یادبود از استاد خلیل‌الله خلیلی در دانشگاه کابل

- ۱۸ ثور ۱۳۹۴

هارون مجیدی/شنبه ۱۹ ثور ۱۳۹۴

 

از بیست‌وهشتمین سال‌روز درگذشت استاد خلیل‌الله خلیلی شاعر، نویسنده و پژوهش‌گر نام‌آور ادبیات فارسی در دانشگاه کابل یادبود شد.
در این برنامه که از آدرس جریان «شعر دانشگاه» روز چهارشنبۀ هفتۀ گذشته برگزار گردیده بود، شمار زیادی از دانشجویان، استادان دانشگاه، نخبه‌گان mnandegar-3سیاسی و اعضای خانوادۀ استاد خلیلی اشتراک کرده بودند.
برنامه با خواندن شعر آغاز شد و نخستین سخنران محمدحسین یمین استاد دانشکدۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کابل بود. او شخصیت و شعر استاد خلیلی را فراتر از افغانستان دانسته گفت: استاد خلیلی با درک این‌که شعر افغانستان در سدۀ اخیر به دورۀ فترت رسیده، با الهام و خوانش متن‌های پیش‌گامان زبان فارسی، شعر افغانستان را از این حالت بیرون کشید و روح تازه به آن دمید.
این استاد دانشگاه هم‌چنان گفت که استاد خلیلی خود از پیشگامان شعر نو و شعر مقاومت در افغانستان است و در این زمینه‌ها، کارهای فراوانی از او به یادگار مانده است.
استاد یمین، مشخصۀ دیگر کارهای استاد خلیلی را جهان‌بینی او دانسته خاطر نشان کرد: «استاد خلیلی سیاست عصر را در داخل و خارج از کشور تحلیل کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که سیاست تنها بهره‌کشی از مردم و رسیدن به مقصد خودی است.»
احمدضیا رفعت، شاعر و استاد دانشکدۀ ژورنالیسم دانشگاه کابل و یکی دیگر از سخنرانان این برنامه گفت: «خلیلی شعر دردآلود دارد؛ او از کودکی تا پیری دردهای زیادی را کشیده که او را به یک شاعر واقع‌گرا تبدیل کرده و او در سرودهایش به تصاویر ملموس پرداخته است.»
استاد رفعت هم‌چنان گفت: در پشت واژه‌های استاد خلیلی اندیشه نهفته که او این اندیشه را از سال‌ها مطالعۀ ژرف و دقیق به‌دست آورده است.
استاد رفعت با اشاره به کارهای نثری استاد خلیل‌الله خلیلی تأکید کرد که او در نثرهایش نیز از آگاهی ژرف زبانی برخوردار است که این آگاهی در کارهای او تأثیر بسزایی داشته است.
این استاد دانشگاه در ادامۀ سخنانش یادآور شد که استاد خلیلی همواره تلاش کرده تا شعرش را از جغرافیازده‌گی و مفهوم زده‌گی بیرون بکشد و برای بشریت و انسانیت شعر بسراید؛ او نگاه عمیق به فلسفۀ زنده‌گی نیز داشت که در شعرهای او به فراوانی دیده می‌شود.
استاد رفت گفت که استاد خلیلی را می‌توان یک متفکر نیز به شمار آورد.
در این حال، احمدولی مسعود رییس عمومی بنیاد شهید احمدشاه مسعود با ستایش از برگزارکننده‌گان برنامۀ بیست‌وهشتمین سال نبود استاد خلیل‌الله خلیلی گفت که آرزو داریم تا این برنامه را در سال‌های بعد با همکاری هم‌دیگر با شکوه‌تر برگزار کنیم.
آقای مسعود گفت که استاد خلیلی نام بزرگی‌ست که در حوزۀ تمدنی ما حضور دارد و همه از او و کارکردهایش به نیکویی یاد می‌کنند و به او ارج می‌گذارند.
رییس عمومی بنیاد شهید احمدشاه مسعود در ادامۀ سخنانش افزود: استاد خلیل‌الله خلیلی در جریان زنده‌گی‌اش کارهای ارزنده‌یی را برای فرهنگ و ادب ما انجام داد و او بود که با سرودهایش به مجاهدین و آزادی‌خواهان روحیه و انگیزه بخشید و سخن او در سراسر کشور دیدگاه واحد برای آزادی‌طلبی به میان آورد.
او گفت: وقتی بعضی از سرودهای استاد را می‌خوانم حس می‌کنم که تلاش می‌کند تا سخنش را به اوج برساند؛ اما، دردی‌که در درون استاد نهفته است، او را در این کارش رها نمی‌کند و دوباره سخن از درد بیرون می‌شود.
آقای مسعود با اشاره به شرایط امروز افغانستان گفت که ما امروزه در جهان ناآرام به سر می‌بریم و با الهام از سروه‌های استادان بزرگ ادبیات‌مان می‌توانیم به آرامش برسیم و دیوارهای قومی، سمتی و زبانی را بشکنیم.
مسعود خلیلی سفیر افغانستان در هسپانیا و یادگار استاد خلیل‌الله خلیلی آخرین سخنران این برنامه بود که سخنانش را با شعرهای استاد آغاز کرد.
آقای خلیلی گفت: «بیشتر از چهل سال با پدرم بودم؛ چیزی‌که از او دانستم این بود که برایم می‌گفت: پسرم! اول عشق به خدا داشته باش و بعد از آن عشق به وطن؛ محتاط باش که در عشق منطق نیست و در عشق فداکاری و قربانی‌ست. هرگاه منطق را با عشق یک‌جا کنید در افغانستان زنده‌گی کرده نمی‌توانید.»
پسر استاد خلیلی هم‌چنان گفت: استاد خلیل‌الله خلیلی همواره به عدالت اجتماعی تأکید می‌کرد و می‌گفت: پسرم! حرام‌خوار مباش. مالِ بیوه زن را دزدی مکن. خانۀ بلند براساس فقرِ ملتت نساز. دردِ ملتت را بدان و آنچه می‌توانی برای وطن انجام بده و اگر نمی‌توانی ضرر نرسان.
فرزند استاد خلیلی خاطر نشان کرد که استاد خلیلی تا آخرین دمِ زنده‌گی دلش برای وطنش می‌تپید و از چشمه‌ساران و مردمان با شهامت سرزمینش یاد می‌کرد و میگفت: آه! آزادی وطنم را ندیدم؛ اما، باور دارم که به همت مجاهدین افغانستان آزاد می‌شود.
استاد خلیل‎الله خلیلی در سال ۱۲۸۴خورشیدی، در باغ جهان‎آرای کابل چشم به جهان گشود. مادرش از کوهستان کاپیسا و پدرش از جبل‎السراج ولایت پروان بود. در هفت‎سالگی مادر را از دست داد و در یازده‎سالگی پدرش به دست امان‎الله خان، پادشاه وقت کشته شد. او با مشکلات‎روزگار دست و پنجه نرم کرد و به اثر استعداد و همت بلندش توانست از هر خرمن، توشه‎یی ‎‎از هنر و ادب فراهم آورد. او ادبیات فارسی و علوم دیگر از قبیل منطق، تفسیر و حدیث را به نحو خجسته نزد استاتید زمان خود فرا گرفت.
استاد خلیلی زمانی‌که شانزده‎ساله بود، در مکتب میربچه‎کوت ولایت کابل به شغل آموزگاری پرداخت. به اثر لیاقتی که داشت، در وزارت مالیه به صفت منشی مخصوص و بعداً به حیث مستوفی ولایت بلخ مقر گردید و همچنان برای مدتی به صفت حاکم مزار شریف اجرای وظیفه کرد. استادخلیل‌الله خلیلی مدت سیزده سال در دفتر صدارت کار کرد و به اثر مخالفت‎های سیاسی، چهار سال از عمرش را در تبعید و حبس سپری کرد و بعد از رهایی به صفت معاون دانشگاه کابل منصوب شد و بعداً به مناصب متعدد از جمله رییس مستقل مطبوعات افغانستان و مشاور مطبوعاتی محمد‎ظاهر شاه و وکیل در پارلمان و برای مدتی هم به عنوان سفیر افغانستان در عراق و عربستان انجام وظیفه کرد.
پس از سرنگونی حکومت محمد‎ داوود خان، به دست کمونیست‎ها به اجبار ترک وطن کرد و مدتی کوتاه در نیوجرسی ایالات متحدۀ امریکا به سر برد و در سال‎های آخر عمر به پاکستان آمد.
استاد خلیلی در مجموع ۶۲ اثر منظوم و منثور در عرصه‌های مختلف هنر، ادب، سیاست، فلسفه و عرفان دارد.
سرانجام در چهاردهم ثور سال ۱۳۶۶خورشیدی، در یکی از شفاخانه‎های اسلام‎آباد پاکستان درگذشت و در پیشاور دفن شد، اما جسدش پس از ۲۵ سال به کابل انتقال داده شد و در سال ۱۳۹۱خورشیدی، در دانشگاه کابل در جوار مقبرۀ سید جمال‌الدین دوباره دفن گردید.
برنامۀ یادبود از بیست و هشتمین سال نبودِ استاد خلیلی با گذاشتن اکلیل گُل بر آرام‌گاهش به پایان رسید.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.