- ۰۵ سرطان ۱۳۹۴
شنبه ۶ سرطان ۱۳۹۴
سیداحمد اشرفی
بخش پنجم
عمومیت خدمات و تکافل اجتماعى در اسلام
نظام خدمات و تکافل اجتماعى اسلام، همۀ شهروندان حکومت اسلامى اعم از مسلمان و غیرمسلمان را بدون هیچگونه تبعیضی تحت پوشش قرار میدهد. سیرت و سنت پیامبر اکرم (ص) و خلفای راشدین و زمامداران مسلمان در تاریخ اسلام، گواه این مدعاست. در روایات آمده است که: عمر بن الخطاب (رض) از کنار دروازهیى مىگذشت، پیرمرد نابینایى را دید که گدایى مىکند، از او پرسید: آیا تو از جمله اهل کتاب هستى. وى گفت: بلى یهودى هستم. پرسید: چه چیز تو را به این عمل واداشته. گفت: جزیه مىپردازم و نیازمند هستم و به سبب پیرى کار دیگرى از دستم برنمیآید. حضرت عمر از دستش گرفته به خانه برد و چیزى به اندازه رفع نیازش به وى داد. سپس امر فرمود تا از بیتالمال بهطور مستمر به وى کمک صورت بگیرد و فرمود به حال این مرد و امثال وى توجه کنید، زیرا قسم به خدا منصفانه نیست که در جوانى از وى بخوریم و در پیرى رهایش کنیم. خداوند مىفرماید: «إنََِّمََا الصََّدَقََات لَلَّفقَُرَاءِ وَالْمَسَاکِین»، مراد از فقرا مسلمانان است و این از جمله مساکین اهل کتاب محسوب مىگردد. سپس وى و امثال وى را از پرداخت جزیه معاف نمود.۱۴
الگوی خدمات و تکافل اجتماعی صدر اسلام
از مطالعه تحلیلی تاریخ صدر اسلام معلوم میشود که در آن عصر الگوی موفقی از خدمات و تکافل و تأمین اجتماعی وجود داشته است که میتوان از آن به عنوان یک تجربه موفق در جوامع امروزی استفاده کرد.
مؤثرترین عامل در شکلگیری عناصر یک الگوی رفتاری و نهاد اجتماعی، زیربناهای بینشی و ارزشی حاکم بر آن است. از اینرو، پیامبر اکرم (ص) اولین گام را با تحکیم مبانی اعتقادی رفتارها و نهادهای اجتماعی آغاز نمود. ایمان به خدا و جهان آخرت، یکی از ارکان عقایدی بود که رسول خدا (ص) مردم را با آن آشنا کرد. این دو اصل، پایههای استواری بود که سایر اجزا و عناصر فرهنگِ جدید بر روی آن قرار گرفت و زمینه لازم را برای پیاده کردن برنامههای تحول در سایر عرصههای زندهگی از جمله الگوی خدمات و تکافل و تأمین اجتماعی را فراهم ساخت.
پس از هجرت به مدینه، اولین اقدام پیامبر (ص) تأسیس و سازماندهی نهادهای اجتماعی برای اعمال سیاستهای خدمات و تکافل و تأمین اجتماعی بود. اولین و مهمترین نهاد اجتماعی، خانواده است که کارکردهای مهمی در زمینه حمایت از کودکان، سالخوردهگان، زنان و آسیبدیدهگان ایفا میکند. این نهاد، پیش از اسلام نیز وجود داشت و پیامبر اکرم (ص) از جهات متعددی به تقویت آن پرداخت و روابط اقتصادی و مالی میان اعضای خانواده مانند تقسیم کار بین زن و شوهر، وجوب نفقه همسر و ضرورت تأمین نیازهای فرزندان و والدین و در مراتب بعدی، سایر خویشاوندان را تبیین کرد.
عشیره، حلقۀ دیگری از مجموعه نهادهای اجتماعی است که از بههم پیوستن خانوادهها و افراد خویشاوند تشکیل میشود. این نهاد نیز کارکردهای مفیدی در زمینه حمایتهای اجتماعی دارد. از آن جمله میتوان به مشارکت در پرداخت دیه جرایم غیرعمدی (دیه عاقله) اشاره کرد. چنین کارکردی، پیش از اسلام وجود داشت. پیامبر اکرم (ص) نیز آن را تأیید نمود.
عامل مشترکی که در تمامی این واحدهای اجتماعی سبب وحدت میگردید، عوامل طبیعی چون خون، خویشاوندی، نژاد و قومیت بود، اما قدرت انسجامبخشیِ این عوامل از محدوده قبیله فراتر نمیرفت. پیامبر اکرم (ص) ضمن اینکه نهادهای موجود و عوامل طبیعی پیوندهای اجتماعی را به لحاظ کارکردهای مثبتی که داشت، بهطور کلی نفی نکرد، بر عامل وحدت دینی و ایمانی تأکید نمود که از قدرت انسجامبخشی بیشتر برخوردار بود.
پیامبر اکرم (ص) بر پایه عامل وحدت ایمانی، در اولین ماههای استقرار در مدینه، دو گام بسیار اساسی برداشت. گام اول تدوین اساسنامه امت اسلامی بود که به وثیقه مدینه شهرت دارد. در این اساسنامه از افراد نیازمند حمایت صورت گرفته بود، مثلاً در یکی از بندهای آن آمده بود: «مؤمنان نباید آن عده افراد خود را که مجبور به تاوان مالی شدهاند، به حال خود رها کنند، بلکه باید فدیه و خونبهای آنان را بپردازند.» ۱۵
گام دوم پیامبر اکرم (ص)، انعقاد مواخات یا پیمان برادری میان مسلمانان بود. در اثر این پیمان، مهاجران که فاقد مسکن، شغل و درآمد کافی برای اداره زندهگی خود بودند، در مال و زندهگی برادران انصار خود شریک شدند.
همچنان رسول اکرم (ص) مسلمانان را به رعایت ارزشهایی مانند اخوت، محبت، مساوات، تعاون، ایثار، وحدت و پرهیز از اختلاف، چنان تربیت نمود که آنان در عین حالی که برای رفع نیازهای خود تلاش میکردند، نیازهای جامعه را نیز در نظر داشته برای رفع آن کوشش میکردند.
مکانیسم خدمات و تکافل اجتماعی صدر اسلام
رسول اکرم (ص) بهخاطر تحقق اهداف خدمات و تکافل اجتماعی و رسیدن به رفاه اجتماعی، از مکانیسمهایی استفاده نمود که به برخی از آنها ذیلاً اشاره میشود:
۱- پیریزی اقتصاد سالم و خودکفا: پیامبر اکرم (ص) بر این باور بودند که افراد با در اختیار داشتن کار و سرمایه مناسب، بتوانند با عزت و کرامت مخارج زندهگی خود را تأمین کنند. از اینرو، ایشان از تنبلی و گدایی بهشدت نهی فرموده و بر لزوم کار و تلاش برای کسب روزی الهی تأکید میکردند: «
».
اگر یکی از شما ریسمانش را گرفته به کوهی برود و هیزم آورده بفروشد و از مزد آن بخورد و به دیگران نیز ببخشد، بهتر از این است که از مردم گدایی کند.۱۶
در اثر این توصیهها، یاران حضرت به چنان روحیه عزت و خوداتََّّکایی رسیدند که اگر کسی بر اسب سوار میبود و شلاق او بر زمین میافتاد، برای برداشتن آن از کسی درخواست کمک نمیکرد.۱۷
Comments are closed.