گزارشگر:چهار شنبه 24 جدی 1393 - ۲۳ جدی ۱۳۹۳
جان کری در سفری که به پاکستان داشت، خواستار مبارزۀ پاکستان با همۀ گروههای افراطی شد و گفت که گروههایی که منافع افغانستان، پاکستان و هندوستان را تهدید میکنند، منافع امریکا را نیز تهدید میکنند و از پاکستان خواست که با این گروهها مبارزه کند و نفش بارزی در مبارزه علیه تروریسم داشته باشد.
این اظهاراتِ آقای کری پس از سفر او به هند صورت میگیرد و نیز بعد از آن مطرح میشود که کاخ سفید از جمله باراک اوباما چندی پیش گفته بود پس از سال ۲۰۱۵ آنانی که علیه منافع امریکا قرار نگیرند، از نظر این کشور تروریست نیستند و امریکا بعد از سال ۲۰۱۵ طالبان را هدف قرار نمیدهد. این مسأله سبب بحثهایی در افغانستان شد و این پالیسی امریکا بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت آنهم بعد از امضای سند امنیتی میان افغانستان و امریکا.
حالا آقای کری وزیر خارجۀ امریکا در سفری که به پاکستان داشته، با خانوادههای قربانیانِ یک مکتب در پیشاور که یکماه پیش مورد حملۀ طالبان پاکستانی قرار گرفت، ابراز همدردی کرده است. او در این سفرش گفته که گروههای افراطی باید به صورت یکسان مورد هدف قرار گیرند. او تأکید کرده که گروههایی چون طالبان افغان و پاکستانی، شبکۀ حقانی و لشکر طیبه، منطقه و جهان را تهدید میکنند، از اینرو همه مسوولیت داریم که تضمین کنیم این گروهها جای پا باز نمیکنند، بلکه عقب زده میشوند.
این اظهارات مقام امریکایی از دو جهت قابل تأمل است. نخست اینکه آیا آنچه جان کری میگوید، استراتژی امریکا را در مبارزه با تروریسم تشکیل میدهد یا آنچه باراک اوباما قبلاً بیان داشته است؟ اگر استراتژی امریکا سخنان جان کری است، پس صحبتهای اوباما را چه باید تعبیر کرد؟
مردم افغانستان توقع دارند که بعد از امضای سند امنیتی با امریکا، این کشور افغانستان را در زمینههای مبارزه با تروریسم بهشدت یاری رساند و اجازه ندهد یک بار دیگر افغانستان محل تجمع و تمرکزِ نیروهای تروریست شود.
اگر صحبتهای آقای جان کری ناشی از احساسات او نسبت به رویداد مدهشی که چندی پیش در پاکستان اتفاق افتاد، نباشد و اگر صحبتهای او ناشی از خط سیاسی پاکستان در برابر طالبان پاکستانی بعد از آن رویداد نباشد، بدون شک میشود آن را سیاستِ امریکا در مبارزه با تروریسم خواند. اما اگر برعکس، این اظهارات عاطفی و سیاسی باشد، استراتژی مبارزه با تروریسم نیز در سخنان اوباما نهفته خواهد بود.
اکنون که پاکستان عزمِ مبارزه با طالبان را اعلان کرده است، بدون شک افغانستان به عنوان مرکز اصلیِ این طالبان مورد توجه قرار خواهد گرفت و حضور بیش از حدِ این گروهها سبب خواهد شد که حتا کشورهای همسایه و آسیای میانه نیز ناامن گردد. در چنین شرایطی، افغانستان باید اطمینان حاصل کند که جهان و بهخصوص قدرتهایی که سنگ مبارزه با تروریسم را به سینه میکوبند، تا آخرِ این داستان در کنار افغانستان قرار میداشته باشند.
بحث صلح در افغانستان هم زمانی عملیست که امریکا و پاکستان به یک تفاهمِ مشترک به منظور ایجاد ثبات و امنیت در این کشور برسند.
پیشنهاد ما این است که دولت باراک اوباما سیاستش را در برابر تروریسم و گروههای دهشتافکن شفاف سازد؛ در غیر آن، تروریسم در آستین هر کسی که پروریده شود، سرانجام خود او را نیش میزند و این تجربه نباید یک بار دیگر تکرار شود.
مسلماً رویدادهای تروریستی در سراسر جهان، یکی به دیگری ارتباط دارند و تقویت تروریسم در یک نقطه از جهان میتواند همۀ دنیـا را متأثر سازد. پاکستان باید درک کند که استفاده از تروریسم در جهت تطبیق سیاست خارجی، کارِ ناصوابیست و این ابزار هر لحظه میتواند در مقابلِ خودش قرار گیرد و نتایج برعکس بهبار آورد.
Comments are closed.