احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 28 دلو 1393 - ۲۷ دلو ۱۳۹۳
بخش نخست
شیوا امینی ـ کارشناس ارشد مشاوره
استرس یکی از واژههاییست که با کمترین تغییرات از زبان انگلیسی به زبانهای دیگر راه پیدا کرده است.
همۀ ما واژۀ «استرس» را در زندهگی روزمره بارها و بارها به کار بردهایم، اما این واژه در روانشناسی چه معنایی دارد؟ آخرین باری که از واژۀ استرس استفاده کردید، چه زمانی بود؟ اگر امروز نبوده باشد، قطعاً طی همین چند روز گذشته بوده. شاید شما هم از خودتان پرسیده باشید که این «استرس» چیست که وقتی اتفاق خوشایندی مانند ازدواج برای ما پیش میآید، میگوییم استرس داریم، وقتی رخدادی ناراحتکننده مانند آسیب به دوستی رخ میدهد، میگوییم استرس داریم و حتا گاهی وقتی هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده، مانند وقتی که منتظر برگزاری مصاحبۀ شغلی هستیم، باز هم احساس میکنیم استرس داریم. اصلا آیا استفاده از واژۀ «استرس» در همۀ این موقعیتها درست است؟
اگر نگاهی به تاریخچۀ واژۀ استرس بیندازیم، متوجه میشویم که این واژه پیش از اینکه در روانشناسی کاربرد داشته باشد، در مهندسی و فیزیک استفاده میشده است. به این معنا که فشاری که به ماده وارد شده و باعث تغییر شکل در آن میشود را استرس مینامند؛ اما این اصطلاح، در روانشناسی نخستینبار توسط هانس سلیه در ۱۹۳۶ به کار گرفته شد. البته سلیه از این اصطلاح برای توصیف واکنشهای متعدد فرد در رویارویی با محرکهای محیط استفاده کرد؛ اما واقعیت این است که تعریف او بیش از حد گسترده و البته تا حدی نیز مبهم بود.
بعدها تعاریف دقیقتر و مشخصتری از این واژه بیان شده است. برای نمونه، استپتوی استرس را به این شکل تعریف کرده است: «هنگامی که الزامات مربوط به یک فعالیت، فراتر از تواناییهای فردی و اجتماعی افراد است، پاسخهایی ارایه میشوند که به آن استرس میگویند.»
جالب آنکه استرس یکی از واژههایی است که با کمترین تغییرات از زبان انگلیسی به زبانهای دیگر راه پیدا کرده است. در واقع نه تنها تجربۀ استرس جهانشمول است، که خود این اصطلاح نیز جهانشمول و فراگیر شمرده میشود! اما بگذارید کمی روی تعریفِ استرس و ابعاد این تعریف تأمل کنیم.
یک
در ارتباط با همین تعریف، ذکر چند نکته ضروری است. همانطور که از مثال نیز متوجه شدهاید، ادراک استرس میتواند از فردی به فرد دیگر تفاوت داشته باشد. مثلاً برای فردی که به تازهگی گواهینامۀ رانندهگی گرفته، راندن موتر برای مسافتی کوتاه نیز تجربهیی توانفرسا و پراسترس است، اما همین کار برای رانندهیی ماهر و باتجربه، هیچ استرسی به دنبال ندارد. بر همین مبنا نیز قضاوت دربارۀ وجود استرس در یک موقعیت و داشتن برآوردی از میزان آن، نیازمند این است که ما بتوانیم آن موقعیت را از دریچۀ چشم دیگری تماشا کنیم.
Comments are closed.