- ۳۰ سرطان ۱۳۹۴
چهار شنبه ۳۱ سرطان ۱۳۹۴
احمد عمران
بهتازهگی جنرال جان کمپل فرمانده نیروهای ایتلاف در افغانستان گفته است که با آغاز دور دومِ مذاکراتِ صلح میان نمایندهگان دولت و طالبان، احتمال دارد که نزدیک به شصت تا هفتاد درصد از نیروهای طالبان دست از جنگ بردارند. به گفتۀ جنرال کمپل، سی تا چهل درصد جنگجویانِ مخالفِ دولت که شامل افراد شبکۀ حقانی نیز میشوند، به جنگ ادامه خواهند داد.
این سخنان در حالی مطرح میشوند که وزارت دفاع افغانستان میگوید از هر ده هراسافکن چهار تنِ آنان خارجی استند. دولت وزیری، سخنگوی وزارت دفاع گفته است که شورشیان مسلح از ساکنان منطقۀ پنجاب پاکستان، اویغورهای چین، چچن، تاجیک، ازبیک و غالباً عرب هستند که در مناطق مختلفِ افغانستان تلاش میکنند امنیت را بر هم بزنند. با این محاسبه، فرمانده نیروهای ایتلاف چهگونه به این نتیجه رسیده است که مذاکراتِ صلح میتواند چنین تغییر قابل ملاحظهیی را در صحنۀ نظامی در افغانستان رقم زند؟
خوشبینیهایی از این دست، هرچند از نظر روانی تأثیراتِ خود را دارد، اما با واقعیتهای جنگ چندان نزدیک نمینماید. طالبان زمانی میخواهند وارد گفتوگوهای صلح شوند که پیچیدهگیهای تازهیی در صحنۀ نظامی و سیاسی افغانستان بروز کرده است. در سفر اخیرِ جنرال مارتین دمپسی رییس ستاد مشترک ارتش امریکا به افغانستان، تأکید صورت گرفت که با توجه به افزایش تهدیدهای نظامی، احتمال دارد که کاخ سفید در مورد خروج کامل سربازانِ خود از افغانستان تجدید نظر کند.
جنرال دمپسی در دیدار با مقامهای افغانستان گفته است که تهدیدهای تازه عمدتاً از ناحیۀ گروه داعش در افغانستان رو به افزایش است. دولت افغانستان برای مبارزه با تهدیدهای تازه، خواهان ایجاد مرکز واحدِ منطقهییِ مبارزه با گروههای تروریستی شده است. جنرال دمپسی در واکنش به این خواستِ دولت افغانستان گفته است که برخی کشورهای منطقه در مبارزه با تروریسم قابل اعتماد اند و از متحدان منطقهییِ این کشور به شمار میروند.
شاید رییس ستاد مشترکِ ارتش امریکا حس کرده باشد که منظور مقامهای افغانستان از ایجاد مرکز واحد منطقهیی مبارزه با گروههای تروریستی، شامل کشورهایی چون روسیه و برخی کشورهای آسیای میانه نیز خواهد شد که از نظر امریکاییها در حال حاضر به عنوان کشورهای قابل اعتماد شناخته نمیشوند. رییس جمهور غنی در سفر اخیرِ خود به روسیه و شرکت در نشست شانکهای، خواهان مبارزۀ مشترکِ این کشورها با گروههای دهشتافکن شده بود. آقای غنی در این نشست گفت که افغانستان میدان نبرد گروههاییست که عمدتاً از کشورهای عضو شانکهای به این کشور وارد میشوند.
این سخنان هرچند میتواند برای ایجاد نوعی هماهنگی میان اعضای شانکهای موثر تلقی شود، ولی هرگز بار جنگییی را که فعلاً در منطقه و افغانستان جریان دارد، تحمل کرده نمیتواند. برخی از کشورهای منطقه عمدتاً در چهارده سال گذشته به عنوان ناظر عمل کردهاند و به دلیل اختلافنظرهایی که با امریکا و متحدانِ آن داشتهاند، کمتر تهدید تروریسم را به عنوان خطری منطقهیی، جدی تلقی کردهاند. برخی از کشورهای منطقه، عملاً جنگِ فعلی را ناشی از سیاستهای غرب میدانند و به این نظر اند تا زمانی که این کشورها درسیاستهای خود تجدید نظر نکنند، این جنگ همچنان از منطقه قربانی میگیرد.
از سوی دیگر، کشورهای غربی که تا به امروز هزینههای مبارزه با تروریسم روی دوشِ آنها سنگینی کرده، همچنان خود را محق به ادامۀ این نبرد میدانند و معتقدند که در صورت خروج از منطقه، ابعاد نابسامانیها بیشتر خواهد شد. در این میان البته نقش افغانستان بسیار چشمگیر به نظر میرسد. افغانستان آماج اصلیِ گروههای تروریستی است و تا به حال بیشترین قربانی را در این نبرد متحمل شده است. حالا با آغاز گفتوگوهای صلح میان نمایندهگان دولت افغانستان و گروه طالبان، این خوشبینی به وجود آمده که تنشهای نظامی کمتر شود و از بار جنگ کاسته گردد؛ اما این خوشبینیها تا حدی نیست که امکان تأمین صلح را در کوتاهمدت فراهم کرده بتواند.
شاید بخشی از نیروهای طالبان دست از جنگ بردارند، اما این احتمال هم وجود دارد که بخش دیگرِ آن در قالبِ تازه همچنان به نبرد ادامه دهد. آنچه که در شمال کشور اتفاق میافتد و در واکنشهای مقامهای بانفوذ این مناطق تجلی یافته، هرگز خوشبینیهای جنرال کمپل را بازتاب نمیدهد. همین حالا نبردهای سنگینی در اطرافِ شهر فاریاب جریان دارد و گفته میشود که صدها شورشی از مناطق غربی و شمالی کشور وارد این ولایت شدهاند. نزدیکی فرماندهان قدرتمند شمال برای مبارزه با تهدیدهای تازه، نشان میدهد که وضعیت در این مناطق چندان معمولی نیست و اگر اتحاد نیرومندی در برابر خشونتهای تازه شکل نگیرد، احتمال گسترش آن به قلبِ شهرها نیز وجود دارد.
صلاحالدین ربانی وزیر خارجۀ کشور و رهبر جمعیت اسلامی نیز که در روزهای عید وارد بدخشان شده بود، تأکید داشت که دولت باید به نیروهای مجاهدین در برابرِ تهدیدهای تازه فرصت بیشتری را مهیا سازد. آقای ربانی که در جمع مردم در بدخشان سخنرانی میکرد، هشدار داد که بیتوجهی به نیروی مجاهدین میتواند کشور را به سمت بحران سوق دهد. آیا با چنین محاسباتی از جنگ افغانستان بازهم میتوان نسبت به فروکش کردن یک جبهه به سود جبهۀ دیگر سخن گفت؟
از سوی دیگر، گفتوگوهای صلح نیز به پیمانهیی قوت نیافته که بتوان از چشماندازِ تازه در این خصوص صحبت کرد. این گفتوگوها با سرعتی که در حال حاضر طی میکند، بسیار بعید به نظر میرسد که در زمان کم به نتایج مطلوب بینجامد. همه چیز در هالهیی از ابهام قرار دارد و حتا نمیتوان نسبت به نیاتِ کشورهایی که به گونهیی از هراسافکنان حمایت میکنند، برای موفقیتِ گفتوگوهای صلح خوشبین بود.
Comments are closed.