گزارشگر:شنبه 25 دلو 1393 - ۲۴ دلو ۱۳۹۳
هفتۀ گذشته، افغانستان میزبان معاونان وزارتهای خارجۀ کشورهای پاکستان و چین در نشستی زیر نام نخستین گفتوگوهای استراتیژیکِ سهجانبه بود.
شکی نیست که اینگونه نشستها «کاری» عنوان میشوند و به خاطر راهیابی به صلح در افغانستان تدارک دیده میشود؛ اما در این نوع نشستها، صحبتهای اصلی در پشت درهای بسته و به دور از چشم رسانهها و عموم صورت میگیرد و تأثیرات آن پسانتر معلوم میشود و خبر آن هم بعدها به نشر میرسد.
این نشست، آنهم با توجه به نزدیکیییکه دولت افغانستان با پاکستان پیدا کرده است، نگرانیهایی را به وجود آورده است.
چنانکه دیده میشود پاکستان در این نشست، از دست بالایی برخوردار بوده است؛ زیرا هم افغانستان بیپرده روابطش را با پاکستان چنان نزدیک و خودی ساخته است که نمایندۀ پاکستان حتا خودش را در کابل مهمان هم احساس نمیکند و نیز حضور چین، به عنوان متحد استراتژیک پاکستان در این نشست، سبب جرئت بیشتر پاکستانیها در ابراز نکات اصلیشان شده باشد.
البته واضح است که پاکستان در برابر صلح افغانستان، در روند جدید، شرطهای خودش را دارد؛ شرطهای پاکستان چه در حال و چه در گذشته روشن بوده و هیچگاه در هیچ شرایطی تغییر نمیکند و این برای پاکستان از گذشته تا اکنون سیالیافته و قطعی بوده است.
از جمله: افغانستان باید پالیسی خارجی پاکستان را در تامین رابطه با جهان به خصوص با هند لحاظ کند؛ چنانکه داکتر اشرفغنی اخیراً در پس زدن کمکهای هند به افغانستان لحاظ کرد.
شرط دیگر پاکستان، در شرایط کنونی، این است که افغانستان به عنوان پیشزمینههای صلح، باید از روی کارآمدن چهرههای مربوط به جریان مقاومت برضد طالبان در قدرت به خصوص در نهادهای امنیتی خودداری کند؛ شرطیکه اکنون عملیشده بهنظر میرسد.
مورد دیگر این است که افغانستان از معادنیکه به استخراج داده شده است، به پاکستان سهم بدهد و نباید معادن کشور را بدون مشوره با پاکستان، به هیچ کشوری قرار داد و واگذار کند.
پاکستانیها بارها در همه دیدارهای شان با مقامهای افغانستان و نشستهای خصوصی غیررسمی گفته اند که پاکستان توانایی کنترل طالبان را در افغانستان دارد؛ اما هنوز افغانستان فرصت آن را به پاکستان مساعد نکرده است.
اما حالا پاکستانیها، از نوع روابطشان با حکومت آقای غنی خوشحال هستند و این روابط را بیپشینه میخوانند و مطمئن اند که دولت جدید همکار خوبی با پاکستان خواهد بود. آن کشور میخواهد اطمینان یابد که منافعاش در دولت کنونی افغانستان حفظ میگردد و نیز اصرار دارد که پاکستان تعیینکنندۀ جنک و صلح به میل خودش در افغانستان باشد و تصمیم بگیرد و دولت کابل به عنوان دستنشانده و مجری سیاستهای آن کشور عمل کند.
اما مردم افغانستان به جمهوری مردم چین که حالا برای گفتوگوهای صلح پا پیش مانده است، باور دارند که پکن میتواند به گونۀ صادقانه برای ایجاد ثبات در افغانستان موثر واقع شود.
در عین حال، خواست مردم افغانستان از دولت چین این است که پاکستان را وادار سازد تا در آوردن صلح در افغانستان صادق باشد.
مردم افغانستان حالا از چین انتظار دارند که قبول خواستهای نامشروع پاکستان را تنها عامل برای آمدن صلح در افغانستان قلمداد نکند؛ زیرا مردم افغانستان صلح را در بدل اسارت نمیخواهند و نباید دستیافتن به صلح دستآوردی در برابر تسلیمدادنِ مردم و کشورما به پاکستان باشد.
زیرا، آنگونهکه پرویز مشرف در تازهترین اظهاراتش تصریح کرده است، پاکستان تنها از افغانستان تحت کنترل خودش حمایت میکند؛ افغانستانیکه در آن به قول او، اقوام غیرپشتون نقشی نداشته باشند و نیز سیاست افغانستان در رویارویی با هند قرار داشته باشد. متأسفانه این مسأله شامل استراتژی اصلی پاکستان است که باید چین به آن توجه کند. زیرا بیم آن میرود که دولت افغانستان آهستهآهسته به کام پاکستان فرو برود. چیزی که مردم هرگز به آن تن نخواهند داد.
Comments are closed.