احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:پاینده محمد رهیاب(علی آبادی)/ چهار شنبه 27 حوت 1393 - ۲۶ حوت ۱۳۹۳
خداوند حکیم زمان را به شب و روز ماه و سال، تفصیل و تجزیه نموده تا انسانها در کار و پیکار زندهگی، حرکت در جهت کمال و درنهایت ابراز وجود به عنوان اشرف مخلوقات، فعالیتهای گذشته اش را محاسبه نموده و برای ادامۀ سیر تکاملی خویش، برنامهریزی کنند.
بنابراین ضرورت احساس میشود که آغاز هر فصلی از زمان، واضح و آشکار گردد تا همه بدانند که سفر زندهگی را چه اندازه طی کرده اند و فرصت باقی مانده تا پایان راه چهقدر خواهد بود.
با استفاده ازاین فصل بندی زمانی است که انسان میتواند آنچه در گذشته انجام داده است را محاسبه کند وبرای کارهایی که در آینده قرار است انجام دهد، برنامهریزی نماید.
هرگاه چنین است ناگذیر باید زمان را شناخت و فصلهای سال را ازهم تفکیک کرد. اگر چنین نکنیم یا نتوانیم ، محاسبه کارهای گذشته و برنامه ریزی برای آینده، نا ممکن خواهد بود.
در قسمت جداساختن فصول متفاوت زمانی، باید گفت که شب و روز را خالق هسنی بهوسیله تاریکی و روشنی ازهم جداساخته است؛ اما ماه گذشته را ازماه بعدی و سال قبل را ازسال آینده، چگونه میتوان مجزانمود؟
باید گفت که نظر به اهمیت موضوع و به منظور آگاه ساختن همهگان از تحویل ماه و فصل و سال، رشتهای ازعلوم بشری به نام «علم نجوم» وجود دارد. دانشمندان این شاخه از علوم، به مطالعۀ فلکیات پرداخته، نظر به حرکت وضعی و دورانی زمین به دورخود و خورشید و تغییر وضعیت جوی، لحظۀ تحویل سال را تعیین نموده و آن را به چهار فصل «بهار، تابستان، خزان و زمستان» تقسیم کرده اند که هرفصل با فصل دیگر متفاوت میباشد.
و اما لحظۀ جدایی میان سال گذشته و آینده و فصول چهارگانه، برای عوام به آسانی قابل درک نیست.
بناً ایجاب میکند با ابراز احساسات و اجرای حرکات غیر عادی، همهگان را از آغاز سال یا فصل جدید آگاه ساخت تا بهخود آمده ضمن مرور به گذشتۀ خودشان، کارهای قابل اجرا درآینده را زمانبندی کنند.
براساس همین ضرورت، گذشتهگان ما دقیقأ از(۵۶۹۴) سال قبل، روز نخست سال را بهنام روز نوروز، جشن میگرفتند. علاوه بر نوروز، نخستین روز ماهها و فصلها را نیز، بهنامهای جشن مهرگان، خوردادگان، مردادگان، آدرجشن، شب یلدا وخرم روز، با خوشی و سرور آغاز میکردند.
این جشنهای باستانی که براساس ضرورت ایجاد شده و ادامه داشت، در دوره اسلامی نیز تداوم یافت وحضرت محمد(ص) با آن مخالفت نکرده است.
درتائید این ادعا به روایت ذیل توجه کنید:
عبدالصمد بن علی از جد خود روایت کرده است که: در نوروز جام سیمینی که پر از حلوابود، برای پیامبر(ص) هدیه آوردند و آنحضرت پرسید:« این چیست؟»
گفتند: عید بزرگ ایرانیان است. فرمود: « آری، دراین روز بود که خداوند(ج) عسکره را زنده کرد» پرسیدند: عسکره چیست؟ فرمود: « عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ، ترک دیارکرده و سربه بیابان نهادند. وخداوند به آنان گفت: بمیرید! بمردند. پس آنهارا زنده کرد و ابرها را فرمود که برآنان ببارند . از این روست که پاشیدن آب دراین روز، رسم شده است». سپس از حلوا تناول کرد وجام را میان اصحاب خود تقسیم کرد وگفت:« کاش هر روز به ما نوروز بود».
گذشته از آنچه در مورد فلسفه وجودی و اهمیت نوروز تذکرداده شد، جشن گرفتن نوروز در واقع ادای شکرانه نعمتهای الهی است. نوروز نه جشن منحصر به مسلمانان است و نه عید ویژه مجوسیان. نوروز دراصل عیدطبیعت وجشن بی ضرر کشت و کار است که هیچ گروهی نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
در فصل بهار، طبیعت دوباره زنده میشود ونباتات یا گیاهان، با برگ و بار و گلهای رنگارنگ زمین را با بهترین پوشش مزین میسازد. دراین فصل، تمام آفریدههای آفریدگار جهان در روی زمین، احساس زندهگی دوباره میکنند وحتا خزندهها و پرندهها مانند مورچه ها و پرستوها، از خواب زمستانی بیدار شده و با ترک لانه های شان به منظور استفاده از هوای فرحت آفرین و نسیم روحبخش بهار و تهیه لوازم برای زندگی نوین خویش، در زمین و هوا پراکنده می شوند.
وقتی در فصل بهار نباتات زنده میشود و زندهجانها از خواب گران بیدار شده وحیات دوباره را از سر میگیرند، پس چرا انسانها بهعنوان بهترین مخلوقات، فصل بیداری را درک نکرده و از خواب یکساله بیدار نشوند؟
با توجه به زنده شدن طبیعت در بهار، تجلیل از نوروز،هماهنگی با طبیعت تلقی می شود، و مخالفت با نوروز، مانند شنا در جهت مخالف جریان آب، محکوم به شکست بوده و با عدم پذیرش جامعه، مواجه خواهد شد.
پس بیایید همه با هم گذشته را به بایگانی تاریخ بسپاریم و به خاطر ساختن آیندۀ توأم باصلح و ثبات و امنیت پایدار و جامعۀ مملو از رفاه معیشتی و برخوردار از اقتصاد کافی، درسطوح مختلف فردی و گروهی، طرح کاری داشته باشیم.و آن را برای تطبیق در سال۱۳۹۴ خورشیدی، زمان بندی کنیم.
وقتی موفق به طرح و برنامۀ کاری برای آینده گردیدیم، این سوال مطرح میشود که آغاز تطبیق آن بهصورت دقیق، چه زمانی خواهد بود؟
دراینجا باید گفت که روز نوروز یا اول حمل سال۱۳۹۴، روز فراموش ناشدنییی است که همۀ مردم اعم از مردان و زنان و کودکان، از خانههای شان بیرون آمده و با لباسهای رنگارنگ همگون با چمنزارها، روی سبزه زارها آرمیدند و همگام با پرندههای خوش خط و خال در هوا و خزندههای گوناگون در روی زمین، به جشن و پایکوبی پرداختند.
درست همین روز، روز آغاز زندهگی نوین و برنامهکاری سال پیش روست.
پس فرخنده باد نوروز، برای تمام کسانیکه زنده بودن را برای زندهگی کردن میخواهند.
بحث مان را در باره نوروز، با چند قطعه شعر از شعرای بزرگ خراسان زمین، پایان میدهیم:
سعدی شیرازی:
آدمی نیست که عاشق نه شود فصل بهار
هرگیاهی که به نوروز نجنبد حطب است
عطار نیشاپوری:
دل عطار چون گل نوروز
تازگی میدهد زشبنم عشق
عنصری بلخی:
نوروز بزرگ آمد آرایش عالم
میراث به نزدیک ملوک عجم ازجم
ظهیرالدین فاریابی:
میمون و خجسته باد برتو
نوروز بزرگ و روز تحویل
امیر خسرو دهلوی:
قمریان گشته غزلخوان یکطرف
پردۀ نوروز را بنواخته
هاتف اصفهانی:
ز فیض ابر آزاری زمین مرده شد زنده
ز لطف باد نوروزی جهان پیر شد برنا
مأخذ این مقاله کتابی است به نام(سلام بر نوروز آریایی) تالیف: داکتر صاحب نظر مرادی. ناشر: انتشارات سعید، تاریخ چاپ: تابستان ۱۳۹۰خورشیدی، کابل.
Comments are closed.