گزارشگر:منو چهر - ۰۸ میزان ۱۳۹۱
رییسجمهور کرزی در شصتوهفتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، یکبار دیگر نشان داد که شخصی بسیار موقعیتناشناس و ناتوان در اجرای مسوولیتهاییست که بر دوشش نهاده شده است. جناب آقای کرزی در سخنرانی کلی و بیمایهاش، فرصتی را از دست داد که سایر روسای کشورها، نظیر رییسجمهور ایران و رییسجمهور پاکستان، از آن سودها بردند و حرفهای نظام و مردمشان را به گوش دنیا رساندند. در این سخنرانی آشکارا واضح گردید که آقای کرزی، قدمی از محور منافع پاکستان بیرون نمینهد و حرفی بیان نمیدارد که خاطر عزیزِ همسایۀ برادر آزرده گردد.
جای چند نکتۀ بسیار مهم در سخنرانی جناب کرزی خالی بود که تصور میرود آگاهانه بر آن هیچ تاکیدی صورت نگرفت.
نخست آنکه انتظار میرفت رییسجمهور در پی موشکپراکنیهای دو سال اخیر پاکستان، تاکید جدی بر محکومیتِ آن داشته باشد؛ طوریکه در همین اواخر بازهم شلیک چندصد موشک پاکستان بر خاک افغانستان، مردم ولایتهای شرقی و جنوب شرقی را بیخانمان کرده است. با آنکه گفته میشود وزارت خارجۀ افغانستان از این عمل پاکستان به شورای امنیت سازمان ملل شکایت برده است، اما توقع آن بود که رییس جمهور بر این عمل پاکستان انگشت گذاشته و آن را موکداً محکوم میکرد. اما رییسجمهور تنها ضمن برادر خواندن آن کشور، یک اشارۀ کوچک به مساله کرد که آنهم به گونهیی نبود که جایگاه مدعی بودنِ افغانستان را نشان دهد.
موضوع دیگر، مسالۀ حمایت پاکستان از تروریسم منطقه و طالبان بود که جناب رییسجمهور ما بیآنکه انگشت خود را آشکارا به سوی طرف دعوایش ببرد، مثل همیشه از سیاست تضرع استفاده کرد و خواهان همکاری پاکستان شد. آقای کرزی مثل همیشه با کلیگویی، دشمن را مشخص میکند. آنجا که میگوید: «تروریسم در دهات و قصبات افغانستان ریشه ندارد و هرگز نداشته است. تمام منابع تروریسم و مراکز حمایتی آن در خارج از سرحدات افغانستان قرار دارد؛ بنابرین برای حفظ امنیت جامعۀ جهانی از تهدید تروریسم، مردم افغانستان نباید دیگر مجبور شوند که در جنگ علیه تروریسم قربانی دهند و بارِ این جنگ را بر شانههایشان حمل نمایند.
بهخاطر احترام به قربانی و سرسپردهگیهای بیشمار مردم افغانستان و قربانیهای جامعۀ جهانی، این جنگ با تروریسم باید به منابع اصلی آن کشانیده شود تا نتایج موثری را در قبال داشته باشد.»
در حالی که آقای کرزی هیچ اشارهیی به کشور پاکستان نمیکند، هر شنوندهیی تلویحاً فکر میکند که آقای کرزی اشاره به پاکستان دارد؛ اما همین که جناب رییس جمهور این سخنان را ادامه میدهد، چنین برداشتی منتفی میشود. چنان که میگوید:« ما آرزو داریم تا جمهوری اسلامی پاکستان منحیث کشور همسایه، نقش مهم خویش را در راه برقراری صلح و پایان جنگ ایفا نماید. در سالهای اخیر از نزدیک با برادران پاکستانی ما به خاطر جلب حمایتشان از پروسۀ صلح افغانستان در گفتوگو بوده ایم. ما به این باوریم که این گفتوگوها برای امنیت خود پاکستان، تمام منطقه و فراتر از آن حیاتی میباشد.
ما در روابط برادرانۀ خویش با پاکستان کاملاً متعهد هستیم، اما از چالشها نیز آگاهی داریم که ممکن است فضای باور و اعتماد میان ما را زیان برساند.»
اینگونه سخن زدن، حرف کلیشه و دایمی جناب رییسجمهور بوده که از آغاز ریاستش تا کنون، در هر مناسبتی در مورد پاکستان بیان داشته است. در حالی که جای آن بود، به جای این کلیگوییهای بیفایده، چهار کلمه حرف حسابی را به گوش سران کشورهای سازمان ملل میرساند که لااقل در درازمدت بر روند اوضاع کشور اثر میگذاشت.
در سخنان جناب رییس جمهور هنوز هم صحبت از برادری است؛ برادرییی که فقط کارد را به استخوان مردم افغانستان رسانده است. رییس جمهور با آنکه در ادامۀ این صحبتها، از پروسۀ صلح و شهادت استاد ربانی سخن گفت، اما هرگز از طراحان ترور استاد و همکاری نکردنِ پاکستان در امر دستگیری و یا شناسایی قاتلان استاد ربانی سخن نگفت. چون در آن صورت، مساله روشنتر میشد و پاکستان واکنش نشان میداد. رییس جمهور کسی نیست که با یادآوریِ اینگونه قضایا، اذهان جامعۀ جهانی را متوجه دخالتها و جنایتهای زنجیرهیی پاکستان بسازد.
موضوع دیگر، برائت دادن پاکستان از زبان رییسجمهورش بود که آشکارا پاکستان را یک کشور همکار در امر مبارزه با ترویسم بینالمللی خواند، خلاف آن چه در عمل آن کشور انجام میدهد. آقای زرداری از قربانیهایی صحبت کرد که ظاهراً پاکستان در راه مبارزه با تروریسم داده است و حتا او تلویحاً از نقش نداشتنِ پاکستان در حمایت از تروریسم سخن گفت. جای آن داشت که جناب رییس جمهور کرزی به سخنانِ او نیز میپرداخت، اما سوگمندانه اجازه داد که آقای زرداری در مجمع عمومی سازمان ملل، یک بار دیگر توجه جامعۀ جهانی را به معصومیت ظاهریاش جلب کند.
بنابراین، روشن است که جناب رییسجمهور آگاهانه نمیخواهد منافع پاکستان را زیر سوال ببرد و به گمان قوی، این برنامه نیز از سوی همراهان و همکارانش تدارک دیده شده است؛ زیرا چنین متنهایی را که هم لعل بهدست آید و هم خاطر یار نرنجد، تنها همین دوستان پاکستانیمآبی که مثل مار بر گردِ آقای کرزی چنبر زدهاند، میتوانند تهیه کنند.
Comments are closed.