دربارۀ «ماجرای بازندۀ خوشحال»؛ ارل استنلی گاردنر، ترجمۀ رامین آذربهرام

گزارشگر:حمیدرضا امیدی سرور/ یک شنبه 16 حمل 1394 - ۱۵ حمل ۱۳۹۴

mnandegar-3از اعضای مجلۀ بلک‌ماسک بود که در نیمۀ نخست قرن بیستم، انقلابی در ادبیات پولیسی به‌راه انداختند. هرچند چهره‌های پیشروِ این جریان، دشیل همت و ریموند چندلر بودند، اما ارل استنلی گاردنر و یا هوراس مک کوی و… نیز به فراخورِ اهمیت و سبک و سیاقِ خاص کارشان، سهمی در این جریان داشتند که نقطۀ پایان بر دوران طلایی ادبیات پولیسی اروپایی گذاشت و جهت ادبیات پولیسی را که پیش‌تر از اروپا به امریکا بود، از امریکا به اروپا برگرداند.
به این ترتیب، ادبیات پولیسیِ جدیدی شکل گرفت که با واقعیت‌های جاری در زنده‌گی مردمِ زمانۀ خود نسبت مستقیم داشت. این ریالیسم و اجتماعی‌گری در قالب رمان‌های نوار نویسنده‌گان امریکایی، به جدیت ادبیات پولیسی در نزد صاحب‌نظران انجامید.
ارل استنلی گاردنر به سال ۱۸۸۹ در ماساچوست امریکا به دنیا آمد و همان‌جا هم کودکی و نوجوانی‌اش را گذراند و سپس به مدرسۀ حقوق رفت. بعد از دانشگاه، دفتر وکالتی برای خودش دست‌وپا کرد، اما شیفتۀ داستان‌نویسی بود. در اوقات بیکاری‌اش شروع به نوشتن داستان کوتاه کرد. از تجربیات خودش به‌عنوان یک وکیل در داستان‌نویسی استفاده کرد و همین باعث شد که حاصل کارش با دیگران متمایز باشـد.
بعد از مدتی فعالیت پراکنده در نشریات مختلف، به بلک‌ماسک رفت که در روزگار خود نشریه‌یی معیار برای داستان پولیسی بود. استفاده از تجربه‌های خود و خلق یک وکیل زبردست به نام «پری میسـون» در آثارش، از همان ابتـدا توجه و علاقۀ مخاطبان را برانگیخت و ازآن‌پس وکیل (پری میسون)، یک منشی و یک کارآگاه (پل دریک) به شخصیت‌های ثابت آثارِ او بدل شدند و شهرتی جهانی و فوق تصور برای او، کتاب‌هایش و مهم‌تر از همه، خود شخصیت داستانیِ پری میسون به دست آمد.
در شهرت ارل استنلی گاردنر همین بس که به دلیل استقبال آثارش، قریب به صد و پنجاه داستان پولیسی و صد اثر وسترن به نگارش درآورده است و اما در این میان، پری میسون و رمان‌هایی که این شخصیت در آن‌ها حضور دارد، در شهرت و اعتبار، متمایز از دیگر آثار او هستند.
او در نوشتن داستان‌های پولیسی همانند اکثریت قریب به اتفاق هم‌نسلانش، از بداعت‌های سبکیِ چندلر و همت تأثیر فراوان گرفته بود، هرچند که این تأثیرپذیری مانع به‌کار انداختن خلاقیت و استفاده از ویژه‌گی‌های سبکی خاصِ خود او نشد.
رمزگشایی از پرونده‌های گوناگون در آثار او به شیوه‌یی تازه و منحصربه‌فرد انجام می‌شد و در رمان‌های او، بخش قابل‌توجهی از رخداد‌ها در جلساتِ دادرسی می‌گذشت که پرداخت توأم با جذابیتِ چنین جلساتی به دلیل سکون حاکم بر صحنه، کار ساده‌یی نبود.
شهرت شخصیت پری میسون در دهۀ پنجاه میلادی به حدی بود که فلم‌ها و سـریال‌های بسیاری بر اساس این شخصیت و رمان‌های ارل استنلی گاردنر ساخته شدند. پُربیراه نیست اگر بگوییم این وکیل بی‌آن‌که وجود خارجی داشته باشد، در میانۀ قرن بیستم از معروف‌ترین وکلای جهان به شمار می‌رفت که ماجراهایش در قالب رمان‌ با تیراژهای میلیونی به فروش می‌رسید.
سریال پری میسون در ۱۳۰ کانال تلویزیونی پخش شد و با بیش از ۲۷۰ قسمت، سال‌ها مردم کشورهای گوناگونِ جهان ـ از ‌جمله ایران پیش از انقلاب ـ را به خود مشغول کرد. با این‌حال، رمان‌های ارل استنلی گاردنر به تعداد انگشت‌شماری به فارسی برگردانده شدند که این نکته با توجه به خیل رمان‌های پولیسیی که در آن سال‌ها ترجمه و منتشر می‌شدند، کمی عجیب است. در حالی در همان سال‌ها از رمان‌های این نویسنده روزانه ده‌ها‌هزار نسخه در امریکا به فروش می‌رفت.
ماجرای بازندۀ خوشحال از جمله موفق‌ترین رمان‌های پولیسیِ او محسوب می‌شود که در میان همین تعدادِ اندکی که از آثار او به فارسی برگردانده شده، این رمان دو بار به فارسی درآمده است. یک‌بار با عنوان «بازندۀ خوشبخت» و این‌بار عنوان «ماجرای بازندۀ خوشحال» که این دومی که به همت نشر مروارید با ترجمۀ رامین آذربهرام منتشر شده و از کیفیتِ درخورِ اعتناتری هم از لحاظ ترجمه و هم به لحاظ سر و شکلِ ظاهری کتاب، برخوردار است.
در این رمان پری میسون با پرونده‌یی متفاوت روبه‌رو می‌شود، او بی‌آن‌که چیزی از پرونده بداند، حتا از ماجرای دادخواست و محکومین اطلاعی داشته باشد، مأموریت پیـدا می‌کند که در دادگاه بنشیند به گفت‌وگوهای ردوبدل شده گوش کند و برداشتِ خود را از آن‌چه می‌گذرد، اعلام کند.
اما اندکی بعد او در می‌یابد که اصل ماجرا، حکایت تصادفی منجر به مرگ است که متهم چیزی از آن به یاد نمی‌آورد؛ پری میسون رفته‌رفته کشف می‌کند که در شب حادثه متهم پشت فرمان نبوده و یک زن آن را می‌رانده و… .
ارل استنلی گاردنر که در سال ۱۹۷۰ درگذشت، وصیت کرده بود بعد از مرگ جسدش را بسوزانند و بر فراز مجمع‌الجزایر باجا در جنوب کالیفرنیا به باد بسپارند.
الف کتاب/ مد و مه، ۲۶ شهریور ۱۳۹۳

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.