- ۲۰ اسد ۱۳۹۴
چهار شنبه ۲۱ اسد ۱۳۹۴/
رییس اجراییِ دولت وحدت ملی بهتازهگی گفته است که خانینِ ملییی که در درون نظام جنایت را توجیه میکنند و در زیر حمایت نیروهای امنیتی کشور نفس میکشند، باید شناسایی شوند.
این حرف، حرفِ بخشِ مهمی از مردم افغانستان نیز هست و باید دولت به آن توجه کند.
یکی از موضوعاتی که در روزهای پسین، غوغا برانگیخته و به سوژۀ داغِ رسانهها مبدل گردیده است، مسالۀ افراد نفوذی یا حضور ستون پنجمِ نهادهای استخباراتی کشورهای بیگانه در درونِ ارگانهای امنیتی افغانستان و چهگونهگی برخورد با آن میباشد. گفته میشود که ارگانهای امنیتی کشور به مأمن و پناهگاه افراد نفوذی آیاسآی تبدیل شده و برخی از دشمنان بر سکوهای بلندِ دولتی و حتا بر مناصبی در ارگ ریاستجمهوری تکیه زدهاند.
بارها تحقیقات نشان داده که حملهکنندۀ انتحاری به کمکِ برخی از افراد وابسته به برخی مقامهای بلند، موفق به انجام کارش شده. اما تا کنون هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است. چنانکه در روزهای اخیر یک عضو پیشینِ شورای ولایتی بلخ و رییس ریاست صحت عامۀ ولایت ارزگان، به چنین اتهامی بازداشت شدهاند.
در مجموع از گفتههای دولتمردانِ کشور و پیشینۀ برخورد آنها با چنین موارد، دانسته میشود که دولت افغانستان در برابر این موضوع برخوردی کاملاً ساده و سطحی دارد و هیچگاه نوبت به آن دانهدرشتها و مزدورانِ قوییی که در داخل نظام جا خوش کردهاند، نمیرسد.
یکی از ویژهگیهایی که در گذشته، اقوام و مردمِ این سرزمین را از سایر ملل جهان متمایز میساخت و به آنها خوی و بویِ ویژه میبخشید، خصلت بیگانهستیزی آنها بود؛ اما امروزه مزدور بودن و جاسوس بودن و در خدمت دشمنانِ ملت قرار داشتن، به ارزشی برای برخیها تبدیل شده و سبب حضورشان در نظام میشود.
متأسفانه وابستهگی خارجی، دیروز اگر فحشِ ناموسی بود، امروز امتیازی خدادادی پنداشته میشود که نصیبِ هرکسی نمیشود. و هر سیاستمداری سعی میکند با تکیه بر چنین امتیازهایی در قدرت شامل شود و این سبب میگردد که هیچکس نتواند دیگری را که به یک سازمان استخباراتی وابسته است، افشا کند. یک چنین حالتی، مصوونیتِ خاصی را به اعضای ستون پنجم بخشیده است.
حضور ستون پنجم در افغانستان و همکاری آنان با دشمن و یا نادیده گرفتنِ حضور خاینینِ ملی در اندامهای مختلف نظام، حالا به حرفِ خاص و عام تبدیل شده و در مورد آن، یک اجماع و وفاقِ اعلامناشده نیز وجود دارد. اما این اجماع با سکوتِ معناداری مواجه شده است.
حالا یکی از رییسانِ دولت وحدت ملی که ریاست اجرایی را به عهده دارد، از حضور خاینان و در داخل نظام و گرفتاری آنان سخن میگوید؛ اما ریاستجمهوری تا کنون دربارۀ این ادعاها چیزی نمیگوید. حال معلوم نیست که سخنان ریاست اجرایی به کدام آدرسها حواله میشود و چرا ریاست اجرایی در زمینۀ حضور خاینان در صفوف دولت، به شکل گلایهآمیز و عاجزانه سخن میگوید. آیا این نوعی نگاه معنادار به ارگ ریاستجمهوری نیست و آیا ریاستجمهوری کسانی را که شاملِ ستون پنجماند و در خدمت دشمنانِ مردم در کرسیهای معتبرِ نظام قرار دارند، میشناسد؟
سوالِ مهمتر این است که «چرا چنین سخنی از جانب ریاستجمهوری مطرح نمیشود و یا چرا ریاستجمهوری دربارۀ اظهارات ریاست اجرایی هیچ واکنشی نشان نمیدهد؟» بنابرین حالا فرصتِ آن رسیده که ریاستجمهوری عزمش را برای مبارزه با جاسوسان و مزدورانی که در داخلِ نظام به نفع دشمن کار میکنند و اعمالشان را توجیه میکنند، جزم کند تا دیگر جنایتکاران و خاینان خودشان را مصون احساس نکنند!