- ۰۱ سرطان ۱۳۹۴
احمد عمران/ سه شنبه ۲ سرطان ۱۳۹۴
فاروق وردک وزیر پیشین معارف، پس از درخواست ادارۀ بازرسی امریکا در امور بازسازی افغانستان برای پیگیری قضیۀ مکتبهای خیالی و حیفومیل شدنِ میلیونها دالر کمکِ امریکا به معارف افغانستان، تازه متوجه وخامتِ اوضاع شده و در همکاری با یک تعداد از رسانههای هواخواه خود، میخواهد فاجعهیی به آن بزرگی را کوچک و حتا هیچ نشان دهد.
آقای وردک در تازهترین گفتوگوی تلویزیونی با یکی از همین رسانههای هواخواه، اتهامهای بیشرمانه و به دور از واقعیت را به رهبری وزارت معارف و حتا استاد عطا محمد نور سرپرست ولایت بلخ وارد کرد. آقای وردک به جای اینکه خواهان پیگیریِ قضیه از طریق نهادهای عدلی و قضایی کشور شود و به رفع اتهامها علیه خود بپردازد، با سیاسیسازیِ مسالۀ اختلاس و ایجاد مکتبهای خیالی، میخواهد خود را بریالذمه نشان دهد. او حتا به این نیز بسنده نمیکند و میخواهد در یک نشستِ رو در رو با مقامهای کشور در این مورد به بحث و مناظره بپردازد. حالا معلوم نیست که آقای وردک موضوع حقوقی و جنایی را چرا میخواهد با بحث و مناظره حلوفصل کند. آیا با بحث و مناظره میتوان چنین قضایایی را فیصله داد؟
شما مجسم کنید که فردی به اتهام سرقت میلیونها دالر بازداشت میشود، بدون درنظرداشتِ اینکه فرد کیست و به کدام جناح ارتباط دارد، آیا نهادهای عدلی و قضایی به چنین فردی میگویند باید در این مورد با مقامهای کشور مناظرۀ تلویزیونی انجام دهد؟… اگر پاسخ به چنین پرسشی مثبت است، آنگاه آقای وردک هم حق دارد در مورد اتهام سرقت و اختلاس به خود، از رییس جمهوری و رییس اجرایی بخواهد که در یک مناظرۀ تلویزیونی با او شرکت کنند.
در گذشته فکر میکردم که آقای وردک با وجود اینکه میتواند فردی قومگرا، متعصب و پُر از کینه و بغض نسبت به دیگر اقوام باشد، ولی مدیری خوب و کارآزموده است و لازمۀ مدیریتِ خوب نیز عقلانیت است که آقای وردک از آن برخوردار خواهد بود. اما واکنشهای او به مسالۀ مکتبهای خیالی و اختلاس میلیونها دالر، چنان تشت رسواییِ او را از بام انداخت که حالا میتوان نسبت به عقلانیتِ او نیز شک کرد.
آقای وردک به جای اینکه بحثی به آن کلانی را وارد فاز سیاسی سازد، میبایست به راهحلهای حقوقی آن توجه میکرد و تلاش میورزید خود را در پیشگاه مردم افغانستان بریالذمه سازد. چنین موضعگیریهای کینخواهانه نهتنها بار مسوولیتهای آقای وردک را کم نمیکند، بل این شایبه را قوت میبخشد که او در قضیۀ اختلاسهای میلیون دالری دست داشته است.
آقای وردک با سیاسی ساختنِ مسالۀ اختلاس، میکوشد اذهان عمومی را گمراه کرده و برای خود چتر دفاعی بسازد. نوع برخورد پریشانگونۀ آقای وردک با مسأله نشان میدهد که او از چیزی ترسیده است. در گذشته، آقای وردک از کارگزاران اصلیِ دولتِ آقای کرزی بود و بهاصطلاح همهکارۀ او به شمار میرفت. او که پس از سقوط رژیم سیاه طالبان، ناگهان وارد فضای سیاسی افغانستان ساخته شد، بهزودی توانست در زد و بندهای قومی و تباری به یکی از مهرههای اصلی نظام تبدیل شود و عملاً بر افغانستان حکومت کند.
آقای وردک تنها یک وزیر در ساختار حکومتی افغانستان نبود. او سنگ دستِ آقای کرزی بود و آقای کرزی بیشتر کارهای غیرقانونی خود را به وسیلۀ آقای وردک و افرادی نظیرِ او انجام میداد. او نقش کلیدی در جرگهسازیهای افغانستان داشت و بخشی از بلاهایی که بر کشور نازل شد، به دلیل سیاستهای تبارگرایانه و قوممحورِ آقای وردک بود.
اگر دولت آقای کرزی به جایی نرسید، تنها به سوءمدیریت آقای کرزی مربوط نمیشود، بل به افرادی مثل آقای وردک هم مربوط میشود که تلاش داشتند افغانستان را تکصدایی و حتا تکقومی بسازند. شما یک بار به تشکیلات وزارت معارفِ کشور نگاه کنید تا عمق فاجعهیی را که آقای وردک در این وزارت وارد کرده، درک کنید.
آقای وردک در وزارت معارف تنها مکتبهای خیالی تأسیس نکرده بود. او معارف کشور را به بیکارهترین نهاد دولتی تبدیل کرد تا فرزندانِ این کشور از تعلیم و آموزشِ سالم بیبهره بمانند. یک نگاه سطحی به میلیونها کتاب درسی که در زمانِ آقای وردک به نشر رسیده، بیـندازید تا به محتوا و شکلِ این کتابها پی برده و ببیـنید چهقدر با معیارهای آموزش علمی و سالم برابر است. آقای وردک تلاش داشت که فرزندان افغانستان هرگز به آموزش یکسان و برابر دست پیدا نکنند. پروژۀ آقای وردک، بربادی معارف افغانستان بود و نه آبادانی آن.
آقای وردک حالا که از اسپِ قدرت به زیر افتاده، تازه متوجه شده که گندکاریها برای همیشه پنهان نمیمانند. آنچه را که بازرس ویژۀ امریکا در امور افغانستان مطرح کرده، فقط بخشی از چور و چپاولهای آقای وردک و همدستانِ اوست. آقای وردک برای مظلومنمایی حتا از شخصیتهای با اعتبار و مردمی کشور نیز نمیگذرد و میخواهد پای آنها را هم در قضیۀ اتهامهای خود دخیل سازد. آقای وردک هنوز در خواب است و نمیداند کشور چهگونه اداره میشود. سخنانِ او عملاً توهینِ مستقیم به رییس جمهوری و رییس اجرایی تعبیر میشود.
از جانب دیگر، حالا که آقای وردک متهم به اختلاس میلیونها دالر شده، میخواهد در رأس اپوزیسیونِ کشور قرار گیرد. او در گفتوگوی تلویزیونیِ تازۀ خود اعلام کرد که بهزودی اپوزیسیونِ دولت را تشکیل خواهد داد. حالا معلوم نیست که این اپوزیسیون را با چه امکانات و ظرفیتهایی میخواهد ایجاد کنـد، شاید از همان پولهایی که در زمان وزارتهای خود به دست آورده است!
آیا آقای وردک فکر میکند که ساختنِ یک نهاد سیاسی تنها به پول نیـاز دارد و به هیچ چیزِ دیگری نیاز نیست، از جمله به فکر و عقل؟!
Comments are closed.