در مسـیر پیروزی

گزارشگر:حامد علمی - ۰۷ میزان ۱۳۹۱

بخش بیـست‌وچهارم
ز: تبلیغات موثر
زمانی که عملیات نظامی بالای شهر خوست آغاز گردید؛ حکومت موقت، گروه‌های جهادی و نهضت مقاومت دارای سازمان‌ها و آژانس‌های خبررسانیِ موثر و بااعتبار شده بودند. اگرچه این آژانس‌ها به صورت جداگانه و بدون هماهنگی عمل می‌کردند، اما هر کدام به نحوی صدای مجاهدین و جبهات را به گوش جهانیان می‌رسانید و اخبار پیروزیِ مجاهدین را با آب‌وتاب نشر می‌کردند. نشر اخبار عملیات و پیروزی‌های مجاهدین نه تنها باعث بلند رفتنِ روحیات آن‌ها می‌شد، بلکه به همان اندازه روحیه ضعیف حکومت را بیشتر تضعیف می‌کرد.
ریاست خبررسانی افغانستان اسلامی یا اداره خبررسانی حکومت موقت، میدیا، در پیشاپیش کاروان مبلغین جهاد قرار داشت. طوری که در صفحات قبلی ذکر گردید، داکتر نجیب لفرایی، وزیر اطلاعات و فرهنگ حکومت مجاهدین، که به‌نام وزارت دعوت و ارشاد اسلامی یاد می‌شد، شخصاً رهبری میدیا را به عهده داشت و در کنار آقای منهاج، رییس آن اداره، شب و روز تازه‌ترین اخبار را از اطراف شهر خوست به‌دست می‌آورد و منتشر می‌ساخت.
در کنار میدیا، آژانس خبررسانی افغان یا “افغان‌نیوز ایجنسی” به رهبری استاد قریب‌الرحمن سعید، به‌طور منظم گزارش‌ها را از جنگ خوست به نشر می‌رسانید. اگرچه این آژانس به حزب اسلامی افغانستان به رهبری انجنیر گلبدین حکمتیار نزدیک بود و بیشتر گزارش‌های آن گروه را نشر می‌کرد، اما در عملیات خوست از موثریت خاص برخوردار بود.
آژانس خبررسانی اسلامی افغان به رهبری محمد یعقوب شرافت که برادرزاده مولوی محمدیونس خالص رهبر حزب اسلامی افغانستان بود نیز، گزارش‌های منظم از عملیات خوست به نشر می‌رساند. اخبار این آژانس اهمیت بیشتری را پیدا نموده بود؛ زیرا قوماندان مولوی جلال‌الدین حقانی مربوط حزب اسلامی خالص بود و از طرف دیگر، این آژانس با قوماندانان برجسته مولوی حقانی و جبهات او تماس نزدیک داشته در وقتی کوتاه اخبار را انتشار می‌داد.
در کنار این آژانس‌های خبری، مرکز اطلاعاتی افغان به ریاست آقای نعیم مجروح و معاونیت آقای زرغون‌شاه شینواری (که هر دو از دوستان نزدیک مولوی حقانی بودند) و مرکز نشراتی افغان به ریاست آقای سید داوود مشهور به حاجی داوود، به وجه احسن گزارش‌ها و مصاحبه‌های قوماندانان مجاهدین در اطراف خوست را منعکس می‌ساختند.
برعلاوه این آژانس‌ها، دفاتر اطلاعاتی مولوی جلال‌الدین حقانی و موجودیت شخص خسته‌گی‌ناپذیر مانند مولوی محمدیعقوب شریعت‌یار در میرانشاه و ضابط محمدعمر در پشاور نیز قابل یادآوری است. مولوی شریعت‌یار همه‌روزه حتا حوالی ساعت ۳ صبح، خبرنگاران مقیم پشاور و اسلام‌آباد را در جریان آخرین تحولات قرار می‌داد. چون نام‌برده عالم دین بود و برای ادای نماز تهجد، نیمه‌شب از خواب بیدار می‌شد، بنابراین خبرنگاران را حتا در همان نیمه‌شب‌ها از جریانات باخبر می‌ساخت. خبرنگاران آن‌زمان به شوخی می‌گفتند که مولوی شریعت‌یار ساعت ۳ صبح تلیفون می‌کند و ما را از خواب بیدار کرده می‌گوید: “امشب عملیات مهمی انجام نگرفت و قرار به قراری است.”
در کنار ده‌ها ژورنالیست آژانس‌های خبری مجاهدین، می‌خواهم نام چند ژورنالیست افغانستانی را ذکر کنم که در کنار مجاهدین خوست ایستادند و تا سقوط آن‌شهر، با فداکاری در راه انتشار اخبار جنگ، مساعی به خرچ دادند.
یکی از آن ژورنالیستان، مرحوم میرویس جلیل بود که به گونه منظم به آن ولایت سر می‌زد و خبرنگاران غربی را داخل جبهات رهنمایی می‌نمود. میرویس در انتقال و یا به اصطلاح قاچاق خبرنگاران به داخل افغانستان، مهارت فراوان پیدا کرده بود و حتا با مسوولین پوسته‌های نظامی پاکستان که در طول راه پشاور – میرانشاه و مرز افغانستان جابه‌جا بودند و نمی‌گذاشتند غربی‌ها به سرحدات بروند، آشنا شده و با دادنِ تحایف و ایجاد رابطه نزدیک با آن‌ها، موفقیت زیاد به‌دست آورده بود.
به همین ترتیب، ژورنالیستان باسابقه و ورزیده کشور ما؛ آقایان اکرام شینواری، عبدالحی ورشان، احمدمسعود و شیرمحمد اعتباری که هر یک به‌طور مستقل برای آژانس‌های جهانی کار می‌کردند، در راه انتشار اخبار جنگ، شجاعت و فداکاری فراوانی نشان دادند.
ح: مداخله در امور مخابراتیِ حکومت کابل
یکی از عواملی که به نظر نگارنده در سقوط شهر خوست موثر واقع شد، مداخله مخابراتی در مکالمه‌های حکومت کابل بود. چنان‌که یکی از موسسات خیریه بین‌المللی در پشاور و داخل افغانستان که تازه به فعالیت آغاز کرده بود، دو تن از جوانان افغانستانی را مسوول مخابره‌های‌شان تعیین نموده بود. آن دو جوان که نخواسته‌اند اسم‌های‌شان برده شود، با استعداد فوق‌العاده و استفاده از پیشرفته‌ترین وسایل مخابراتی آن‌زمان، توانسته بودند جریان مکالمه‌های حکومت کابل را کشف و مختل سازند. آن‌ها دور از چشمان مسوولین دفتر، شب و روز در پشت مخابره‌های‌شان وظیفه اجرا می‌کردند و مخابره‌های حکومت را در شرایط حساس قطع می‌نمودند. یکی از آن جوانان، نگارنده را به دفتر خویش دعوت نمود و عملیه مداخله، مختل و قطع نمودنِ مخابره نیروهای کابل را عملاً به نمایش گذاشت. آن‌ها ادعا می‌کردند که گاهی افسران و مسوولین مخابره‌های حکومت کابل در خوست و گردیز، دست به تضرع و زاری می‌زنند و از ما می‌خواهند که از خط آن‌ها دور شویم و عده‌یی از آن‌ها هم تسلط عصبیِ خویش را از دست داده، به دشنام دادن و ناسزا گفتن می‌پردازند. آن‌ها اضافه می‌کردند که با مهارت بسیار، پارچه‌های موسیقی را داخلِ مکالمه‌های مخابراتی آن‌ها می‌سازیم و برای ساعت‌ها، جریان مکالمه مخابراتی حکومت را مختل یا قطع می‌کنیم.
ط: عفو عمومی
یکی از عوامل دیگری که مجاهدین را در جنگ خوست به پیروزی رسانید، اعلان عفو عمومی و پای‌بندی به آن بود. مجاهدین اعلام کردند که تمام ملیشه‌ها و سربازان در خوست در صورتی که از جنگ دست بکشند، مورد عفو قرار می‌گیرند. اگرچه گزارش‌هایی از خشونت در برابر افسران و سربازان بعدها منتشر شد، اما این گزارش‌ها در مقایسه با خشونتی که گویا مجاهدین در تورخم و ثمرخیل نشان داده بودند، بسیار کمرنگ بود. فرار سربازان و افسران و ملیشه‌ها، از یک‌طرف روحیه سایر مدافعین حکومت را ضعیف می‌ساخت و از طرف دیگر، نشر مصاحبه‌های آنان مبنی بر پای‌بندیِ مجاهدین به اعلان‌شان، سایرین را به فرار تشویق می‌کرد.
اگرچه صدها سرباز و افسر در جریان جنگ خوست، قربانی اعمال انتقام‌جویانه عده‌یی از مجاهدین شدند، اما به‌طور کلی رهایی چهار جنرال حکومت و صدها سرباز و افسر نشان داد که مجاهدین از خشونت کار نگرفته و به تعهدشان عمل نموده‌اند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.