احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالشهید ثاقب / شنبه 29 حمل 1394 - ۲۸ حمل ۱۳۹۴
افغانستان، روزهای دشواری را سپری میکند و هیچ روزی نیست که شاهد یک رویداد خونین نباشد. تا دیروز افغانستان تنها با معضل طالبان دستوپنجه نرم میکرد، اما اکنون ظهور گروههای مسلحِ نقابپوشِ متعلق به داعش در بخشهایی از قلمرو کشور نیز تثبیت گردیده است. اردوی افغانستان که وظیفۀ پاسداری از تمامیت ارضیِ این سرزمین را دارد، به ناتوانیِ خود در دفاع مستقلانه از کشور در برابرِ این دو گروه جنایتکار اذعان کرده و رییس ستاد مشترک ارتش بهصراحت گفته است که ما توانایی انجام عملیات در چند ولایت را در یکروز نداریم. رویداد خونینِ بدخشان نیز نشان داد آنچه را که رییس ستاد مشترک ارتش میگوید، واقعیتیست که نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت.
در چنین وضعیتی، پرسشی که در ذهنِ هر افغانستانی ایجاد میشود، دربارۀ سود افغانستان از امضای پیمان امنیتی با ایالات متحدۀ امریکا میباشد. در روزهایی که قرار بود پیمان امنیتی کابل – واشنگتن امضا شود، بسیاریها با بوق و کرنا این قرارداد را «منجی موعود افغانستان» تعریف میکردند و امضای آن را یگانهراه تبدیل کشور به «آرمانشهر»، «مدینۀ فاضله»، «بهشت موعود» و «عربستان خوشبخت» میخواندند. میگفتند با امضای این قرارداد، نیروهای امنیتیمان تمویل و تجهیز خواهند شد و افغانستان از حمایت نظامی – سیاسیِ بزرگترین قدرتِ دنیا در برابر رقیبان منطقهیی برخوردار خواهد گردید. مدافعانِ دوآتشۀ پیمان، فضای سیاسی را در آن روزها چنان تبآلود و ملتهب ساخته بودند که هرگونه شک و تردید دربارۀ فواید و سودمندیهای آن، «خیانت» تلقی میگردید و نشانۀ وابستهگی به استخباراتِ کشورهای همسایه خوانده میشد.
اکنون که از امضای پیمان امنیتی ماهها میگذرد، باید از هوادارانِ دوآتشۀ آن بپرسیم: چه شد آن وعدههای بلند و بالایتان؟ کجاست آن منجی موعودتان؟ چرا با وجود امضای پیمان، نه تنها امنیت بهتر نشده، بل دامنۀ جنگ و جنایت حتا به شمال کشور نیز رسیده است؟ بزرگترین قدرتِ دنیا که حالا متحد استراتژیکمان است، چرا به کمکمان نمیشتابد؟ سهم ما از پیمان امنیتی چیست و سودش برای ما چه میباشد؟
دود پیمان
ضربالمثلی است که میگویند «نخوردیم از آشش، کور شدیم از دودش». به نظر میرسد پیامد امضای قرارداد امنیتی با ایالات متحدۀ امریکا برای افغانستان نیز چنین بوده است. همین اکنون شواهد بسیاری وجود دارد که ایالات متحدۀ امریکا امضای پیمان امنیتی میان کابل – واشنگتن را مجوزی برای استفاده از خاک افغانستان علیه امنیت ملیِ کشورهای همسایه تلقی کرده و تلاش دارد که از شمال کشور به عنوان معبرِ استراتژیک داعش به آنسوی آمو استفاده کند. ناامنیهایی که امروزه در بلخ و بدخشان و سایر ولایات شمال بیداد میکند، بیارتباط با این پروژه نیست. عطامحمد نور، سرپرست ولایت بلخ، تا هنوز چندینبار در مناسبتهای گوناگون، ناامنیهای شمال را برخاسته از بازی بزرگِ جهانی دانسته و آن را بخشی از پروژۀ انتقال داعش از مسیر افغانستان به آسیای میانه خوانده است.
بهتازهگی اقبال صافی، عضو مجلس نمایندگان نیز ناامنیهای شمال را ناشی از معاملۀ دولت با عربستان و پاکستان و داعش خوانده و خواهان استعفای رییس جمهوری شده است.
خیابان
اگر واقعیت همان باشد که آقای نور و اقبال صافی میگویند، و اگر این پیمان هیچ پیامدِ نیک و میمونی برای افغانستان نداشته است، برای مردمِ ما بهترینگزینه ریختن به خیابان است. خیابان، صحنۀ مانور قدرتِ مردم است و میراث بزرگِ دموکراسیِ یونان و آتن. خیابان، جای تولد شهروندی و محلِ گسستن از نگرشهای جبرانگارانۀ انسانِ قبیلهییست. باید تنبلی را کنار گذاشت و به خیابان ریخت و خواهان تجدید نظر در پیمان امنیتی با ایالات متحدۀ امریکا شد. آخر، پیمانی که سودی برای مردم نداشته باشد و بل زمینۀ گسترش جنگ تا امنترین ولایات شمال را فراهم کند، نیاز به تجدید نظر دارد.
Comments are closed.