گزارشگر:چهارشنبه 23 جدی 1394 - ۲۲ جدی ۱۳۹۴
قرار شد که دور دومِ گفتوگوهای چهارجانبه، در کابل برگزار شود. این مسأله در دور اولِ گفتوگوهای چهارجانبه در اسلامآباد مطرح شده است تا نقشۀ راه برای دست یافتنِ افغانستان به صلح، هموار گردد و تا آنزمان این نشستها ادامه داشته باشند. اما آنچه که در اسلامآباد گذشت، نشان داد که بحث صلح، هم برای پاکستان و هم برای کشورهای ناظر، مسألهیی در حدِ شوخی است و جدیتی برای دستیافتن به صلح در افغانستان روی دست نیست. نمایندهگان هر چهار کشور با تأکید بر اهمیت پایان دادن به جنگ و درگیری در افغانستان، خواستار آغاز فوریِ گفتوگوهای مستقیم میان دولت افغانستان و نمایندهگان «گروههای طالبان» شدند. اما از بیانیۀ نمایندۀ پاکستان به وضوح پیدا بود که بحث صلح برای پاکستان از میلۀ تفنگِ طالبان آمدنی است و در این نشستها بیشتر به حفظ منافعِ پاکستان توجه شده است. سکوت و پاسخِ درست نداشتنِ هیأت افغانستانی در برابر نمایندۀ پاکستان، واضح ساخت که آن کشور اشرافِ زیادی بر تعیین مناسبات در افغانستان دارد و از موضع مالکیت دربارۀ این کشور سخن میزند. اظهارات مقاماتِ آن کشور در آن نشست، واضح ساخت که طالبان دستپرودهگانِ پاکستاناند و آن کشور به نیابت آز آن گروه، شروطِ حاضر کردنِ طالبان به گفتوگوهای رو در رو را مطرح کرده است. وقتی که سرتاج عزیز- مشاور روابط خارجی نخستوزیر پاکستان- افزود که نباید در برابر طالبان از زور سخن گفته شود و باید با آن طالبانی که حاضر به گفتوگوهای صلح نیستند، جز ادبیات صلح، اقدامی صورت نگیرد، به این معناست که دولت افغانستان نباید در برابر حملۀ طالبان و جنگ آنان، کاری کند. این فرمایشاتِ مقامِ پاکستانی در نشست چهارجانبه، در کنار اینکه مالکیت پاکستان بر طالبان را نشان میدهد، شامل سیاست خارجیِ آن کشور نیز است و در واقع برای افغانستان اهمیت به کرسی نشستن ادعاهایش دربارۀ پاکستان را دارد و واضح میسازد که دولت افغانستان و مردمش در جنگ جاری با پاکستان و سربازان پاکستانی و مزدوران داخلیشان زیر نام «طالبان» طرفاند نه چیزی دیگر. میدانیم تلاش دولت افغانستان برای رو در رو نشستن با طالبان، یک تلاش بیهوده و عبث است؛ زیرا طالبان هنوز به آن توانایی دست نیافتهاند که به گونۀ مستقلانه تصمیم بگیرند و خود سخن بگویند؛ از این رو، خوب است که همۀ صحبتها و نشستها فقط با طرف پاکستانی صورت بگیرد و در صورتی که پاکستان به قناعت برسد، میتواند تومار طالب را در یک شب جمع کند.
از طرف دیگر، سرتاجعزیز، مشاور نخستوزیر پاکستان گفته است که نیاز است تا با همۀ گروههای طالبان گفتوگو شود. این سخن به معنای آن است که طالبان در ذهنِ سیاستمداران پاکستان یک گروه نیستند و به گروههای متعدد تقسیم میشوند؛ چیزی نزدیک به واقعیت. اما معنای دیگرش این است که پاکستان میتواند با گروه – گروه ساختن طالبان، فرصتهای چانهزنی، امتیازگیری و استفادههای متنوع از این گروهها را بالا ببرد.
با این حال، دیده شده است که در نشست اولِ چهارجانبه در اسلامآباد، هیأت افغانستان در برابرِ سخنان مقامهای پاکستانی، حرفی به گفتن نداشته و حرف قابل تأمل، حرف پاکستان بوده است. بنابراین حالا که برای دور دومِ نشست چهارجانبه در کابل آمادهگی گرفته میشود، از قبل واضح است که در اینجا هم هیچ دستاوردی برای افغانستان متصور نیست؛ زیرا در نخست، دولتِ ما به ادبیات خاصی در برابر پاکستان و طالبان دست نیافته است، و دوم اینکه پاکستان تازه به هدفی که میخواسته نزدیک شده و حاضر نیست که گلیم طالبان، این ابزار تطبیق سیاست خارجیاش را برچیند و اگر به فرض چنین کند، برنامۀ اصلیاش را در وجود داعش به پیش میبرد. آنگاه ما میمانیم و قصۀ مفتِ صلح!
Comments are closed.