احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 29 حمل 1394 - ۲۸ حمل ۱۳۹۴
وضعیت در ولایت بدخشان، وارد مرحلۀ خاصی شده است. طالبانِ این ولایت عمدتاً بیرقشان را سیاه ساختهاند و مردم را تهدید میکنند که حمایتشان را از داعش اعلان کنند.
شهروندانِ ولایت بدخشان بهخصوص ولسوالی وردوج و جرمِ این ولایت، در این روزها روزگارِ سختی را میگذرانند. گزارشها میرسانند که نیروهای مسلحِ تروریست در این ولایت، مجهز به جنگافزارهای پیشرفتهیی شدهاند که قبلاً در دستِ ارتش ملی قرار داشت. دست یافتنِ این گروهها به منابع و امکانات نظامیِ ارتش در این ولسوالیها، دشمنان را به یک قدرت تبدیل کرده است.
هنوز اختلاف در مورد تعداد سربازان و افسرانِ شهید شدۀ ارتش در ولسوالی جرمِ بدخشان ادامه دارد؛ اما قدر مسلم این است که دهها نفرِ دیگر به اسارت طالبانِ داعششده و نیروهای القاعده ـ که آنان نیز در هر کجا به داعش تغییر نام میدهند ـ درآمدهاند.
آنگونه که منابع میگویند، همین اکنون تعدادی از اتباع ازبکستان، تاجیکستان و ایغورهای چین در ولایت بدخشان بهخصوص در دو ولسوالی ناامنِ وردوج و جرم، حضور دارند. این عده عمدتاً از پاکستان به این مناطق ارسال شدهاند. اما مشکل اینجاست که بعد از رویداد بدخشان، هنوز هم هیچ عملیاتی بههدفِ ریشهکنسازیِ نیروهای دشمن راهاندازی نشده و هیچ فرمانی نیز از جانب مقامهای ارشد بهخاطرِ راهاندازی عملیات برضدِ این گروهها صادر نشده است.
در عین حال، تعدادی از افسران و سربازانِ ربوده شده، زندهاند و در اسارتِ گروه نامنهاد بهسر میبرند؛ ولی تا کنون هیچ تلاشی بههدفِ رهایی آنان سامان داده نشده و اصلاً دولت نمیداند که این افراد در کجا نگهداری میشوند. با این حساب، صادر نکردنِ امر جنگ در بدخشان در برابر نیروهای نوظهور و نیز مسلح شدنِ آنان به تجهیزات ارتش ملی، نشان میدهد که یک برنامۀ کلانِ داخلی و خارجی به خاطر ناامنسازی بدخشان راهانداخته شده تا این ولایت به نقطۀ اتصالِ تروریستها در منطقه تبدیدل شود.
بدخشان به عنوان دهلیز عبورِ تروریستها به آسیای میانه است و این عبور در یک برنامۀ کلان صورت میگیرد و حلقاتی در حکومتِ افغانستان و در بلندترین کرسیهای دولت، در اجرای این برنامه همکاری میکنند. همین نکته سبب میشود که بدخشان به یک ولایتِ بسیار نامن تبدیل شود و شاید هم تا مدتها ناامن باقی بماند؛ به این ترتیب که بهجای راهاندازی برنامههای جدی بهخاطر قلع و قمعِ نیروهای دهشتافکن بیگانه، برخی عملیاتهای بیثمر و فریبدهنده راهاندازی خواهد شد و بس.
اینهمه و برخی شواهد بسیار محکم نشان میدهد که به اسارت افتادنِ سربازان و افسرانِ رشیدِ ارتش در بدخشان و کشته و اسیر شدنِ آنان به دست طالبان، یک دسیسۀ کلان است و همین دسیسه بودن آن، سبب خواهد شد که مسأله به گونۀ جدی پیگیری نشود و همۀ مسوولیتها به پای یک یا دو نفر افسر و سربازِ دیگر ختم گردد.
به باور ما، ناامن شدنِ بدخشان و فاجعهیی که مردم را شوکه کرد، بخشی از یک پروژۀ کلان است که به این زودیها پایان نمییابد. انکشاف ناامنی در دیگر مناطقِ بدخشان و ادامۀ وضعیتِ موجود نیز شامل این پروژه است.
وقتی مسأله به این پیمانه واضح است، باید دولت بهخصوص ریاستجمهوری پاسخ دهد که چه کسی این پروژه را طراحی کرده، چه کسی پول آن را میپردازد و چه کسی هم مسوول پیشبرد آن است.
انتظار داریم که در این زمینهها به گونۀ بسیار روشن صحبت شود. اگر ریاستجمهوری در این زمینه معلومات لازم را ندهد، سوالهایی خلق میشود و مردم به روند و نظام موجود بیاعتماد خواهند شد.
Comments are closed.