گزارشگر:سه شنبه 21 دلو 1393 - ۲۰ دلو ۱۳۹۳
در پنجاهویکمین نشست امنیتیِ مونیخ در آلمان آشکار شد که توجه جامعۀ جهانی به افغانستان کمتر شده و به عبارت دیگر، کشورِ ما از اولویتِ جامعۀ جهانی افتاده است.
طبیعیست که افتادنِ افغانستان از اولویت جامعۀ جهانی، خبرِ خوشی نیست؛ اما باید بررسی کرد که کدام عوامل سبب شدهاند افغانستان از دایرۀ توجه جهـان خارج شود. شاید رویدادهایی که در دیگر نقاطِ عالم رخ میدهند، یکی از عواملِ تغییر در اولویتهای جهان باشد؛ ولی با توجه به تمرکز تهدید تروریسم در کشور ما، عقلانی نیست که افغانستان از اولویت جامعۀ جهانی بیـرون شود.
جدا از اینکه بگوییم کدام عوامل سبب افتادنِ افغانستان از اولویت جهان شدهاند، باید به جامعۀ جهانی خاطرنشان بسازیم که فراموش کردنِ افغانستان و افتادنِ آن بار دیگر به کام تروریسم، دردِسرِ بزرگِ دیگری را برای نظام بینالملل تولید میکند و دنیـا نباید با این از نظر انداختنها، شمشیرِ تروریسم را به جانِ افغانستان تیزتر بسازد.
البته از نظر انداختن افغانستان، عواملِ زیادی دارد؛ یکی از این عوامل، سیاسی مینماید؛ زیرا به نظر میرسد که افغانستان وارد فازِ جدیدی از بازیهای منطقهیی شده و احتمال میرود که در مرکزِ این بازیها برای ناامن شدنِ منطقه محصور بماند.
قراین نشاندهندۀ آن است که تصمیمگیرندهگانِ بزرگِ جهانی و منطقهیی میخواهند افغانستان را به کانونِ بنیادگرایی و قطبِ اصلیِ تولید و صدورِ تروریسم به دیگر نقاطِ جهان بهویژه کشورهای آسیای میانه، تبدیل کنند تا حدی که حتا روسیه نیز از پیـامدهای آن در امان نماند. بیتوجهی به افغانستان و تقویت تروریسم و گسترش دامنۀ ناامنیها به شمال، نقطۀ عزیمتِ این رویکردِ کلان است. اگر چنین باشد، قصۀ داعش و داعشیان در افغانستان بهتدریج بالا میگیرد و مناطق زیادی از کشور ناامن خواهد شد.
یکی دیگر از عواملی که سبب افتادنِ افغانستان از اولویتِ جامعۀ جهانی خوانده میشود، این است که افغانستان نتوانست از مناسباتِ سنتی و قبیلهییِ خویش به معیارهای مدرن و دموکراتیک گذارِ موفقانه داشته باشد و انتخاباتی را برگزار و دولتی را سرِپا کند که تمثیلکنندۀ ارزشهای مدنی و نوین باشد و حتا نتوانست بر اساسِ توافقنامۀ سیاسیِ پس از انتخابات، بنیاد حکومت و دولتی را پی بریزد که نمایانگرِ وحدت ملیِ افغانستان به معنای واقعِ آن و آغازی دوباره برای جبرانِ ناکامیهای گذشته باشد.
دولت فعلی، بسیار زود در تطبیقِ توافقنامۀ سیاسی و تحققِ وعدههای خود، ناکام از آب برآمد و در سطح ملی و بینالمللی باعث یأسِ حامیانِ خود شد. یکی دیگر از ناتوانیهای عمدۀ دولت فعلی، در امر ایجاد اصلاحات در نهادهای انتخاباتی به ظهور رسید و سبب انتقادهای شدیدِ داخلی و بینالمللی شد. اکنون موج اعتراضاتِ خفته و آشکارِ مردم در داخل کشور احساس میشود و هرکس بهنحوی از دولتِ کنونی مأیوس و عصبانی به نظر میرسد. هرچند این موارد روی هم میتوانند چهرۀ نامطلوبی را در سطح بینالملل از افغانستان به نمایش بگذارند، اما دلیل اصلی افتادن افغانستان از اولویت جامعۀ جهانی نمیتواند باشد.
رویدادها و تحرکاتِ اخیر در کشور، حکایت از آن دارند که بهزودی افغانستان به نقطۀ اتصالِ همۀ گروههای تروریستیِ دنیا بدل خواهد شد و طالب و داعش در نهایت در یک سنگر علیه امنیتِ مردمِ ما قرار میگیرند، اما در عوض پاکستان به عنوان یک کشور نسبتاً امن در منطقه ظاهر خواهد شد.
آنچه گفته شد، بی هیچ مبالغهیی، پیشبینی آینـدۀ نه چندان دورِ ما مبتنی بر تحلیلِ اوضاعِ کنونی بود و بدون شک دولت افغانستان میتواند با روی دست گرفتنِ سیاستها و تمهیداتِ لازم، از وقوعِ چنین اتفاقی جلوگیری کند. بر رهبرانِ دولتِ فعلیست که کیاست به خرج دهند و سرنوشتِ شومِ تدارکدیده برای ما را به انجامی نیک و خوشیُمن بدل سازند.
Comments are closed.