the_time('j F Y');?>
بخش چهلم
فاجعه تخار
در اواخر ماه گرم سرطان سال ۱۳۶۸، هنگامی که مجاهدین و مهاجرین افغانستان عید سعید اضحی را تجلیل میکردند، ناگهان خبر کشته شدنِ چند فرمانده و مجاهد در سراسر جبهات مجاهدین و اردوگاههای مهاجرین پخش شد.
خبر گنگ را یکی از آژانسهای بینالمللی مخابره کرده و در آن گفته شده بود که یک گروه از فرماندهان و مجاهدین جمعیت اسلامی افغانستان، در اثر کمینگیریِ یکی از فرماندهان حزب اسلامی افغانستان در ولایت تخار کشته شدهاند.
خبر زمانی نشر گردید که انجنیر گلبدین حکمتیار امیر حزب اسلامی افغانستان در داخل افغانستان بود و عدۀ از رهبران مجاهدین برای ادای فریضه حج به عربستان سعودی رفته بودند و چون رهبران مجاهدین در عقب جبهاتشان نبودند، تا چند روز هیچگونه اعلامیه یا مصاحبهیی از جانب تنظیمهای مجاهدین درباره چهگونهگی واقعه منتشر نگردید و اکثراً گمان میبردند که واقعه جزیی از کشمکشهای داخلی و درگیریهای محلی است که بسا اوقات در نقاط مختلف کشور رخ میدهد.
شایعات ضدونقیضی پخش میشد و اسامی کشته شدهگان و تعداد آنها معلوم نبود و تصویر روشنی از جریان واقعه، تا زمان نشر اعلامیه جمعیت اسلامی افغانستان، ارایه نگردید.
چندی بعد، اعلامیهیی در دو صفحه بزرگ با خط ریز منتشر شد و نمایندهگان شورای نظار در پاکستان، آن را در محلات مزدحم شهر پشاور و سایر شهرهای مرزی پاکستان، نصب کردند.
اعلامیه جمعیت اسلامی در نوع خود بینظیر بود؛ زیرا تا آنزمان هیچ گروهی از مجاهدین کلمات و جملات نیشدار را علیه تنظیم دیگر بهکار نبرده بود.
اعلامیۀ جمعیت اسلامی افغانستان درباره حادثه تخار چنین به نشر رسید:
«در این لحظات حساس تاریخی که ملت شهید داده و جفا کشیده ما که تا هنوز فریاد اندوه و دردمندیهای دهساله شکنجه و عذاب ناشی از تجاوز دشمن سفاک را از یاد نبرده است و تا هنوز فریاد و ضجههای دلخراش مادران و پدران داغدیده ما در سوگ یکونیم میلیون شهید راه اسلام خاموش نشده است و تا هنوز دشت و دامان وطن به خون شهدای گلگونقبای اسلام رنگین است و تا هنوز لکههای خون شهیدان مظلومِ ما در کوی و ایوان این مرز و بوم خونین نخشکیده است، که دست جنایتکاران بزدل و زبون افراد مربوط به گلبدین برای ریختن خون بیگناهان دیگر بیرون میآید و با قساوت و درندهگی بینظیری، سینههای پاک و بیکینه فرزندان پارسا و پاکطینت نهضت اسلامی کشور را بیدردانه و سبعانه میدرد و لکه ننگ دیگری بر جبین تاریخ و زندهگی خود میافزاید.
قبل از ورود به توضیح شکل بروز فاجعه، باید متذکر شد که چون حزب اسلامی گروپ گلبدین از مدتها به اینطرف بنا بر ماهیت حزبیاش در صدد بوده که اقدام به چنین جنایتی بکند، دست به یک سلسله جوسازیها زده و در میان علاقهمندان جهاد، با تبلیغات ناروای رهبر این گروه تروریست با محمولههای بزرگ از امکانات به داخل میرود تا جریان این توطیه و عملی ساختن آن را از نزدیک نظاره کند. در حالی که تبلیغات و ادعاهای حزب اسلامی در رابطه با حملات شورای نظار علیه حزب، از ریشه و اساس کاملاً دروغ و کذب محض بوده و فقط زمینهسازی برای پیاده کردن این طرح شوم بوده که تحت قومانده مستقیم گلبدین عملی شده است.
Comments are closed.