گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 10 سنبله 1394 - ۰۹ سنبله ۱۳۹۴
در حالی که برخی از اعضای شورای عالی صلح همچنان بر نقش پاکستان در گفتوگوهای صلحِ دولت با طالبان تأکید میورزند، طالبان در حلِ کشمکشهای درونیِ خود بر سرِ رهبری این گروه ناکام ماندهاند. در تازهترین گزارشها از کشمکشهای طالبان در ولسوالی خاک افغانِ ولایت زابل خبر میرسد که طرفدارانِ ملا اختر منصور رهبرِ جدیدِ طالبان در برابر طرفدارانِ ملا دادالله یکی از مقامهای ارشد شورای کویته صفآرایی کردهاند. بر اساس گزارشها، این صفآرایی زمانی آغاز شد که طرفدارانِ ملا منصور تلاش کردند که طرفدارانِ ملا دادالله را به اطاعت از رهبر جدید وادار کنند. گفته میشود زد و خوردهای پراکندهیی میانِ این دو گروه وجود داشته و هنوز صفآرایی آنها پایان نیافته است.
در همین حال، گزارشهایی نیز وجود دارد که ملا یعقوب فرزند ملا عمر و عبدالمنان برادرِ او نیز در صف مخالفانِ رهبری ملا منصور قرار دارند. با این اوصاف دیده میشود که شکاف بزرگِ رهبریِ طالبان همچنان به حالِ خود باقی است و انتظار نمیرود که این گروهها بتوانند میانِ خود به نتیجۀ قاطع دست پیدا کنند.
نقش پاکستان البته در اینمیان بسیار پُررنگ مینماید و گمان برده میشود که مدیریت اصلیِ طالبان همچنان در اختیارِ آیاسآی قرار دارد. بازیگر اصلی صحنه، بسیاری از جنجالهایِ تازه را مدیریت کرده و پس از اینهم تلاش خواهد کرد که مدیریت بحرانِ طالبان را در دست داشته باشد.
گروه طالبان در حالی در ورطۀ فروپاشیِ مرگبار قرار گرفته است که هنوز سیاستهای دولت افغانستان در قبال مسایل چندان شفاف نمینماید. برخی مقامهای دولتی، تأکید بر قطع روابط اسلامآباد و کابل دارند، اما برخی دیگر میگویند نقش پاکستان در روند صلح باید همچنان محفوظ نگه داشته شود. اگر معاون اولِ ریاست جمهوری در خط مقدمِ جبهۀ نبرد در برابر طالبان در شمال کشور پاکستان را عامل اصلی ناامنیهای کشور معرفی میکند، اما در کابل حاجی دینمحمد از سران شورای صلح و یکی از اعضای هیأت گفتوگوکننده با طالبان تأکید دارد که پاکستان میتواند به نقشِ خود در آوردنِ صلح به افغانستان ادامه دهد.
سیاستِ چندگانه در برابر طالبان و پاکستان منوط به امروز نیست. در طول سالهای مشقتبارِ جنگ با طالبان، افغانستان در میان سیاستهای چندگانه در نوسان بوده است. گاهی مقامهای کشور تلاش کردهاند که با دوستی و مهمانی، مشکلات امنیتی را حل کنند و گاه تلاش کردهاند با چنگ و دندان نشان دادنهای بیپشتوانه، پاکستانیها را مجبور به عدمِ حمایت از گروههای هراسافکن سازند. این نوع سیاستها و مواضع تا به حال به اندازۀ کافی زیانهای خود را نشان داده و بدون شک در آینده نیز نشان خواهد داد.
افغانستان زمانی میتواند به تعامل و دیپلماسی با پاکستان فکر کند که سیاستی واحد و یکدست را در برابرِ گروههای هراسافکن و حامیانِ آنها از خود نشان دهد. با ادامۀ سیاستهای چندگانه که یکی از میراثهای شومِ حکومت پیشین است، نمیتوان به مشکلات کشور نقطۀ پایان گذاشت.
دیپلماسی افغانستان در برابر کشورهای حامی تروریسم، هنوز از ادبیاتِ تضرع و خواهش بیرون نشده است. نمونۀ روشنِ این ادبیاتِ پراکنده و خنثا، متأسفانه در صحبتهای وزیر خارجۀ کشور با همتای آلمانیِ آن در مراسم صدسالهگی مناسبات میان دو کشور کاملاً مشهود بود. صلاحالدین ربانی در سخنرانی خود در کنار وزیر خارجۀ آلمان با کلماتِ شکسته و ریخته از این کشور و جامعۀ جهانی خواست که نسبت به مداخلاتِ پاکستان در امور داخلی افغانستان سهمِ خود را ادا کنند. در حالی که پیش از اینها باید دولت افغانستان با خواستهای مشخص به سوی جامعۀ جهانی و سازمانهای بینالمللی برای پیگیری مسایل میرفت و طرح و برنامۀ مدونی را ارایه میکرد.
با سر دادنِ شعار و خواهش کردن بدون شک نمی توان به هیچ نتیجهیی در زمینۀ حلِ مشکلات امنیتی دست پیدا کرد. وقتی ریاست جمهوری میگوید که «پاکستان تعریف دوگانه از تروریسم دارد و آنچه که در برابر خود اراده میکند، با آنچه که در برابر افغانستان اراده میکند، متفاوت است»، فقط میتواند یک شعار خوبِ سیاسی باشد.
ما در چهارده سال گذشته، دیپلماسی را با شعار اشتباه گرفتهایم و هنوز این روند در مواضع و سیاستهای ما متجلی و متبلور است. این وضعیت نشانگرِ آن است که پاکستان به اندازۀ کافی پشتگرمی در مناسباتِ افغانستان و منطقه دارد و با توجه به این پشتگرمی، به سیاستهایش ادامه میدهد.
در ده ماهی که از روی کار آمدنِ دولت وحدت ملی گذشته است، بارها از تغییر در سیاستهای پاکستان در قبالِ افغانستان خبر داده شد، ولی در عمل هیچ تغییری در این سیاستها رخ نداده است. پاکستان به گفتۀ بسیاری از تحلیلگران، به اندازۀ کافی در دستگاه دولتی و غیردولتی افغانستان نفوذ دارد و میتواند با استفاده از این این نفوذ، برنامههای خود را اجرا کند.
همیشه چنین بوده است که اگر یک صدا در مخالفت با پاکستان و برنامههای آن بلند شده، چند صدایِ دیگر در حمایت از نقشِ این کشور شنیده شده است. مشکل افغانستان نخست با خودش و سیاستهایش است و پس از آن، با دیگران و کشورهای همسایه. نخست باید فهمید که تعریفِ ما از دوست و دشمن چیست؟ گفتوگو با طالبان برای ما به چه معناست؟ و پاکستان در سیاستهای ما چه جایگاه و پایگاهی دارد؟
تا زمانی که به این سوالها دولتِ افغانستان پاسخهای روشن و شفاف نداشته باشد، هرگز نمیتوان انتظار بهبود وضعیت را کشید!
Comments are closed.