احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دو شنبه 26 اسد 1394 - ۲۵ اسد ۱۳۹۴
هرچند در این روزها ـ گوش شیطان کَر ـ گوش مردممان از صدای انفجار و انتحار آرام است، اما همه میدانند که به این آرامشهای مقطعی نمیتوان دل خوش کرد؛ چه بسا که سکوتِ این روزها میتواند آرامشِ پیش از توفانِ خانمانسوزِ دیگری باشد. در نتیجه باید از این ثانیهها استفاده کرد و راهی به رهاییِ همیشهگی از برزخِ ناامنیها جستوجو کرد.
حمله خونینِ شاهشهید باید نقطۀ عطفی برای تجدید نظر در روند مبارزه با تروریسم در کشورمان باشد. اگرچه پیش از این حمله هم، ما شاهد حملات و انفجارهای خونینِ بسیاری بودهایم، اما بدون شک سه حملۀ خونین در کمتر از ۲۴ ساعت در پایتخت، زخمی است که همواره جای آن بر قلبِ کابل خواهد ماند. پس از همین حملات بود که رییسجمهور غنی و داکتر عبدالله بهگونۀ یکصدا بر اسلامآباد تاختند و بهطورِ دیپلماتیک این کشور را به تجدید نظر در روابط میان کابل و اسلامآباد تهدید کردند. سفر فوریِ هیأت عالیرتبه هم گواه مبرهنی بر همین موضع جدیِ حکومت وحدت ملی بودـ هرچند که سکوتِ پس از بازگشتِ این هیأت و لبخندهایی که بر روی لبان مقامات پاکستانی نمایان شد، بهنحوی از سرد شدنِ شورِ حقطلبیِ حکومت در برابر هژمونی اسلامآباد حکایت کرد.
با این وجود اما روزهای پیشین، اگر از یکسو روزهای همصدایی مردم در برابر تجاوزهای بیحدوحصر پاکستان بود، از سوی دیگر روزهای پیشنهاد راهکارهای گوناگون از سوی صاحبانِ اندیشه و سخن بود. در این راهکارها میشد از گزینۀ توسل به جنگ تا گزینۀ تحریم کالاهای پاکستانی یا شکایت به شورای امنیتِ سازمان ملل در برابر اسلامآباد را به نظاره نشست. این راهکارها هر کدام با تمام تفاوتهایی که در نهاد خود داشتند، اما همه دارای جوهر واحدی بودند: مقابله با کشوری که مأمنِ دشمنانمان است!
مسلماً برخی از راهکارها در درونِ خود ظرفیتِ پرورشِ آسیبها و خطراتِ جدید برای کشورمان را دارد و نمیتوان به گونۀ دربست و بی سبک و سنگین کردن، آنها را به محکِ تجربه گرفت. اما در میان این راهکارها، هر کدام که به گونۀ نظری از پشتوانههای محکمتری برخوردار باشد و از لحاظ عملی هم توان بسیج و جلب همگراییهای بیشتری داشته باشد، میتوان آن را پیگیری کرد. از همین رهگذر اگر طرح شکایت از پاکستان در شورای امنیت سازمان ملل به عنوان یک ابزار دیپلماتیک میتواند اهرم فشاری برای بزرگترین حامی تروریسم در منطقه باشد، میتوان آن را قاطعانه روی دست گرفت و عملی ساخت. گزینۀ نظامی نیز هرچند با توجه به توان محدود نظامی کشور در قبال ارتش مقتدر پاکستان، گزینۀ مساعدی به نظر نمیرسد، اما چنانکه سخنگوی ریاست اجرایی اظهار داشت، اگر پاکستان نخواهد با ما کنار بیاید، ما هم میتوانیم در یک عمل بالمثل، هیچ تعهدی در مبارزه با دشمنانِ پاکستان در خاکمان نداشته باشیم.
جهتگیری در قبال بازیهای پاکستان، هرچند باید یکی از عمدهترین برنامههای حکومت و مردم افغانستان باشد، اما به یقین که همۀ ماجرا نیست. مردم افغانستان و حکومت باید در سایر جبهاتِ مبارزه با تروریسم هم دوشادوشِ یکدیگر ایستاده و دشمن را عقب بزنند. از همین منظر، میتوان گفت که حضور جنرال دوستم در میدان نبرد، یکی از ابتکاراتِ قابل تقدیر است که باید مورد حمایت و پشتیبانیِ دیگر سرانِ حکومت هم قرار گیرد. حضور جنرال دوستم زمانی که فاریاب در آتش ناامنی غوطهور بود، بدون شک سبب قوت قلبِ نظامیان و مردمِ آن ولایت شد و همین مسأله بر عقبنشینی طالبان از جبهات جنگِ این ولایت اثر شگرفی داشته است.
حکومت افغانستان و مردم حالا بهخوبی میدانند که تأمین امنیت، میوهیی نیست که بیزحمت حاصل گردد؛ بلکه برای دست یافتن به امنیت و صلح باید مبارزه کرد؛ در این راه خطیر و پُرخطر اما یکپارچهگی همۀ مردم و سران حکومتی شرط اولِ دست یافتن به پیروزی است. حکومت موظف است تا در یک برنامۀ چندبُعدی دستِ دشمن را از مداخله در امنیت و تمامیت ارضی کشور کوتاه کند؛ بدون شک در این برنامۀ چندوجهی و جامع، هم باید راهکار نظامی و جنگی روی دست گرفته شود و هم راهکارهای غیرنظامی شامل برنامههای اقتصادی و دیپلماتیک.
حمایت از نظامیان در میدان نبرد، از جمله ابتکاراتیست که باید مورد حمایتِ حکومت و مردم قرار گیرد. با این وجود اما نباید از تلاشهای دیپلماتیک در قبالِ نیروهای شورشی و حامیانِ آنها در سطح بینالمللی غافل شد و صد البته که خودکفایی اقتصادی معطوف به برنامه نیز در درازمدت میتواند عرصه را برای نایل آمدن به امنیت و صلح مساعد کند.
Comments are closed.