کـارنامـۀ مســعود

- ۰۹ اسد ۱۳۹۴

شنبه ۱۰ اسد ۱۳۹۴

 

عبدالحفیظ منصور
mnandegar-3بخش بیست‌وهشتـم

به هر صورت، تا پایان اقتدار «اندره پوف»، در پنجشیر آتش‌بس برقرار بود و طبق گزارش‌هایی که بعضی از افسران شوروی در اختیار مجاهدین قرار می‌دادند؛ زمانی که «چرنینکو» بر اریکۀ قدرت نشست، جلسه‌یی میان افسران شوروی در دارالامان برای بررسی اوضاع پنجشیر صورت گرفت که در آن بعد از مشاجرات زیاد، به دو دلیل حامیان دوام آتش‌بس کوتاه آمدند و تصمیمِ حملۀ جدید گرفته شد:
۱٫ دو حلقه فلم ویدیویی که در آن صحنه‌هایی از تمرینات نظامی مجاهدین را در پنجشیر نشان می‌داد، در بگرام طی کمینی به‌دست سربازان شوروی افتاد و در آن جلسه به نمایش گذاشته شد. روس‌ها به‌شدت از برنامه‌های مجاهدین در هراس شده و تکمیل پلان‌های جنگی مجاهدین را برای خویش زیان‌بار پنداشتند.
۲٫ فعالیت‌های مجاهدین در صفحات شمال جهت ایجاد وحدت و نظم بیشتر میان مجاهدین نیز شوروی‌ها را مضطرب ساخته بود.
ناگفته نماند، مخالفت این دو گروپ بالای مسألۀ پنجشیر به آن اندازه بود که وقتی برنامه قطعیِ حمله به پنجشیر اتخاذ گردید، طرفداران آتش‌بس برای این‌که ضربات بیشتری بالای قوای روس در حملۀ مورد نظر وارد آید و صحت پیش‌بینی‌شان برای رقبا ثابت گردد، مجاهدین را از تصمیماتِ روس‌ها باخبر می‌ساختند.
یادآوری باید کرد که با مرگ «اندره پوف» و به قدرت رسیدن «چرنینکو»، هیأت موظف در آتش‌بس عوض شد و هیأت قبلی به شمول عده‌یی از افسران عالی‌رتبۀ شوروی که درین ارتباط نقش داشتند، به جرم رشوت‌ستانی محبوس گردیدند و تا روی صحنه آمدنِ گورباچف، در حبس باقی ماندند.
هیأت جدید شوروی که در زمان «چرنینکو» بدین امر موظف شده بود، به قول مسعود، بلندپروازی‌هایی نسبت به هیأت قبلی داشت که باری هم در حین مذاکرات، «مسعود» یکی از اعضای آن را تهدید نموده و از اتاق ملاقات بیرون کرده بود.
دستاورد مجاهدین
بعد از سه‌ونیم سال جنگ خونین میان مردم افغانستان و قوای شوروی، با برقراری آتش‌بس میان طرفین، مردمِ ما به پیروزی درخشانی دست یافتند؛ زیرا با برگزاری مذاکرات مستقیم میان مجاهدین و شوروی، واضح است که جانب شوروی بالقوه مجاهدین را به رسمیت شناختند.(۲) عدم شرکت نمایندۀ رژیم کابل درین مذاکرات که با حضور آن مجاهدین مخالفت داشتند، میان روس‌ها و کمونیستان افغانی، شگافی ایجاد کرد که به سود مجاهدین تمام شد.
یک سال آتش‌بس در پنجشیر به مجاهدین این فرصت را بخشید که جبهات ماحول پنجشیر را تنظیم نموده و هم‌بستگی را میان مجاهدین هرچه بیشتر توسعه بخشند. برای همین منظور برای نخستین‌بار جلسه‌یی با شرکت ۱۳۰ تن قوماندانان ولایات شمال افغانستان در پنجشیر ترتیب یافت و اساس «شورای نظار» گذاشته شد.
مجاهدین پنجشیر که در جنگ گذشته، تلفات و مشکلات زیادی را متحمل شده بودند، در این مدت سر از نو تجدید سازمان گردیدند و برای جنگ‌های بعدی مواد غذایی فراهم آوردند. و بر اساس تجارب جنگ قبلی، حفر صوف‌ها در سراسر پنجشیر برای ایجاد پناهگاه و انبارخانه‌ها در همین مدت جدی گرفته شد که تا پایان سال چندین صوف حفر گردید.
لُب کلام این‌که؛ اکثریت حلقات سیاسی در خارج و داخل افغانستان، آتش‌بس را یک موفقیت چشم‌گیر برای مجاهدین دانستند و فقط حزب اسلامی افغانستان به رهبری انجنیر گلبدین حکمتیار، آن را یک سازش قلمداد کرد و دلیلش هم آن بود که در چنین شرایطی اگر کلیۀ جبهات جهادی در افغانستان آتش‌بس را بپذیرند، شعلۀ جهاد در کشور خاموش می‌شود و روس‌ها به هدف‌شان نایل می‌آیند.
اما در واقع فکر می‌شود که حزب اسلامی مخالفتش در این باب دو دلیل دیگر داشته باشد:
۱٫ رقابتی که میان حزب اسلامی و جمعیت اسلامی از گذشته موجود بوده است.
۲٫ تصفیۀ اندراب از حزب اسلامی توسط افراد احمدشاه مسعود که در آغاز آتش‌بس صورت گرفت.
شوروی‌ها در مدت آتش‌بس در دو زمینه فعالیت خویش را متمرکز کرده بودند: یکی تبلیغات وسیع مبنی بر این‌که آتش‌بسِ پنجشیر (جبهه‌یی که در افغانستان شهرت زیادی داشت) را سازش و تسلیمیِ آن جبهه وانمود کنند، تا بدین ترفند سایر جبهات را به کنار آمدن با رژیم ترغیب نمایند؛ و دیگری فعالیت زیرزمینی از طریق اعزام جواسیس، تا از آن طریق معلومات ‌کسب کنند.
علاوه بر دستاوردهای مجاهدین از این آتش‌بس که ذکرش رفت، جبهۀ پنجشیر را بیشتر از پیش در محراق توجه قرار داد، که این امر در سالیان بعد باعث جلب کمک‌های مالی و تبلیغاتیِ زیادی گردید.
مهم‌تر از آن، آتش‌بس جبهۀ پنجشیر را در انظار افسران ناراضی قوای شوروی و مامورین عالی‌رتبۀ رژیم کابل، مرکز مقاومت جلوه داد و موجب برقراری تماس و یک سلسله کمک‌های اطلاعاتی بسیار مهم به جبهه گردید.
گرچه کار نفوذ به داخل دستگاه رژیم کابل از ابتدا دنبال می‌شد، اما به قاطعیت می‌توان گفت که آتش‌بس، نقش اطلاعاتی جبهه را چندین برابر افزایش بخشید. گذشته از افسران عالی‌رتبه و وزیران رژیم کابل، جنرالان ارتش سرخ نیز که با سیاست‌های مسکو مخالف بودند، برای مجاهدین گزارش می‌دادند و چه بسا از جنرالان ارتش سرخ که در پنجشیر و ماحول آن ماموریت داشتند، به نفع مجاهدین اطلاعات می‌رساندند.
یکی از کسانی که مسعود فعالیتِ او را در این زمینه بسیار ارزشمند می‌شمرد، اتشۀ نظامی هند در کابل بود و به کمکِ همین شخص بود که شماری از برنامه‌های جنگی قوای شوروی، به‌ویژه طرح‌های ترور شخص مسعود، کشف و خنثا گردید.
مآخذ:
۱٫ مجلۀ نیوزساینتست، گزارش یونسن میل، ۳۰ جون ۱۹۸۳ و مجلۀ ایشیاویک، گزارش تونی دیوس، مورخۀ ۱۵ جولای ۱۹۸۳ (انگلیسی)
۲٫ نظریۀ حقوقی پیرامون قضیۀ افغانستان از جانب جمعی از حقوق‌دانان، ژنیو.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.