هلمند و سرقوماندان اعلای قــوای مسلح

گزارشگر:سه شنبه 1 جدی 1394 - ۳۰ قوس ۱۳۹۴

سقوط ولسوالی سنگین هلمند به دست طالبان برای نخستین بار نیست. بارها این ولسوالی میان طالبان و نیروهای دولتی دست به دست شده است. اگرچه مقامات در هلمند گفته اند که بخش‌هایی از سنگین هنوز هم در دست دولت است اما این ولسوالی اکنون در کنترل طالبان می‌باشد.
اما مساله این است که دیرو حدود ۴۰۰ سرباز ارتش افغانستان و مأمور پلیس در پایگاه ارتش در این ولسوالی در محاصره طالبان قرار گرفته‌اند. طالبان همه راه‌ها را بسته بودند. در مارجه نیز وضعیت مناسب نیست و ده‌ها سرباز در محاصره مانده اند.
منابع رسمی دوهفته قبل از دولت خواهان کمک شده بودند. واحدهای نظامی ارتش و پلیس در این ولسوالی از حدود دو هفته پیش تقاضای نیروی کمکی کرده بودند و دو روز پیش هم معاون ولایت هلمند در صفحه فیسبوکش خواهان کمک به نیروهای امنیتی ولای هلمند شده بود و از رییس جمهور خواسته بود که باید هرچه زود تر به این نیورها کمک کند. اما این هشدارها و در خواست‌ها، جدی گرفته نشده بودند و رییس‌جمهوری بجای اینکه به چنین مساله مهم فکر کند، همه وقتش را در یک برنامه تفریحی به هدف حمایت و استقبال از پروژه تاپی گذشتاند. باتوجه به شرایطی که افغانستان دارد، اولویت رییس‌جمهوری به عنوان سرقوماندان قوای مسلح کشور این بود که به مساله هلمند توجه می‌کرد و باید به عنوان یک رهبر به نیروهای امنیتی و مردم اعتماد میداد و مانع افتادن چهارصد سرباز در محاصرۀ دشمن در سنگین و دوصد سرباز در مارجه می‌شد.
حالا وضعیت در ولایت هلمند بسیار ناگوار است و اگر کمک‌های لازم به این نیروها صورت نگیرد و اقداماتی لازم به عمل نیاید بدون شک شش صد سرباز وطن در بدترین وضعیت ممکن قرار خواهد گرفت. دیروز عکس‌های جسد ده‌ها سرباز رشید وطن در شبکه‌های اجتماعی به نمایش گذاشته شده است. اما وزارت دفاع کشور یک روز پیش از آن گفته بود که نباید مردم نگران امنیت هلمند باشند. این که چرا وزارت دفاع و داخله و امنیت ملی کشور به این مساله به دیدۀ کم نگریسته اند، سوال‌هایی را در پی دارد؛ چرا در این دو هفته به این نیروها و درخواست‌های آنان توجه نشده است. آیا در صورتی که هلمند ناامن باشد و ارزگان وهرات ناامن شود رییس جمهور می‌تواند پروژۀ تاپی را عملی کند. در کنار این مساله کشته شدن ده‌ها سرباز وطن در ولایت هلمند و محاصره ماندن صدها تن دیگر آنان نشانه‌یی از ضعف مدیریت در نهادهای امنیتی کشور است. بی اعتمادی و بی انگیزه‌گی نیز دلیل دیگری ناتوانی‌های نیروهای دولتی در برابر طالبان شده است. تجربه هلمند نشان داده است که تنها دلیل سقوط مواضع نیروهای امنیتی به دست طالبان، نرسیدن امکانات به موقع و نیروی کمکی به سربازان وطن است و در صورتی که کمک ها و امکانات به موقع برسند و مانعی در کار نباشد، نیروهای امنیتی ما خوب می‌درخشند. بارها ثابت شده است که اگر ولسوالی‌یی به دست طالبان افتاده است، بعد از نرسیدن امکانات و در بندماندن چندین روزه نیروهای رزمی کشور بوده است. به‌راستی که اگر وزارت دفاع کشور بخواهد که مشکلا نیروهای امنیتی را در هلمند حل کند با بلند کردن دو چرخ بال ناتو و فرستان نیروهای کمکی و انجام یک حمله شبانه، دشمن دوباره به سوراخ‌هایی که آمده بود بر می‌گردد. مردم از سرقوماندن اعلای قوای مسلح کشور می‌پرسند که چرا وضعیت در هلمند و دیگر نقاط کشور بدتر از چیزی است که فکر می‌کنند، هیچ پاسخی ندارد. زیرا نه خودش مدیریت لازم را دارد و نه هم مسوولان نهادهای امنیتی اش. بنابراین مردم قربانی بی‌ظرفیتی‌ها و ناتوانی‌هایی سرقوماندان اعلای قوای مسلح، وزیر دفاع و داخله بیکفایت او شده اند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.