احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:آریا من احمدی/ چهار شنبه 11 سنبله 1394 - ۱۰ سنبله ۱۳۹۴
همفری بوگارت در صحنهیی از یک فلم «نوآر»؛ همین ممکن است در پسزمینۀ ذهنت خاطرۀ «کازابلانکا» را برایت زنده کند و بعد فکر کنی بهراستی چرا «کازابلانکا» باید فلمِ مزخرفی برای وودی آلن باشد؟ به جوابش هم نرسی، شاید مهم نباشد! دوباره برمیگردی و روی جلد کتاب را نگاه میکنی: همفری بوگارت و نگاهی که از کادر می زند بیرون… و تو را هم با نگاهش میبرد با خود… بعد که برمیگردی با نگاهت، میایستی و کتاب را در دست میگیری: «ژانرهای سینمایی» اثر بری کیت گرانت، ترجمۀ شیوا مقانلو، نشر «بیدگل».
ژانر، نوع یا گونۀ خاصی از اثر ادبی، هنری و مانندِ آن است که در اینجا ژانرهای سینمایی از جمله کمدی وسترن و… مورد نظر کتاب حاضر است؛ چنانچه در تعریف ژانر از زبان ریک آلتمن میخوانیم: «از میان تمام مفاهیم بنیادی در نظریۀ ادبی، هیچیک تباری طولانیتر و برجستهتر از مسالۀ گونههای ادبی یا همان ژانرها نداشتهاند.» در ادامه، آلتمن ارسطو را نخستین نظریهپرداز ژانری معرفی میکند. ارسطو در «بوطیقا»یش دو مبحثِ عمده در مطالعۀ ژانرهای سینمایی را پیشبینی میکند.
اول با رد تمییز و تشخیص انواع بسیار متفاوت پایانبندی در کمدی و تراژدی، کوششهای توصیفی انجام شده در حوزۀ مطالعات فلم/ ژانری برای شمردن یکایکِ خصایص فُرمی ژانرها یا همان عناصر مشترکی را پیشبینی میکند و این خصایص فُرمی هستند که اجازه میدهند شماری از فلمها کنار هم جمع و یک شاخه یا مقولۀ متمایز محسوب شوند؛ و دوم این نگاه ارسطو که تراژدی از راه تأثیری روانی حاصل میشود، نشانۀ توجه نقادانهیی است که هم مبذول روشهای مخاطب قرارگرفتن تماشاگران از سوی فلمهای ژانری میشود و هم مبذول لذات و تجارب خاصی که ژانرهای مختلف برای ببیندهگانشان فراهم میکنند. ارسطو پیشاپیش این پرسش اساسی را نیز مد نظر قرار میدهد که چرا مردم آثار ژانری را دوست دارند؛ در واقع به دلیل اهمیت فلمهای ژانری در فرهنگ و اینکه فلم تلاشی جمعی و نیازمند کار افراد بسیار است، فلمهای ژانری عمومی به عنوان جلوۀ گریزناپذیری از روح زمانۀ روزگار ما دانسته میشود.
این مسأله نه تنها دربارۀ تکتکِ فلمهای ژانری، بلکه دربارۀ الگوهای متغیر و نیز عامهپسند و محبوبیت ژانرهای مختلف و نیز روابط چرخشی بین آنها صادق است؛ چرا که فلمهای ژانری چه در گذشته رخ دهند و چه در آینده و چه در خیابانهای موقرِ نیویورک معاصر بگذرد و چه در سالها پیش در کهکشانی دوردست، همیشه دربارۀ همان زمان و مکانیاند که در آن ساخته شدهاند.
فلمهای ژانری به زبان ساده فلمهای تجاری بلنـدند که از راه تکرار و تنوعبخشی، داستانهای آشنا را با شخصیتهای آشنا تعریف میکند. سینمای مردمپسند اغلب از فلمهای ژانری تشکیل شده است؛ همان نوع فلمهایی که بیشتر ماها میبینیم؛ چه در سالونِ سینما و چه در منزل. فلمهای ژانری در طول تاریخ سینما بدنۀ اصلی کنش فلمسازی را تشکیل دادهاند، چه در هالیوود و چه در سینماهای ملی سراسر جهان. اگرچه ژانرهای مختلفی در کشورهای مختلف وجود دارد، اما فلمهای تجارییی که در همه جا تولید، توزیع و پخش میشود بیشتر فلمهای ژانری اند. با این همه گرچه فلمهای ژانری را معادل «سینمای عامهپسند» و متضاد با سینمای هنری و سینمای تجربی میدانند، اما این تمایز در حقیقت اینقدر هم روشن نیست.
فلمهای مهم اما متفاوت کارگردانان سینمای هنری چون ژان لوک گدار، اینگمار برگمن، راینر ورنر و فاسبیندر با برخی عناصر ژانری درآمیختهاند. برای شناخت سینمای ژانری، تام رایل سه سطح را تعیین کرده که میتوانیم بر اساسِ آنها ژانرها را در سینما شناسایی کنیم: نظام ژانری، ژانرهای تکی و فلمهای تکی. کتاب حاضر «ژانرهای سینمایی» نیز به بررسی ژانرهای سینمایی و فلمهای ژانری در هر سه سطحِ بیان شده میپردازد و تمرکز آن گرچه نه منحصراً بر سینمای امریکا به عنوان موفقترین هستۀ تولیدی فلمهای ژانری در سراسر جهان است. «ژانرهای سینمایی» ترکیبی از نظریه و نقادی عملی بهدست میدهد و ایدههای پیرامون مباحث ژانری را با خوانشهای انجامشده از فلمهای خاص هماهنگ میکند. مجموعه مطالعات موردی، مثالهای بیانضمامی از مفاهیم نظری به دست میدهد و این مفاهیم را در متونی خاص تثبیت میکند. فلمهای مورد بررسی کتاب، طیف متنوعی از ژانرها را در طول تاریخ سینمای ناطق معرفی میکند و هر بحث، تحلیلی از فلم به عنوان یک فلم ژانری ارایه میکند. تحلیل ژانری هم طبقهبندی و هم ارزیابی فلمهای ژانری را میسر میسازد.
هماهنگ کردن ادعاهای کلی با مثالهای خاص و موردی و تحلیل متنی در بستر تاریخی و فرهنگی از نکات برجستۀ کتاب است. در اینجا رویکردهای نظری همچون فمینیسم، روانکاوی، ساختارگرایی و پسامدرنیسم نیز به کار گرفته میشود، اما تأکید اصلی بر فهمپذیری و ارتباط آنها برای مطالعۀ ژانرهای سینمایی و فلمهای ژانری است. بنابراین این کتاب نه تاریخ ژانر است و نه تاریخ نظریه و نقادی ژانر، بلکه بیشتر مقدمهیی کلی است بر مبحث ژانر که ابزارها و الگوهای لازم برای درک و ارج نهادن به فلمهای ژانری را به دست میدهد.
کتاب از چهار فصل تشکیل شده. فصل یک با گذاشتن ژانرهای سینمایی در بستر وسیعتری از فرهنگ توده و عام که خود متشکل از گفتمانهای ژانری بیشمار در رسانههای گوناگون است، آغاز میشود. تأکید این فصل بر توضیح دادن عناصر مختلفِ فلمهای ژانری است. این فصل با بررسی مشکلات موجود در تعریف ژانر و با تمرکز بر فلم نوآر به عنوان نمونهیی خاص به پایان میرسد. فصل دوم به چهگونهگی ارتباط فلمهای ژانری با فرهنگی که آنها را تولید کرده، میپردازد. فصل سوم مباحث مربوط به تألیف سینمایی را در بستری ژانری بررسی میکند و با معرفی چند نمونه مطالعۀ موردی از مولفان شناخته شده، نشان میدهد که چهطور برخی کارگردانها توانستهاند در عین حضور درون سنتهای ژانری، دیگاه خاصِ خودشان را نیز بیان کنند و در نهایت فصل چهار پرسشهایی کلانتر دربارۀ بازنمایی را مطرح میکند و با تمرکز بر اینکه چهطور فلمهای ژانری جنسیت، نژاد، رویکرد جنسی وظیفه را تصویر میکند، دوباره با چند نمونه موردی همراه میشود. این کتاب با گذر به خارج از هالیوود و سینمای امریکا به پایان میرسد تا دیگر سینماهای ملی و مشارکتِ آنها در فلمسازی ژانری را هم بررسی کنـد.
Comments are closed.