پیشِ مـلاهای پاکستـانی سر خم نکنید

- ۱۸ اسد ۱۳۹۴

دو شنبه ۱۹ اسد ۱۳۹۴/

 

به دنبال اعلان جنگ و مخالفت با هر نوع گفت‌وگو با حکومتِ افغانستان از جانب طالبان، دولت آقای غنی بارِ دیگر دست به دامنِ ملا سمیع‌الحق شده است.
ملا سمیع‌الحق رییس جماعت علمای پاکستان و از حامیانِ پروپاقرصِ طالبان است.
سفیر افغانستان در پاکستان، با رفتن به خانۀ این مرد، از او خواسته است که طالبان را به میز گفت‌وگوهای صلح آماده کند. هرچند وزارت خارجه رسماً در مورد این دیدار توضیح نداده؛ اما مشخص است که آقای موسی زی این کار را به گونۀ شخصی انجام نداده، بلکه حاملِ نامه‌یی از آقای غنی به این پدرِ طالبان بوده است.
این در حالی است که روز جمعه حنیف اتمر، مشاور شورای امنیت ملی کشور، پس از انفجارِ فاجعه‌بار در منطقۀ شاه‌شهیدِ کابل که به کشته و زخمی شدنِ نزدیک به چهارصدوبیست تن منجر شد، گفته بود که دولت با آنانی که به قتل مردمِ افغانستان کمر بسته است، صلح نمی‌کند. ساعتی بعد از آن اظهارات، طالبان مرکز آموزشی پولیس کشور در کابل را نیز هدف قرار دادند و ده‌ها تن پولیس و دانشجوی این اکادمی را شهید و ده‌ها تنِ دیگر را زخمی کردند. ساعاتی پس از آن هم، یک مرکز نظامی ایتلاف را در شمال فرودگاه کابل هدف قرار دادند.
انتظار می‌رفت که سخنان مشاور امنیت ملی، به عنوان یک تصمیمِ قاطع در برابر پاکستان و به عنوان یک عکس‌العملِ جدیِ حکومت جنبۀ عملی به خود بگیرد؛ اما دیده شد که آن اظهارات، سخنانِ موقتی بوده و برعکس آن، دولت آقای غنی پا پیش عمّالِ استخباراتی پاکستان گذاشته تا طالبان را وارد میز مذاکره کند؛ طالبانی که خود تصمیم‌گیرنده نیستند و باید سازمان استخباراتی پاکستان در مورد آنان و به جای آنان تصمیم بگیرد.
رفتن به پیش ملا سمیع‌الحق، به عنوان کسی خود حامی طالبان است و همواره برای آنان فتوا صادر کرده و آنان را به جنگ در افغانستان تشجیع نموده، خطایی‌ست بزرگ و اصلاً دستاوردی برای مردم افغانستان ندارد.
دولت افغانستان باید پند بگیرد که در گذشته ملا فضل‌الرحمن از دیگر رهبران طالبان، چه اقدامی در این زمینه‌ها کرد که حالا به تبعیت از آن تلاش می‌کند عینِ سود را از ملا سمیع‌الحق ببرد؛ ملا سمیع‌الحقی که تلاش دارد به هدایت سازمان استخباراتی کشورش، طالبان را که بعد از اعلان مرگ ملا عمر، با هم اختلاف نظر پیدا کرده‌اند، قناعت داده و همۀ آنان را در کنار ملا منصور که رهبر و امیرالمومنین طالبان است، قرار بدهد و آنان را متحد ساخته و به قول خودشان به‌خاطر جهاد به افغانستان بفرستد؛ تلاشی که دولت پاکستان به گونۀ مستقیم از آن حمایت می‌کند و همۀ محدودیت‌هایی را که ظاهراً بر طالبان وضع شده بود، از میان برداشته و دیگر طالبان، جلسات‌شان را به گونۀ آشکار در حضور کمره‌ها در مناطق مختلفِ پاکستان برگزار می‌کنند.
حال آن‌که چنین شخصی، اصلاً نمی‌تواند به نفعِ ثبات در افغانستان کار کند.
بنابراین، دولت افغانستان به‌جای نامه فرستادن و سفیر فرستادن نزدِ یک ملای پاکستانی که خود از حامیان طالبان است، باید این گفت‌وگو و نامه‌رسانی را با مسوولانِ درجه‌اولِ پاکستانی و سازنده‌گان طالبان، پی بگیرد و از آنان بخواهد که دیگر از مداخله در امور افغانستان دست بردارند.
مرگ یا قتلِ ملاعمر در پاکستان و حضور دیگر رهبرانِ طالبان در پاکستان، خوب‌ترین فرصت را برای دولتِ ما مساعد کرده است؛ به این معنا که دولت افغانستان می‌تواند جهان را به گونۀ رسمی متوجه پاکستان بسازد و بگوید که افغانستان به گونۀ مستقیم و غیرمستقیم در معرضِ مداخله و تاختِ پاکستان قرار دارد.

اشتراک گذاري با دوستان :