گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 27 جدی 1394 - ۲۶ جدی ۱۳۹۴
وزارت خارجۀ امریکا بهتازهگی شاخۀ خراسانِ دولت اسلامی موسوم به داعش را در فهرست گروههای تروریستی قرار داده است. سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا دلیلِ این تصمیم را عملکردِ هراسافکنانۀ این گروه در مناطقِ تحت تسلطِ آن توصیف کرده است.
شاخۀ خراسانِ گروه داعش، از مدتها به اینسو در منطقه فعال شده و به سربازگیری مشغول است. گروه طالبان هرچند از نظرِ فکری تفاوتِ چندانی با داعش ندارد، ولی آنها بر سرِ برخی مسایل با یکدیگر اختلاف دارند و به همین دلیل، هرازگاهی درگیریهایی میانشان اتفاق میافتـد.
ظاهر قدیر، معاون اولِ مجلس نمایندهگان که ادعای مبارزه با داعش در بخشهایی از ولایت ننگرهار را دارد، برخی نهادهای دولت افغانستان را متهم به همکاری با گروه داعش میکنـد. آقای قدیر مدعی است که اسناد و مدارکِ کافی دال بر صحتِ ادعاهای خود در اختیار دارد ولی به دلیل اینکه این مدارک ممکن است باعث فروپاشی نظام شود، از ارایۀ آنها به رسانهها سر باز میزند.
اینها همه نشان میدهند که خطرِ گروه داعش را بسیاریها درک کردهاند و حس میکنند افزایش نفوذ آن، میتواند تهدیدهای جدییی را متوجه منافعشان کند.
اگر امریکا شاخۀ خراسانِ داعش را گروه تروریستی میخواند، به این معنا نیست که این کشور به چنین کشفِ تازهیی دست پیدا کرده؛ بل به این معناست که حالا امریکا این شاخه از داعش را تهـدیدی برای منافع خود میداند. در فلمِ «قتل خوب» ساختۀ هالیوود که یک فلمِ تقریباً سیاسی است، به چنین مواردی در سیاستِ امریکا به زیبایی و روشنی پرداخته شده است. در این فلم نشان داده میشود که چهگونه امریکا اهدافِ خود را تعریف و با مخالفانِ خود برخورد میکند، از امکانات و ظرفیتهای فوقالعادۀ نهادها و سازمانهای امنیتی و استخباراتیِ آنها پرده برمیدارد و از چه نوع ابرتکنالوجیها برای شناسایی اهدافی که باید مورد حمله قرار گیرند، استفاده مینماید. در این فلم گفته میشود که برخی هدفها را امریکا «بد» میخواند ولی به آنها حمله نمیکند، با این توضیح که این هدفها بد استند اما نه برای امریکا و به همین دلیل مورد حمله قرار نمیگیرند.
امریکا به هدفهایی حمله میکند که برای منافعش به عنوان تهدید شناخته میشوند. حالا هم که شاخۀ خراسانِ این گروه در فهرستِ گروههای تروریستی وزارت خارجۀ امریکا قرار گرفته، به این معنا میتواند باشـد که این شاخه از گروهِ داعش خطرهایی را متوجه منافع امریکا کرده است.
مشکل اساسیِ مبارزه با تروریسم در جهان نیز از همینجا آغاز میشود. وقتی یک کشور بخواهد بر اساسِ منافعِ خود گروههای تروریستی و غیرتروریستی را تعریف کند، جهان همواره در معرضِ تهدید قرار خواهد داشت. تجربۀ آن را میتوان در مبارزۀ جهانی با تروریسـم پس از حوادث یازده سپتمبر مشاهده کرد. وقتی پس از حوادث یازده سپتمبر جهـان وارد میـدان مبارزه با تروریسم شد، امریکا از همۀ کشورها خواست که موضعِ خود را در برابرِ این پدیده روشن سازند. در آن زمان، بحث تنها بر سرِ القاعده هم نبود، گروه طالبان نیز که نخواست اسامه بن لادن را تحویل امریکاییها دهد، در چشمِ این کشور یک گروه تروریستی بود و به همین دلیل طیِ یک ایتلاف جهانی، امریکا و متحدانِ آن نخست حمله به طالبان در افغانستان را آغاز کردند.
امریکا در سالهای پسین، تغییراتی در سیاستهای خود در برابرِ گروههای جنگجو وارد کرد و برخیها را از فهرستِ گروههای تروریستی بیرون کشـید. طالبان حالا برای امریکاییها یک گروه تروریستی به شمار نمیروند. دلیل این امر، تغییر در سیاستهای طالبان نیست که این گروه تا دیروز یک گروه تندروِ مذهبی بوده باشد ولی امروز به یک گروه لیبرال و دموکرات تبدیل شده باشد؛ بلکه دلیلِ چنین امری این است که امریکا دیگر طالبان را برای منافعِ خود تهدید حساب نمیکند.
شاید یک روز، امریکا القاعده را نیز دیگر جزوِ گروههای تروریستی نداند و آن را از فهرستِ چنین گروههایی بیرون بکشـد. چنین سیاستی سبب شده که مبارزه با پدیدۀ تررویسم در جهان اثربخش نباشد و گروههای تروریستی بتوانند زمینۀ رشد و بقای خود را در بخشهایی از جهان ضمانت کنند.
زمانی هم که گروه داعش سر بلنـد کرد، برای بسیاری از کشورهای غربی و از جمله امریکا، یک گروه تروریستی پنداشته نمیشد که با آن به مبارزه برخیزند. در آن زمان کشورهای غربی، داعش را برخاسته از مشکلاتِ خاورمیانه میدانستند و فکر میکردند که مبارزه با آن، بخشی از مسوولیتهای دولتهای این منطقه است.
اما حوادث پاریس بهصورتِ تکاندهنده یک بارِ دیگر نشان داد که تروریسم فقط برای عدهیی خطر به حساب نمیرود. تروریسم منطقه و جغرافیا نمیشناسد و همواره میتواند به عنوان خطر برای جهان شناخته شود.
اگر امریکا از آغاز مبارزۀ جهانی با تروریسم، سیاستِ یک بام و دو هوا را در پیش نمیگرفت، شاید حالا جهان آرامتر و امنتر از چیزی که هست میبود!
Comments are closed.