارهچیانِ کشور با مسالۀ امنیت بهشدت سیاسی است. چندی پیش وقتی بودجۀ سال ۱۳۹۴ از سوی مجلس سنا رد شد، دلیلش آن بود که بودجۀ برخی از کدهای مخصوص، بهمراتب بیشتر از وزارتخانهها و اداراتِ مهمی چون امنیت، برآورد شده بود. گاهی هم دیده شده که به یک دلیلِ سیاسی و یا قومی، یک نهاد مشخص برای پیشبردِ اهدافِ گروهی از سوی حکومت ساخته شده و سالانه میلیونها دالر بودجه داشته است. به عنوان نمونه، میتوان از بورد کرکت یاد کرد که در قالب جداگانه با هزینۀ میلیونی بر بنیاد اهدافِ کاملاً گروهی فعالیت دارد. این در حالیست که بخشهایی از امنیت ملی کشور به گفتۀ آقای نبیل، در خانههای کرایی وظایفشان را پیش میبرند.
نکتۀ دیگر، افشای خزعبلاتگوییهای کشورهای همکار است. اینکه ایالات متحده پیوسته تأکید کرده که نیروهای امنیتی افغانستان را تجهیز کرده است، حرف مفتی بیش نبوده. زیرا در عمل مشاهده میکنیم که ارگانهای امنیتیِ افغانستان هنوز از تجهیزات کافی برخوردار نیستند و این میرساند که ایالات متحده در این ادعایش صادق نبوده است.
مشکل سوم اما مسالۀ فساد است که به نظر میرسد بیش از همه امنیتِ کشور را صدمه رسانده است. این موضوع بماند که بسیاری از عاملانِ عملیاتهای انتحاری با دادن رشوه خود را به اهدافشان میرسانند، به گفتۀ آقای نبیل حتا مواد سوختِ اسکنرهای امنیتی در دروازههای شهر کابل نیز دزدی میشود. جای بسیار تأسف است که فساد چنان در تار و پود نهادهای کشور رخنه کرده که فاسدان حتا از تیلِ اسکنرها هم چشم نمیپوشند.
حالا سوال این است که آقای غنی وقتی از تأمین امنیت دم میزند، چهگونه میتواند با این مشکلات فراگیر مبارزه کنـد؟
مشکلات موجود در نهادهای امنیتی بماند، دولت کنونی حتا تا هنوز نتوانسته استراتژی دولت را در برابر طالبان تدوین کند. تنها تفاوتِ برخورد آقای کرزی و اشرفغنی با طالبان در این است که آقای کرزی طالبان را «برادران ناراضی» میخواند و آقای غنی «مخالفین سیاسی».
سرپرست امنیت ملی خود از نبود یک استراتژی مبارزاتی علیه طالبان شکایت میکند، آیا این سخن را رییس جمهور نمیتواند بشنود؟
اکنون بهجرأت میتوان حکم کرد که راز گسترشِ ناامنیها خیلی پیچیده نیست. روش باز شدنِ گرههای کور آن، پیش چشمِ ما قرار دارد اما کو ارادهیی که آن را باز کند؟!
Comments are closed.