گزارشگر:احمـد عمران/ سه شنبه 3 قوس 1394 - ۰۲ قوس ۱۳۹۴
آن روز که جورج دبلیو بوش رییسجمهوری وقتِ ایالات متحدۀ امریکا در واکنش به حملۀ تروریستی شبکۀ القاعده به برجهای تجارت جهانی در امریکا، برای نخستینبار از مبارزۀ بیامان با این پدیدۀ دهشتناکِ قرن بیستویکم سخن گفت، جهان وارد مرحلۀ تازهیی شد. پیش از آن فکر میشد که پس از پایان جنگ سرد، دیگر جهان وارد جنگِ تازهیی نخواهد شد؛ اما القاعده تخیلاتِ تیوریپردازانِ غربی را با خاک یکسان کرد و برایشان مأموریتِ جدیدی را رقم زد.
از آنزمان تا به حال که دولت اسلامی یا داعش، بختکِ رویاهای غرب شده، نزدیک به پانزده سال میگذرد. امروز همان سخنانِ جورج بوش از زبان ولادیمیر پوتین زمامدار کرملین و برخی رهبرانِ کشورهای اروپایی بیرون میشود.
حملات مرگبارِ جمعۀ پاریس، هرچند در تناسب با حملاتِ یازده سپتمبر زیاد ویرانگر نبودند، ولی کافی بود که کشورهای اروپایی را از خوابِ غفلت بیرون کند. امروز روسیه داعیهدارِ مبارزه با تروریسم است و فکر میشود که فصلِ دیگری در پیوند با این پدیده در جهان آغاز شده است. پوتین رییسجمهوری روسیه در واکنش به سقوط هواپیمای این کشور در صحرای سینا، از همان ادبیاتِ همتایانِ امریکایی خود بهره گرفت. او گفت که هیچ محدودیتِ زمانی را برای خود تعیین نمیکند و تمام کسانی را که در بمبگذاری هواپیمای مسافربریِ روسی که از مقصد مصر به سوی سنت پترزبورگ پرواز میکرد، شناسایی و در هر کجای کرۀ زمین که باشند، به سزایشان خواهد رساند».
این ادبیات، ادبیاتی ناآشنا برای جهانیان نیست. بیش از یک دهه پیش، چنین سخنانی از زبانِ رییسجمهوری امریکا بیرون شده بود. آقای بوش در آن زمان میگفت که همۀ تروریستان باید بدانند که دیگر در امان نخواهند بود و همه باید به سزای اعمالِ خود برسند.
اما مبارزه با تروریسم که به ایجاد ائتلاف جهانی به رهبری امریکا انجامید، آهستهآهسته گرمای اولیۀ خود را از دست داد و در سالهای پسین رهبران جهان و بهویژه امریکا حتا تلاشهایی را آغاز کردند که مأموریتِ خود در مبارزه با تروریسم را به گونهیی تعدیل کنند و دیگر آن تبوتابِ سالهای نخستین را نداشته باشند. آنان حتا طالبان را از فهرستِ گروههای تروریستی بیرون کردند و عملاً با شماری از رهبران آن، برای پایان بخشیدن به جنگ افغانستان وارد گفتوگو شدند.
ایجاد دفتر قطر برای طالبان که عملاً با حمایت امریکا صورت گرفت، نشانۀ روشنِ تغییر سیاستها در برابر این گروه است. طالبان که همین لحظه نیز در جنگ با نیروهای افغانستان قرار دارند، دیگر برای امریکا خطر به شمار نمیروند. در این سیاست البته برخی کشورهای منطقه و کشورهای اروپایی مثل آلمان نیز امریکا را همراهی میکنند. پاکستان که میزبانِ طالبان در بیشتر از دو دهۀ گذشته بوده، به وضاحت میگوید که طالبانِ افغانستان دشمن پاکستان پنداشته نمیشوند. نوازشریف نخستوزیر پاکستان در سفر اخیرش به امریکا گفت که نمیشود هم با طالبان جنگید و هم آنها را به مذاکره و گفتوگو ترغیب کرد. مسلماً این به معنای حمایتِ آشکار از گروههایی است که جنگ و کشتار در افغانستان را مباح میدانند.
پاکستان عملاً خود را از حلقۀ ائتلاف جهانی مبارزه با تروریسم به دور نگه داشته است؛ کما اینکه در سالهای پسین بسیاری از کشورهای اروپایی نیز به چنین رویکردی متوسل شدهاند. اما مثل اینکه داعش و تحولاتِ خاورمیانه، سناریوی دیگری را برای جهان رقم زده است. باراک اوباما رییسجمهوری امریکا میگوید جنگ با داعش را تا از میان رفتنِ این گروه ادامه خواهد داد؛ «گروه تروریستی داعش را نابود خواهیم کرد و مناطقی را که تحت کنترل گرفته است، باز پس خواهیم گرفت.» در همین حال، رییس سازمان امنیتِ آلمان گفته است: «واقعیت این است که ما در دنیایی سرشار از خطر و تهدید زندهگی میکنیم و میتوانیم بگوییم که آنچه که «دولت اسلامی» انجام میدهد، آغاز جنگ جهانی تروریستی است.»
به این صورت، جهان خطر تروریسم را یک بارِ دیگر حس کرده است؛ خطری که اگر جدی گرفته نشود، هیچ مرز و سرزمینی در امان نخواهد ماند. گروه داعش شاید هنوز نتوانسته است بهسانِ القاعده ریشه و برگ پیدا کند، ولی با شتابی که این گروه در حال گسترش است، به مراتب خطرآن از القاعده و گروههای مشابه بیشتر احساس میشود. داعش مرزهای دولت – ملتها در هم شکسته و برای خود مأموریتی جهانی قایل شده است. این گروه به گونۀ کمسابقه در میان نسلهای جوان به سربازگیری مشغول است و جالب اینکه شمار زیادی از جوانان غربی، حالا هواداران پروپاقرصِ داعش شدهاند. توقفِ این روند بهسادهگی میسر نخواهد بود مگر اینکه تعهدی جهانی و منطقهیی در برابر تروریسم به شکل واقعی بهوجود آید.
داعش از درونِ مشکلات و برنامههای غرب در مبارزه با القاعده و طالبان سر برآورده است و اگر جهان یک بارِ دیگر در این مبارزه دچار اشتباه و ضعف شود، بدون شک باید انتظار گروههای خطرناکتر و جسورتر از داعش را داشته باشد. جنگ و بیثباتی در منطقه و افغانستان، اثراتِ خود را از دست نداده است و اگر جهان افغانستان را یک بارِ دیگر به فراموشی بسپارد، گروههایی استند که بخواهند از آن اردوگاه و پایگاهی برای تروریستانِ تمامِ جهان درست کنند. این بار ضرورت است که این مبارزه با جدیت پیگیری شود و ریشههای افراطگرایی و تروریسم با هر نام و نشانی که ظهور یافته است، از بین برود. در غیر آن، جهان روی امنیت و ثبات را نخواهد دید!