گزارشگر:احمد عمران - ۰۲ سنبله ۱۳۹۴
حالا دیگر واضح شده است که اختلافاتِ ذاتالبینی میان طالبان چنان به مرحلۀ حادِ خود رسیده که بهمشکل میتواند راهحلِ قطعی پیـدا کند. آگاهان باور دارند که پس از افشای مرگ ملاعمر رهبر گروه طالبان، تلاشها برای ایجاد رهبریِ واحد برای این گروه عملاً به شکست انجامیده است. انتصاب ملا اخترمحمد منصور نهتنهـا به اختلافات میان طالبان پایان نداده، بل سوالهای دیگری را به میان آورده است. حالا بخشی از طالبان این پرسش را مطرح میکنند که بر اساسِ چه نیازهایی مرگِ رهبرشان از آنها مخفی نگه داشته شده بود. سید طیب آغا جان که رهبری هیأتِ طالبان در قطر را به عهده داشت، به همین دلیل از سمتِ خود استعفا داد. او گفته است به دو دلیل، دیگر نمیتواند ریاست هیأت طالبان در قطر را انجام دهد. دلیل نخست اینکه چهگونه کسانی را که با آنها از نامِ ملاعمر گفتوگو میکرده، قناعت دهد که او نمایندۀ طالبان بوده است؛ و دوم اینکه رهبر طالبان در داخلِ افغانستان باید تعیین شود، یعنی پس از مرگ ملاعمر، جانشینِ او باید مشروعیتِ خود را از داخل بهدست میآورد، در حالی که ملا منصور طی یک زدوبندِ مشکوک با آیاسآی پاکستان به این سمت دست یافته است.
از جانب دیگر، اعضای خانوادۀ ملاعمر نیز نسبت به گزینشِ رهبر جدیدِ این گروه راضی به نظر نمیرسند و تلاش دارند به جای ملاعمر، پسرش ملایعقوب را که گفته میشود جوانِ کمتجربهییست، به رهبریِ طالبان بگمارند. برخی از اعضای برجستۀ گروه طالبان نیز تلاشهایی را آغاز کردهاند که بتوانند میان خودشان به توافق برسند و فرد سومی را به رهبری این گروه بگمارند. در بحبوحۀ اینهمه اختلاف، پاکستان اما تلاشهایی را برای انسجام دوبارۀ این گروه آغاز کرده است. بر اساس گزارشهای تازه، استخبارات پاکستان سعی در ایجاد اجماع بر سرِ رهبری ملا منصور میان افراد ناراضی طالبان دارد. این تلاشها عمدتاً به دو هدفِ اصلی صورت میگیرد: نخست استخبارات پاکستان همچنان میخواهد قیومیتِ خود برگروه طالبان را حفظ کند؛ و دوم اینکه در امتیازگیری از امریکا و ایجاد فشار بر دولت افغانستان، از آن سود ببرد.
امریکا بهتازهگی در مورد کمکهای خود به پاکستان میخواهد بازنگریهایی را انجام دهد. این بازنگری هرچند به هدفِ مبارزه با داعش عنوان شده، اما در اصل بیانگرِ نارضایتی سیاستمدارانِ امریکایی از مبارزۀ پاکستان با گروههای تندرو و تروریست است. امریکا از سال ۲۰۰۱ برای همکاری در جنگِ افغانستان مبلغی را تحت عنوان سیاساف به پاکستان پرداخت میکند و تا کنون ۱۳ میلیارد دالر تحت همین عنوان به اسلامآباد پرداخت شده است. در سال ۲۰۱۴ بعد از خروج بخشی از نیروهای امریکایی از افغانستان، قرار بود کمکهای مالی این کشور به پاکستان متوقف شود، اما این کمکها به مدت یک سال تمدید شد. در صورتی که پاکستان از این کمکها بیبهره شود، بدون شک مشکلاتِ آن با توجه به اقتصاد در حالِ رکودِ آن به شدت افزایش خواهد یافت.
جنگ افغانستان منافعِ بیشمار برای پاکستان در قبال دارد، یکی از آنها هم گرفتنِ کمکِ مالی از امریکاست. پاکستان میداند که در اختیار داشتنِ گروههای تروریستی هرچند متضمن زیانهایی برای خودش نیز هست، ولی در درازمدت منافع این کشور را در منطقه تأمین میکند. نکتۀ اساسی اینجاست که جامعۀ جهانی باید نیاز پاکستان به گروههای تروریستی را جدی تلقی کند و برای خشکاندن آن، دست به اقدامهای لازم بزند. بخشهای قبایلی و مرزی پاکستان از چند دهه به اینسو به مراکز اصلی افراطگرایی و تروریسم تبدیل شده و این چیزی نیست که از چشم جامعۀ جهانی به دور مانده باشد. همین حالا هزاران جنگجوی غیر پاکستانی در بخشهای قبایلی این کشور مشغول فراگیری فنون جنگی و آماده شدن به نبرد جهانی علیه کشورهای غربی استند.
جنگ امریکا با تروریسم در حال حاضر به دلیل همین علاقهمندی پاکستان به گروههای اینچنینی به بنبست خورده است و احتمال نمیرود که بهزودی بتوان پاکستان را متقاعد کرد که نبرد جدی با این گروهها را آغاز کند. متأسفانه در این میان قربانی اصلی افغانستان بوده است؛ کشوری که در همسایهگی پاکستان قرار دارد و عملاً در جنگ با گروههای تروریستی بهسر میبرد.
شدتِ جنگها در کشور، روی دیگر سکۀ اختلافها میان افراد طالبان است که باعث نگرانی پاکستانیها شده است. پاکستانیها انتظار ندارند که افراد بلندپایۀ طالبان چنین منتقدانه به نقشِ این کشور در انسجام و رهبریِ این گروه نگاه کنند. شدت اختلافها میان رهبران طالبان این زمینه را فراهم میسازد که دیگر بخشی از این گروه با سیاستهای پاکستان همصدایی نکند. این مسأله واقعاً به نگرانی نظامیانِ پاکستانی دامن زده و آنها را وا داشته است که تلاش برای متقاعد ساختنِ افراد بانفوذِ این گروه نسبت به رهبری ملامنصور را آغاز کنند. این تلاشها هرچند تا به حال نتیجهبخش نبوده، اما در آینده میتواند به وخامت بیشترِ وضع امنیتی افغانستان بینجامد؛ زیرا پاکستان اختلافاتِ طالبان را با تشدید حملات انتحاری و گروهی پنهان نگه میدارد.