- ۱۹ سرطان ۱۳۹۴
چهارشنبه ۱۷ سرطان ۱۳۹۴
علی پارسا
در روز پنجشنبه و جمعۀ این هفته، شاهد برگزاری نشستِ شانگهای در شهر اوفای روسیه خواهیم بود. آنچه در نشستِ امسال بیش از هر چیزِ دیگر از اهمیت برخوردار است، اشتراک رییسجمهور غنی در این نشست از یکسو و از سوی دیگر، بررسی موضوع حضور داعش در افغانستان به عنوان آجندای اصلیِ نشست سران کشورهای عضو است.
هرچند سازمان همکاریهای شانگهای همواره یکی از مهمترین سازمانهای منطقهیی بوده که افغانستان تا کنون عضویت ناظر آن را کسب کرده، اما به نظر میرسد که اجلاس دو روزۀ این هفته از نظر موضوعی و حضور شخص رییسجمهور غنی، از اهمیتِ خاصی برخوردار است.
اگر بر اساس گزارشهایی که تا کنون به نشر رسیده، رییسجمهور غنی در این نشست شخصاً اشتراک کند، این سفر نخستین سفر رسمی او به روسیه و اولین ملاقاتِ رو در روی او با ویلادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه خواهد بود.
رییسجمهور غنی علیرغم سفرهای بسیاری که در طول نُه ماه حکومتش به کشورهای متعددی از جمله امریکا، چین، عربستان، پاکستان، ایران، هند و … داشته، اما تا کنون از ابرقدرتِ دیروزِ شرق و قدرت بزرگِ امروزِ اوراسیا دیدن نکرده است. این بیتفاوتیِ او نسبت به روسیه، شاید ناشی از روابط نزدیکِ او با کشورهای غربی و بهخصوص ایالات متحدۀ امریکا باشد. شاید هم در معادلات امنیتیِ جدیدی که رییسجمهور غنی در صدد حلِ آن است، روسیه برخلاف چین و عربستان و پاکستان، نقش و سهمِ چندانی در بازی امنیت و ناامنی افغانستان نداشته باشد.
به هر روی علت هرچه باشد، نتیجه این بوده که رییسجمهور غنی در نُه ماه گذشته فرصت یا رغبتی برای نشستن با امپراتور سرکش و پرشورِ شرق نداشته استـ هرچند که در آن طرف هم به نظر میرسد که این بیرفتوآمدی، اثر مخربی هم بر روابط دو کشور نداشته. در حالی که پوتین در این ماهها مشغول بحران اوکراین و تحریمهای اروپاییها و امریکاییها بوده، در این طرف اشرفغنی هم در پی حل معادلۀ چندمجهولۀ امنیت بوده است. با این حال شکی نیست که مسایلی چون امنیت، تروریسم، حضور جامعۀ جهانی در افغانستان، تولید و قاچاق مواد مخدر و … در افغانستان، موارد اجتنابناپذیری است که با وجود فرسنگها فاصله میان افغانستان و روسیه، این قدرت بلامنازع منطقهیی را بینصیب نمیگذارد.
در آن سوی دیگر با توجه به اینکه موضوع نشست این دورۀ سازمان شانگهای به مسالۀ حضور داعش در افغانستان اختصاص یافته، باید گفت که این نشست از اهمیت چشمگیری برای آیندۀ افغانستان برخوردار است. اگر طالبان مسالۀ اصلی نشستهای منطقهیی و جهانی پیش از این دربارۀ افغانستان بوده، حالا در کنار آن، تهدید داعش به عنوان تهدیدی نوظهور اما چالشبرانگیز در جغرافیای کشور عرضاندام کرده و توجه بسیاری از کشورهای منطقه و جهان را به خود جلب کرده است. این تهدید هرچند در مرحلۀ نخست از سوی حکومت و جامعۀ جهانی تکذیب شد و مورد چشمپوشی قرار گرفت، اما رفتهرفته کار به جایی رسید که زنگ نگرانی از حضور داعش در افغانستان، حتا در واشنگتن هم به صدا درآمد.
حالا هم دیده میشود که سخن داعش در سرخط آجندای اجلاس شانگهای در روسیه قرار گرفته است. شکی نیست که اگر طالبان از دید بیرونیها، تهدیدی مزمن برای امنیت ملی افغانستان پنداشته میشد، حالا اما تهدید نوظهورِ داعش در افغانستان از چشم همه، تنها و تنها تهدیدی ملی برای این کشور نیست؛ بلکه بلاییست که به صورت بالقوه میتواند امنیت همۀ منطقه و جهان را تحت تأثیر قرار دهد. به این ترتیب، نگرانی کشورهایی چون چین، روسیه، قزاقستان، تاجیکستان، اوزبیکستان و اعضای ناظر شانگهای از تهدید داعش در افغانستان، امری کاملاً منطقی و معقول است.
روسیه و چین به عنوان دو بازوی اصلی سازمان همکاریهای شانگهای، همواره از پر و بال گرفتنِ افراطگرایی و تروریسم در افغانستان بیزار بودهاند. افراطگرایی اسلامی در طول سالهای متمادی، همیشه پاشنۀ آشیلِ این دو کشور بوده است. کارگزاران دولت چین بهخوبی میدانند که رشد افراط گرایی در افغانستان، خود به خود سبب بارور شدن مسلمانانِ افراطیِ اویغور در ایالت سینکیانگ این کشور میشود و این هرگز به نفع آن کشور نیست. روسیه هم خاطرۀ مشابهی از بنیادگرایان مسلمان چیچنی دارد و میل چندان به درگیر شدن با مسلمانان افراطی در داخل مرزهای خود ندارد. تاجیکستان و اوزبیکستان هم بهنحوی از انحا درگیر با جنبشها و تحریکهای اسلامی خشونتطلب در مرزهایشان هستند. به این ترتیب، هیچکدام از این کشورها تمایلی به پذیرایی از جنگجویان داعش در قلمروشان ندارند.
دیده میشود که داعش در شرایط کنونی، حکم همان میهمان ناخواندهیی را دارد که هرچند در افغانستان تا جایی قدرت مانور یافته، اما هیچکس دل خوشی از آن ندارد. در نتیجه انتظار میرود که بهخصوص با نشست روز پنجشنبه و جمعۀ سازمان همکاریهای شانگهای در روسیه، کمکم گفتمان مبارزه با داعش در افغانستان وارد فصل جدیدی شود که در آن کشورهای منطقه و جامعۀ جهانی میل بیشتری به حضور فعال در مبارزه با این پدیدۀ نوظهور نشان دهند. واقعیت این است که همه میدانند که با توجه به قدرت مانوری که داعش به یکباره از خود در عراق و سوریه به نمایش گذاشت و جهان را انگشت به دهان کرد، این سونامی عصرِ جدید در افغانستان هم میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد و در صورت عدم توجه جدی به آن، پای بسیاری از کشورهای منطقه را به یک منجلاب بیپایان بکشاند.
انتظار میرود که در شرایط کنونی، جامعۀ جهانی و کشورهای منطقه بار دیگر با همان آرایشی که در سال ۲۰۰۱ به نبرد طالبان آمده بودند، در برابر حضور داعش در افغانستان قد علم کنند. هرچند که اینبار تدبیر و عملشان باید به گونهیی باشد که مثل آنچه با آن مواجه شدیم، نشود که هنوز طالب و داعش در سرخط خبرهای افغانستان باشد که تهدید دیگری وارد میدان شود!
Comments are closed.