- ۰۸ سرطان ۱۳۹۴
سه شنبه ۹ سرطان ۱۳۹۴
بخش هشتم
عبدالحفیظ منصور
پنجشیر و سیر جهاد افغانستان
درۀ پنجشیر در ایام جهاد گرمترین سنگر مبارزه در افغانستان بوده؛ هم از لحاظ تعداد حملات و هم از حیث استفادۀ نفرات، بزرگترین تهاجمات قوای شوروی به آنجا صورت گرفته است. اما اکنون روی سخنِ ما متوجه این است که حماسهآفرینیها و قهرمانیهای جبهۀ پنجشیر طی این مدت، در سیر جنگ افغانستان چه نقشی را بازی کرد، و اثرات آن بالای ارتش تجاوزگر شوروی چه بود؟
برای توضیح این مطلب ناگزیریم که سیر جنگ افغانستان را به بررسی اجمالی بگیریم تا در خلال آن، نقش جبهۀ پنجشیر آشکار گردد.
جنگ افغانستان مراحل مختلفی را از بدوِ ظهورش پیموده که میتوان آن را به چند مرحلۀ عمده تقسیم نمود:
۱٫ خشونت کمونیستان ــ قیامهای همهگانی
باری از مهدی بازرگان رهبر نهضت آزادی ایران پرسیده شد که رهبر ملت ایران کیست؟ وی در پاسخ گفت، رهبر مثبت ملت، امام خمینی است و رهبر منفیشان محمدرضاشاه.
به استناد این سخن، هر انقلاب دارای رهبران منفی و مثبت بوده، بهویژه انقلاب اسلامی افغانستان که رهبران منفی آن، نقش فعالتری را در برانگیختن و شورانیدنِ مردم بازی نمودند.
به سخن دیگر، کاری را که کمونیستان تازه به قدرت رسیده با خطاها و اشتباهات خویش در جهت تحریک مردم در برابر رژیم کمونیست ترهکی انجام دادند، بسیار موثر از فعالیتهای مجاهدین بود. کمونیستان با زدن، بستن و توهین به مقدسات دینی مردم مسلمان افغانستان، کار را به سرحدی کشانیدند که تحمل مردم سر رفت و ناگزیر به واکنش پرداختند و در هر گوشه و کنار در برابر رژیم بهپا خاستند.
ظلم و جفای بیحد کمونیستان، مردم متدین و خداپرست افغانستان را چنان به خشم واداشت که به یکبارهگی در سراسر کشور قیامهای همهگانی آغاز یافت و مردم برضد رژیم ترهکی شوریدند و بسیاری از قصبات و ولایات را آزاد نمودند.
خشم مردم علیه رژیم ترهکی به حدی بود که آن عده از رهبران جهاد که فکر آغاز یک جنگ منظم چریکی را در سر داشتند، نتوانستند احساسات مردم را مهار نمایند و از قیام همهگانی جلوگیری به عمل آرند.
این دوره که حدود یک سال به طول انجامید، خونینترین مرحلۀ جهاد را تشکیل میدهد و طی آن، هزاران تن از مسلمانان بهپا خاستند و اعم از زن و مرد و کودک و مویسفید در نواحی مختلف کشور به دست کمونیستانِ آدمکش شهید شدند که نمونههای بارز آن، قیام ۲۴ حوت ۱۳۵۷ هرات و قیام سوم حوت ۱۳۵۸ کابل، بوده میتواند.
در این دوران، پنجشیر نیز شاهد قیام خونینی بود که طی دو هفته، ولسوالی و دو علاقهداری پنجشیر کاملاً آزاد گردید و طی آن، دهها تن از افراد طرفین جان خود را از دست دادند.
رژیم ترهکی با خطر جدیِ نابودی روبهرو بود و چیزی نمانده بود که مردم افغانستان کمونیستان را از اریکۀ قدرت به زیر کِشند. اما کرملین که صحنه را بهدقت زیر نظر داشت، از این بابت سخت نگران شده و برای حفظ منافعش که سالیان درازی روی آن کار کرده بود، به تجاوز مستقیم به افغانستان پرداخت.
۲٫ تجاوز شوروی ـ تبارز سلیقهها
تجاوز مستقیم قوای شوروی به افغانستان، به خشم مردم افغانستان نسبت به کمونیستان افزود و به آتش جنگ دامن زد. در خارج، جنگ افغانستان در محراق توجه جهانیان قرار گرفت. تجاوز نیروهای شوروی به افغانستان زمینۀ هرگونه کنار آمدن با رژیم کابل را از بین برد و مردم افغانستان بر دو راهی «آزادی یا شهادت» قرار گرفتند. اما این لشکرکشی، مردم افغانستان را از پیروزی در کوتاهمدت مأیوس ساخت. بنابراین به جنگ چریکی که ایجاب مبارزه درازمدت را میکرد، متوسل گردیدند. اینجا بود که سلیقههای قوماندانان مجاهدین در نحوه سازماندهی و بهکارگیری نیروهای جهادی، تبارز یافت. آنهایی که سوابق کار در ارتش افغانستان را داشتند، جبهات زیر فرمانشان شکل اردوی منظم را گرفت و در مناطقی که فرماندهانشان را افراد متنفذ محلی تشکیل میداد، سازماندهی جنگیشان در دستهبندیهای قومی محدود ماند. ولی فرمانده پنجشیر، طرح یک جنگ چریکیِ منظم را ریخت و سرانجام آن جبهه به حیث نیرومندترین جبهۀ مقاومت در برابر لشکر مهاجم روس قد علم نمود و سرمشق خوبی در تنظیم سایر پایگاههای مجاهدین قرار گرفت.
Comments are closed.