عـدولِ فاجعه‌بار از سیاستِ بی‌طرفی

گزارشگر:چهار شنبه 19 حمل 1394 - ۱۸ حمل ۱۳۹۴

حبیب حکیمی – تحلیل‌گرِ مسایل خاورمیانه

 

ثروتمندترین کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس به رهبری سعودی با پیشرفته‌ترین ابزارهای نظامی به مصافِ یکی از فقیرترین و محروم‌ترین کشورهای جهان رفته‌اند و در این کشور با اقلیتِ زیدی‌مذهبِ حوثی می‌جنگند؛ حوثی‌هایی که قرن‌ها بر سرزمین‌شان حاکم بودند و در کنار سنی‌ها به‌آرامی می‌زیستند؛ حوثی‌هایی که با حملۀ نظامیِ جمال عبدالناصر رهبر ناسیونالیست و توmnandegar-3سعه‌طلبِ مصر و پولِ سعودی در دهۀ شصت میلادی به حکومتِ هشتصدسالۀ آن‌ها در یمن پایان داده شد و افسران نظامی سنی‌مذهب، قدرت را به‌دست گرفتند و از آن به بعد، از هرگونه تبعیض و بی‌عدالتی علیه آنان دریغ نکردند و جغرافیای حضورِ آنان در این کشور را که از زیباترین بخش‌های یمن بود، به منطقه‌یی متروک تبدیل کردند که در آن نه بانگِ عدالت بود و نه رنگِ آبادانی.
حوثی‌ها سال‌ها شلاقِ ستم را برگرده‌های‌ خویش تحمل کردند تا این‌که کاسۀ صبرشان لبریز شد و خواستار رفعِ ستم از خود با استفاده از ابزارهای مدنی شدند. اما وقتی دیدند که این ابزارها پاسخ‌گو نیستند، دست به عصیان زدند و دولت را به چالش کشیدند و رییس‌جمهور را مجبور به فرار از پایتخت و بعدتر فرار از کشور کردند.
به هر حال، بحران یمن، نتیجۀ تراکمِ عواملِ متعدد از جمله دهه‌ها حاکمیتِ استبدادی و مداخلۀ کشورهای منطقه و فرامنطقه است که هر کدام در پی منافعِ خود در این کشور استند و آن را به صحنۀ کارزارِ نیابتیِ خویش تبدیل کرده‌اند. زمانی که حوثی‌ها پایتخت را تصرف و به سوی جنوب حرکت کردند، سعودی‌ها که از مدت‌ها قبل آرزوی سلطۀ کامل بر یمن را داشتند، هراسان شده، به بهانۀ دفاع از مرزهای‌شان و نیز به بهانۀ دفاع از حرمین، در کنار متحدین عربی و حامیان غربی‌شان، دست به اقدام نظامی علیه آنان زدند. و هم‌اکنون سعودی و ایران ـ که هر دو به‌دلیل سیاست‌های مذهبی‌شان در صدد توسعۀ نفوذ خود در کشورهای اسلامی هستند ـ یمنِ زخم‌خورده را به صحنۀ جنگِ نیابتیِ خود تبدیل کرده‌اند که بهای سنگینِ این کشاکش را فقط مردم یمن می‌پردازند.
امروز یمن دچار بحرانِ عمیقی شده است که در آن بازیگرانِ منطقه‌یی می‌خواهند با حمایت از گروه‌های مختلفِ درگیر، منافع استراتیژیکِ خویش را تأمین کنند. هم‌اکنون رژیم‌هایی علی‌الظاهر به‌خاطرِ تأمین عدالت در یمن دست به کار شده‌اند که خود بیشترین‌بی‌عدالتی و تبعیض را بر اتباعِ خویش روا می‌دارند و کوچک‌ترین مخالفتی را نیز برنمی‌تابند.
اما نشانه‌های ناکامی و بی‌سرانجامیِ حملۀ نظامیِ کشورهای عربی به یمن از همین حالا آشکار شده است. عربستان سعودی که که رهبریِ این جنگ را به عهده دارد، از همان آغاز در صدد پیدا کردنِ متحدینی بیرون از منظومۀ کشور‌های عربی بوده تا از یک‌سو بتواند این جنگ را فراعربی و مشروع نشان بدهد و از سوی دیگر، نیروهای مرتزقه را از کشورهای دیگر مانند پاکستان وارد سازد تا در صورتِ دست زدن به حملۀ زمینی، هزینۀ انسانی آن بر دوش اینان بیـندازد.
حملۀ نظامی کشورهای عربی به رهبری سعودی به یکی از فقیرترین کشورهای جهان که در آن نهاد دولت فرو پاشیده و گروه‌های متعدد در برابرِ یکدیگر صف‌آرایی کرده‌اند، بحران را پیچیده‌تر از گذشته کرده است. زیرساخت‌های اقتصادی و نظامیِ ضعیف و متلاشی‌ِ یمن را نابود، و شکاف‌های اجتماعی و مذهبی را عمیق‌تر، و روحیۀ نظامی‌گری و جنگ‌طلبی را تقویت کرده است.
عربستان به اقدامِ ماجراجویانه‌یی دست زده است که عواقب وخیمی برای آن و منطقه خواهد داشت؛ اقدامی که انگیزه و بهانۀ لازم برای مداخلۀ ایرانی‌ها در حمایت از حوثی‌ها را فراهم کرده و به اختلافات مذهبی در جهان اسلام دامن می‌زند؛ امری که تبعاتِ آن دامنِ سعودی را هم خواهد گرفت. چنان‌که کشتار شیعیان زیدی در یمن، احساسات شیعیانِ جنوبِ عربستان را به‌شدت برانگیخته و آتش زیر خاکستری برای حکومتِ آل سعود رقم زده است.
حملات هوایی سعودی و متحدانش منجر به پیـروزی نخواهد شد و منافع استراتژیکِ‌ عربستان را تأمین نخواهد کرد؛ بل آن را به مخاطره نیز خواهد انداخت. با توجه به مهارت‌های جنگی و انگیزۀ قوی حوثی‌ها و متحدین‌شان، در صورتِ راه ‌افتادن نبرد زمینی در جغرافیای پیچیدۀ یمن، عربستان خساراتِ سنگینی را متحمل خواهد شد و سرانجام میدانِ جنگ را ترک خواهد گفت. زیرا برتری نظامی هوایی در هیچ جنگی بدون داشتنِ نیروهای وفادار و مجهز در زمین، پیروزی به بار نیاورده است.
دولت سعودی خواسته است که در این جنگ متحدانی از جنوبِ آسیا هم داشته باشد و از افغانستان هم خواستار کمک شده. متأسفانه ریاست‌جمهوری به این خواست پاسخ مثبت داده است. اما حمایت دولت افغانستان از عربستان فاقد مشروعیت دینی، اخلاقی و سیاسی است. وارد شدنِ افغانستان ـ به عنوان یک کشور فقیر و بحران‌زده که تا هنوز هزاران زخم بر پیکر دارد ـ به یک جنگِ نیابتی به نفعِ سعودی کاملاً به دور از عقلانیتِ سیاسی و منشِ اخلاقی است. شاید دولت افغانستان بتواند اجرِ مالی‌یی در ازای حمایت از سعودی کسب کند؛ اما مسلماً این پاداش در مقایسه با تبعات ویران‌گرِ این عمل، هیچ به حساب می‌آید.
افغانستان به عنوان یک کشور فقیر و بحران‌زده از سالیان متمادی، سیاستِ بی‌طرفی در روابط خارجی داشته و اندک‌عدول از این خط مشی، فاجعه‌بار تمام شده است. قضیۀ یمن نیز می‌تواند عدولی فاجعه‌بار از سیاستِ بی‌طرفی برای ما باشد. به یاد داشته باشیم که بخشِ قابلِ توجهی از جمعیتِ افغانستان را شیعیان تشکیل می‌دهند و ایران به عنوان نمایندۀ قدرتمند جهان تشیع، از نفوذ مذهبی و استخباراتیِ فراوان در کشور برخوردار است و قضیۀ یمن در واقع رویارویی عربستان با ایرانِ شیعی و قرار گرفتنِ ما در کنار سعودی، جنگیدن و دشمنی با ایران تلقی می‌گردد؛ کشوری که ـ علاوه بر اشتراکات فرهنگی و تمدنی بی‌شمار ـ نزدیک به دو میلیون مهاجر در آن داریم. خوب است که دولت افغانستان با توجه به این مسایل، دوراندیشی به خرج دهد و تا دیر نشده، از این عدولِ فاجعه‌بار از سیاستِ بی‌طرفی انصراف دهد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.