گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 3 عقرب 1394 - ۰۲ عقرب ۱۳۹۴
در ادامۀ نهادسازیهای خارقالعاده، این بار والیان کشور دست به چنین کاری زده و انجمنی را به هدفِ ابراز وجود و دادنِ مشورههای رایگان به دولت ایجاد کردهاند. این نهاد که اکثراً از والیهای گذشته تشکیل شده، در نخستین اجلاسِ خود نسبت به وضعیتِ کشور اظهار نگرانی کرده و راه بیرونرفت از وضعیتِ بحرانی را در برگزاری لویهجرگه دانسته است. به گفتۀ انجمن والیان، وضعیت کشور چنان به نقطۀ جوش رسیده که احتمال از دست رفتنِ همه چیز وجود دارد و پیش از رسیدن به چنین موقعیتی، باید دست به کار شد و از خرد جمعیِ مردم برای مهار بحران استفاده برد.
در اینکه خرد جمعی مردم برای حلِ مشکلات میتواند چارهساز باشد، جای شک نیست؛ ولی خرد جمعی مردم در نهادها و جاهای خاصی خود را تبارز داده است. اینکه نقش حامد کرزی رییسجمهوری پیشین در راهاندازی این انجمن چهقدر بوده هنوز مشخص نیست؛ ولی در اینکه تفکر کرزی در انجمن والیان دست به دست میشود، نمیتوان شک ورزید.
رییس جمهوری پیشین به برگزاری لویه جرگه اهتمامی خاص میورزید و شاید در زمان او، آنقدر لویه جرگه در افغانستان برگزار شد که در هیچ زمانِ دیگری برگزار نشده است. رییس جمهوری پیشین که عمدتاً از برگزاری لویه جرگه استفادۀ ابزاری میبرد، برای رسیدن به اهداف سیاسیِ خود در هر موردی که نتوانست از راههای قانونی به آنها برسدـ به برگزاری لویه جرگه فرمان داد. کارِ آقای کرزی با برگزاری لویه جرگهها سرانجام به جایی رسید که خودش در برابر فیصلههای آن قرار گرفت و رسوایییی بزرگ برپا کرد. دقیقاً زمانی که آقای کرزی فرمان به برگزاری لویه جرگۀ مشورتی در مورد پیمان امنیتی با امریکا داد که میخواست نتایج خاصی را به دست آورد؛ اما فیصلۀ لویه جرگۀ مشورتی عصبانیتِ آقای کرزی را برانگیخت و سبب شد که در برابر آن ایستادهگی کند. در حالی که پیش از آن، آقای کرزی اعلام کرده بود که به هر تصمیمی که لویه جرگه در مورد پیمان امنیتی با امریکا بگیرد، احترام خواهد گذاشت.
اکثر لویه جرگههایی را که آقای کرزی برگزار کرد، اهدافِ خیرخواهانه را دنبال نمیکرد و به همین دلیل نیز به نتایج مثبتی در وضعیت کشور نینجامید. از آن جمله میتوان به برگزاری لویه جرگۀ صلح اشاره کرد که با وجود ایجاد شورای عالی صلح که بخشی از نتایج آن بود، نتوانست گام مثبتی را در پایان بخشیدن به جنگ بردارد. حالا انجمن والیان کشور پیشنهاد داده که برای حل بحران موجود، به گزینۀ برگزاری لویه جرگه باید پناه برد. استدلالی را که این انجمن برای برگزاری چنین لویه جرگهیی ارایه میکند، واقعاً شنیدنی است. یک تن از والیانِ پیشین که به نمایندهگی از دیگران صحبت میکرد، منطق برگزاری لویه جرگه را در این دانست که روشهای اکادمیک و علمی برای جامعۀ افغانستان کارساز نیستند و به همین دلیل برای حل مشکلات، باید به روش های سنتی پناه برد!
اما معلوم نیست که انجمن والیان از کجا دریافته که روشهای اکادمیک به درد جامعهیی مثل افغانستان نمیخورد، و آیا دلیل مشکلات امروز جامعۀ ما، استفاده از روشهای اکادمیک بوده است؟
والیان کشور که از نزدیک با شرایط آشنا اند، نمیدانم چرا به چنین نتیجۀ نادرستی از وضعیت کشور دست یافتهاند. تا آن جایی که معلوم است و تاریخ نشان میدهد، افغانستان همواره از کمبود روشهای اکادمیک و علمی در حل مشکلاتِ خود رنج میبرده است. اگر ما واقعاً به روشهای علمی برای حلِ معضلات جامعه اقدام میکردیم، بدون شک امروز جامعه با چنین بحرانهای ویرانگری روبهرو نمیبود.
معضلات جامعۀ ما به عدمِ استفاده از روشهای علمی پیوند دارد؛ زیرا ما به روشهای اکادمیک برای حلِ مشکلاتِ جامعه دست نبردهایم و اگر هم بردهایم، بسیار اندک و عمدتاً به صورت ناقص بوده است. جامعهیی که برای حل مشکلاتِ خود به روشهای اکادمیک مراجعه میکند، حتماً به پیروزی میرسد و نتیجۀ برخوردهای اکادمیک را میبیند. همین حالا ما برای فهم جامعۀ خود نیاز به کاوشهای علمی و معتبر داریم. متأسفانه ما برای شناختِ جامعۀ خود کارِ علمی نکردهایم و به همین لحاظ، هنوز زوایای پنهانِ این جامعه برای ما شناخته شده نیست. ما نیاز داریم که از بُعد جامعهشناسی، مردمشناسی، اقتصاد، کشاورزی و دهها رشتۀ دیگرِ علمی جامعۀ خود را مورد تحقیق و ارزیابی قرار دهیم. چند کتاب به جامعهشناسی افغانستان پرداخته که ما آنها را نوشته باشیم؟ کشورهای دیگر حالا چنان به جزییات در هر رشتهیی میپردازند که ما صدها سال با آنها فاصله داریم. فقط در رشتۀ جامعهشناسی اگر نگاهی به آثاری که در دیگر کشورهای جهان نوشته شده بیندازیم، آنگاه دامنۀ فعالیتهای علمی و اکادمیک برای ما روشن میشود.
در کشورهای دیگر، تلاشهای ممتد برای روزآمد کردنِ آموختهها و دریافتهای علمی جریان دارد و هر معضلی که جامعه با آن روبهرو میشود، راه به تحقیقها و پژوهشهای تازۀ علمی باز میکند. مطرح کردنِ این مسأله که با روشهای اکادمیک نمیتوان به راهحل معضلاتِ جامعه رسید، آنهم از سوی کسانی که خود دانشآموختهاند و تأثیر و نقشِ علم و دانش را در زندهگی بشر میدانند، بسیار حیرتانگیز میباشد. بهسادهگی میتوان گفت که لویه جرگهیی را که انجمن والیانِ کشور پیشنهاد برگزاری آن را داده، وجاهت ندارد؛ مسلماً در موجودیت نهادهای قانونمند که ممثل ارادۀ جمعی مردماند، به برگزاری چنین لویه جرگهیی ضرورت نیست.
انجمن والیان کشور دستکم باید وضعیتِ جامعه را درک میکرد و اینقدر تحلیل میداشت که معضلاتِ امروز چیزهایی نیستند که با لویه جرگه بتوان آنها را حل کرد. اگر کلید حلِ مشکلاتِ جامعه در برگزاری لویه جرگه میبود، بدون شک آقای کرزی باید موفقترین رییس جمهوری شناخته میشد.
Comments are closed.