احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:نادیا صالح ثابت / سه شنبه 19 عقرب 1394 - ۱۸ عقرب ۱۳۹۴
بخش دوم و پایانی
برونگرایی را در خود تقویت کنید
شما میتوانید بدون اینکه دست به تغییر شخصیت خود بزنید، فقط با برداشتن چند گام ساده، مهارتهای برونگرایی را در درونتان ایجاد کرده و تقویت کنید.
برای شروع و در اولین گام، باید سعی کنید بیشتر وقت خود را با دیگران بگذرانید. اگر احساس میکنید با قرار گرفتن در موقعیتهایی که به معاشرت با تعداد زیادی از افراد نیاز دارد، تحت فشار قرار میگیرید و معذب میشوید، مطمین باشید که این موضوع زیاد ارتباطی به ساختار شخصیتی شما ندارد و تنها به این دلیل است که تجربۀ حضور در چنین موقعیتهایی را نداشته اید. برای برداشتن گام اول ابتدا به یک پیشگام احتیاج دارید. به دلیل اینکه شما تا به حال فردی برونگرا نبودید. برای ملاقات و معاشرت با دیگران انگیزۀ لازم را نداشتید و تا زمانی که این انگیزه در شما ایجاد نشود، نمیتوانید برونگرا شوید.
اگر در چنین حلقۀ انزواطلبانهیی گرفتار شوید، برای خلاص شدن و شکستن آن، دو راه بیشتر ندارید:
۱ـ به دنبال فعالیتهای گروهی مورد علاقۀ خود بگردید؛
۲ـ پیلۀ تنهایی را که به دور خود تنیده اید، پاره کنید.
پیلۀ تنهایی خود را پاره کنید
در درون تمام افراد درونگرا، ترسی ناخودآگاه نسبت به قرار گرفتن در محیطهای اجتماعی وجود دارد. راهکار دومی که به شما پیشنهاد میکنیم این است که این ترسها را دور بریزید. همۀ افراد برای خود یک حریم خصوصی دارند که در مورد افرادی که به شدت برونگرا هستند، این حریم محدود شده و زیاد به چشم نمیآید. اما افراد درونگرا برای خود حریم خصوصی گستردهتری قایل هستند. پس در نتیجه برای اینکه فردی اجتماعی باشید، باید این حریم خصوصی را محدود کنید و زیاد خود را در پیلۀ تنهاییتان محصور نکنید. اگر یک بار دست به این کار بزنید. تکرار آن برایتان راحتتر خواهد شد. به طور مثال، اگر تازه به یک ساختمان نقل مکان کرده اید و مواجهه با همسایههای جدید چندان هم کار سادهیی به نظر نمیآید، برای غلبه بر این ترس میتوانید هر روز صبح شما برای سلام کردن پیشقدم شوید. البته لازم به ذکر است که لازم نیست از همان شروع کار، گامهای بیش از حد بلندی بردارید. همیشه مسیرهای جدید را با گامهای کوتاه شروع کنید تا رفته رفته به شرایط جدید عادت کنید.
لذت درونگرایی
در آخر اگر از حق نگذریم، در درونگرایی لذتی هست که در برونگرایی نیست. شما به عنوان یک فرد درونگرا میتوانید از کارایی خود حداکثر استفاده را ببرید. همچنین خلوت تنهایی بهترین فضا برای تفکر و کارهای خلاقانه است. پس این درونگرا بودن چندان هم بد نیست و باعث افزایش و ارتقای مهارتهای دیگر شما میشود.
ایدهآلترین روش برای بهکار بستن در زندهگی، تلفیقی از درونگرایی و برونگرایی است. میتوانید به کمک مهارتهای اجتماعیِ افرادی برونگرا، و آرامش ذهن و نظم و ترتیبِ افراد درونگرا، از زندهگی خود لذت برده و حداکثر استفاده را از تواناییهای خود ببرید.
برونگراها و درونگراها
برونگرایی و درونگرایی اصطلاحاتی است که «یونگ» وضع کرده و حاکی از دو نوع شخصیت متناقض است. فعالیت کلی با شوق و کشش در شخص برونگرا، آفاقی(یعنی متوجه دنیای خارج) و در درونگرا انفسی(متوجه درون شخص) است.
هر فردی به این دو متمایل است؛ اما همواره بر اثر محیط و خصوصیات خلقی، یکی بر دیگری چیرهگی دارد و به نحو بارزی آشکار میشود. برونگرایی حاد، فرار نامعقول و غیرمنطقی از نفس و نمایش دادن احساسات در جمع است (مانند عقبنشینی به دنیای درون است) و در این حال، خیالبافی جانشین واقعبینی میشود.
Comments are closed.