- ۰۵ ثور ۱۳۹۴
علی پارسـا/ یک شنبه ۶ ثور ۱۳۹۴
رییسجمهور غنی در سفر هفتۀ گذشتهاش به ایران، در حالی که در جمعی از دانشجویان افغانستانیِ مقیم آن کشور سخن میگفت، بالاخره سکوتِ استراتژیکش را شکست و دربارۀ اسرای دو ماه پیشِ زابل لب به سخن گشود. او که دو هفته پیش در دیداری با خانوادههای متحصّنِ گروگانها گفته بود، هیچ خبری از احوالِ اسرا ندارد، حالا اظهار داشته که «استاد محقق شاهد است که از روز دوم رویداد، من شخصاً این موضوع را رهبری کردم». او همچنین تأکید کرده که عملیاتی که برای رهایی این اسیران بهراه افتاده بود، در ۱۴ سال گذشته بیسابقه بوده و در آن ۶۹ تن از تروریستان کشته شدهاند. با وجود این، آنچه در میان همۀ گفتههای او بیش از هر موضوعِ دیگری جلب توجه میکرد و بهاصطلاح میتوان آن را شاهبیت سخنانِ او خواند، هزینه کردن شش ملیون دالر برای رهایی این گروگانها است. این رقمِ نجومی و درشت از سوی حکومتی که ناتوانی یا حداقل تأخیر در پرداخت معاش نیروهای امنیتی و کارمندان حکومتی دارد، از جهات بسیاری باورنکردنی و مبالغهآمیز مینماید. از سوی دیگر، به دهان آوردن این مسأله، پرسشهای بسیاری را به ذهن متبادر میکند که خودبهخود عرصه را برای بیاعتمادی بیشتر نسبت به حکومت وحدت ملی و سرانِ آن فراهم میکند.
بحث اول بر سرِ خود این رقمِ درشت است. فرض را بر این بگذاریم که رییسجمهور واقعاً چنین مبلغی را در یک عملیات گسترده به مصرف رسانیده است و در میزان و نحوۀ مصرف آن، هیچگونه شبهه و تردیدی وجود ندارد. در چنین شرایطی پرسش این است که رییسجمهور و فرماندهی که قول داده بود بدون اسیران به خانه برنمیگردد، چگونه آبنادیده دل به دریا زدند و شش ملیون دالر از بیتالمال کشور را به مصرف رسانیدهاند؟ رییسجمهور کشور اگر هم بنا به ادعای خودش از روز دومِ قضیۀ گروگانگیری بهشخصه اوضاع را مدیریت میکرد، با چه تضمینی حاضر شده پا به میدانی بگذارد که حاصل آن، چیزی جز به هدر رفتن شش میلیون دالر از جیب حقالناس و حتا پیامدهای احتمالی بدتری مانند به خطر افتادن جانِ اسیران، نبوده است.
قاعدۀ زرین مسایلِ نظامی و استراتژیک بهخصوص در مسایل حساسی مانند مسالۀ گروگانگیری دو ماه پیش، از یکسو پیشگیری از صدمه رسیدن به جان اسیران و از سوی دیگر به حداقل رسانیدنِ میزان هزینههای بالقوۀ آن است. به عبارت دیگر، در چنین میدانهایی باید با یک تیر چنان دو نشان را هدف رفت که «هم لعل به دست آید و هم دل یار نرنجد»! حالا تصور کنید کسی که ادعای رهبری و مدیریتِ این روند را داشته، سبب شده که با ندانمکاری و سوءمدیریت خود، نه تنها که لعل به دست نیاید، بلکه غم یارانِ سفرکرده و اسیران در بند، پس از دو ماه دل مردمانِ این دیار را پُرخون کند. واضح است که در چنین عملیاتی، باید همۀ جوانبِ قضیه بهدقت مورد بررسی قرار میگرفت و تیری که قرار بود به دو نشان میخورد، فقط تیری در تاریکی نمیبود! به مصرف رسانیدن شش ملیون دالر در یک عملیاتِ نافرجام نه تنها جای افتخار ندارد؛ که برعکس جای بازخواست و نکوهش دارد.
همین فاشگویی کوچکِ رییسجمهور غنی که از نظرش جای بسی تحسین و تقدیر دارد، اگر در هر کشور دموکراتیکِ دیگری که در آن دولتمردان خود را در قبال مردم مسوول میدانند اتفاق میافتاد، بیمحابا به استعفای مقامات ارشدِ حکومتی میانجامید. در اینجا اما عالیترین مقام دولتی کشور، بعد از دو ماه سکوت، زمانی هم که فرصت سخن گفتن دربارۀ قضیۀ خطیر اسیران پیدا میکند، ضایع کردنِ شش ملیون دالر در برابر هیچ دستاوردی را از مجاهدتها و شمشیرزنیهای قابل تحسینِ خود میداند!
حالا اگر مفروضِ خود را بدل کنیم و دست به عصای عقل ببریم، شاید ادعای مصرف شش ملیون دالر، ادعای گزاف و مبالغهآمیزی باشد. شش ملیون دالر برای یک عملیاتِ چندروزه، هزینۀ غیرقابل باوری است که چندان با عقل جور نمیآید. این رقمِ اغراقگرایانه میتواند ناشی از دو انگیزه باشد؛ انگیزۀ اول و خوشبینانهتر این است که رییسجمهور غنی ممکن است که با به زبان آوردنِ این رقم کلان، تلاش کرده باشد به بزرگنمایی اقداماتِ نکردهاش بپردازد و کمکاریها و ناتوانیهای خود را با این زرورق پوش کند. با وجود این، انگیزۀ دوم احتمالی رییسجمهور با نگاهی بدبینانهتر شاید تلاش برای لاپوشانی پولهای داده شده به مخالفان مسلح زیر لایۀ عملیات گسترده بوده باشد. به این معنا که با دلسوزیهایی که رییسجمهور نسبت به طالبان دارد و از سوی دیگر با خوشبینیهای مفرطی که نسبت به این تروریستان دارد، میتوان این فرضیه را هم مطرح کرد که او چنین پولهای کلانی را بهصورت مستقیم به تروریستان و گروگانگیران داده و همانطور که دوکاندار پیشاوری سلف او را فریفته، در این میدان هم او فریب خورده است.
به هر حال، ادعای کلی به مصرف رساندنِ شش ملیون دالر در یک عملیات نظامی، به نظر چندان منطقی به نظر نمیرسد و بدون توضیحات بیشتر برای هیچ صاحبخردی قانعکننده نیست. این در حالی است که حتا اگر بهراستی هم چنین مصرفی شده، چنانکه گفته شد، رییسجمهور غنی باید بازهم توضیح دهد که چرا شش ملیون دالر به میدان قماری رفته که نه تنها شانس از دست رفتن این پول، بلکه شانس از دست دادنِ همۀ اسیران در آن بوده است.
Comments are closed.